پایگاه خبری تحلیلی صدای جنوب-صدای مردم جنوب ایران

پایگاه خبری تحلیلی صدای جنوب | Sedayejonoob.ir

منتشر شده در تاریخ: 12 شهریور 1401 ساعت 18:06:: شناسه خبر: 125672

بمناسبت سالروز عملیات فتح ارتفاعات جاسوسان/ تقدیم به مرزبانان غیور تیپ ۴۸ فتح

صدای جنوب  به گزارش خبرنگار صدای جنوب شهرستان لنده، روزها میگذرند و روزمرگی بر زندگی ما چیره شده است. غرق دغدغه های مختلف اقتصادی، سیاسی، مسئولیت ها، مشکلات خانوادگی، روابط و… هستیم و هزاران کیلومتر دورتر از ما جوانانی بی ادعا در مرزهای این خاک و بوم، دلیرانه ایستاده اند تا ما همچنان زندگی را به […]

صدای جنوب 

به گزارش خبرنگار صدای جنوب شهرستان لنده، روزها میگذرند و روزمرگی بر زندگی ما چیره شده است. غرق دغدغه های مختلف اقتصادی، سیاسی، مسئولیت ها، مشکلات خانوادگی، روابط و… هستیم و هزاران کیلومتر دورتر از ما جوانانی بی ادعا در مرزهای این خاک و بوم، دلیرانه ایستاده اند تا ما همچنان زندگی را به اَشکال مختلف مرور کنیم.
عادت به این امنیت همیشگی سرزمینمان طی این سال ها بواسطه وجود چنین افرادی، ما را به این فکر واداشته که همیشه همینجور بوده و در ادامه نیز خواهد بود و از تلاش های آن ها غافل شویم؛ حال آنکه در طول سال و ماه و روز، در تمام ساعات شبانه روز نیروهای مختلف نظامی کشورمان از جمله سپاه پاسداران، ارتش، نیروی انتظامی، مرزبانی و بسیج از مرزهای کشورمان محافظت میکنند و ضمن نگه داشتن دشمن و گروهک های تروریستی در پشت مرزها، جلوی ورود انواع قاچاق و نیروهای نفوذی به کشور را می گیرند و کمتر کسی با سختی ها و مشکلات این مرزبانی ها آشنایی دارد.

مرزهای کشور عزیزمان در طول تاریخ بارهای بار جابجا، عقب نشینی و یا واگذار شده است، اما پس از انقلاب اسلامی مرزها به جِد ثابت، مقاوم سازی و محافظت می شوند.
تابستان ۱۳۹۰ پس از حملات گروهک تروریستی پژاک به مرزهای شمالغرب، رزمندگان تیپ ۴۸ فتح با تقدیم هفت شهید در کنار سایر یگان های رزمی سپاه، دشمن را عقب رانده و تپه های مرزی را پاکسازی و امنیت را آنجا مستقر کردند.

برای ما مرز یک خط است در جغرافیای کشور عزیزمان و برای رزمندگان تیپ ۴۸ فتح که شبانه روز در آنجا مستقر هستند،  مرز یعنی:
چشمان خسته ی نشسته در کمین،
پیاده روی چند کیلومتری با کوله پشتی و تجهیزات نظامی و سوزش و سرخی صورت در برف و بوران،
خستگی بیل زدن برای حفر کانال های عمیق چند متری عبور و مرور داخل برف،
تشنگی روزانه در نبود آب آشامیدنی،
تحمل گرمی و سردی هوا،
دیده بانی های متوالی،
رمزهای پدافند دورتادور،
از غروب تا طلوع خورشید بیش از ۱۰ ساعت در کمین و سکوت شب یکجا نشستن،
فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری از خانه را با اتوبوس و مان رفتن،
گرد و خاک جاده های خاکی صعب العبور و سه راهی،
کمردرد و خاک خوردن های پشت کامیون های مان و ۹۱۱،
گاهی کمبود غذا و تحمل گرسنگی،
خارهای تیز زیر پهلو در کمین،
به دنبال آنتن گوشی همراه روی تپه ها،
رمزهای ۱۰ و ۵۵ و ۶۰ پشت بی سیم،
با بیل و گاری برف جمع کردن برای تانکر ذوب،
ساعت ها خیره ماندن به یک شیار و معبر در سیاهی شب،
کمبود آب و حمام نکردن های متوالی،
پوتین های خشک و واکس نخورده در کمین،
گرد و خاک بادهای همیشگی کوهستان،
آماده باش های شبانه،
صدای همیشگی بی سیم ها به وقت خواب و بیداری،
رزم شبانه در شیب های ۷۰ درجه،
هفته ها زیر برف گیر کردن و زندانی شدن،
و مرز یعنی لحظه لحظه دلتنگی برای خانه و لحظه لحظه دلهره و انتظارِ اهل خانه برای بازگشت.

گاهی نیش و زهر عقرب ها و سوزش گلوله تروریست های مرز را به جان می خرند و گاهی نیش زبان اطرافیان را !! پای انقلاب ایستاده اند؛ با تمام شجاعت و غیرت؛ با همان صفا و صمیمت درونشان؛ با حقوق های ناچیزشان در مقابل تهمت ها و برچسب ها و آنانکه سفره انقلاب سهم زیاده خواهی شان شده، لبخندی می زنند و خوب آموختند که برکت در قناعت و مال حلال است.

چه بسیار چشمان کودکان و همسرانی که هر روز و هر ساعت چشم انتظار پدران و شوهران خود هستند و مادرانی که دعاگویان منتظر برگشت فرزندان خود.
چه خداحافظی هایی که به مقصد مرز بودند اما به آسمان ختم شدند و چشمانی منتظر به درب قاب شد و ماندگار. آه از انتظار های بی پایان و بی بازگشت!
خداقوت ای رزمندگان غیور تیپ ۴۸ فتح، ای سروهای مستحکم بدون ادعا

 

خبرنگار : Mohammad Riahy

دیدگاه ها بسته شده اند.

نظرسنجی

    • آخرین اخبار
    • پربازدیدترین اخبار

    ویدیو ها

    همراه اول

    بالای صفحه
    طراحی سایت