انتخاب منطقی ایران حرکت به سمت قطر است. ظریف به وضوج این مساله را در تماس تلفنی اش را وزیر خارجه قطر روشن کرده است.
پایگاه خبری صدای جنوب:
به گزارش صدای جنوب به نقل از «سیانان»، عربستان سعودی و امارات (متحدان آمریکا) جریانی را با هدف منزوی کردن قطر (دیگر کشور سنی همپیمان آمریکا) هدایت میکنند که اتهام ظاهری قطر در این جریان حمایت از تروریسم و گروههای فرقهگرا با هدف بیثبات کردن منطقه است.
این پایگاه خبری آمریکایی اما در گزارش خود بحران قطر را نزاع بر سر سلطه بر منطقه خواند و مدعی شد: تعمیق بیاعتمادی میان پیروان شیعه و سنی در منطقه با هدایت ایران و عربستان دلیل اصلی این اختلافها است.
این پایگاه خبری دلیل اصلی روابط ایران و قطر را میادین گازی مشترک خواند و نوشت: از نظر سعودیها و همپیمانانشان در منطقه، قطر یک عضو خارج از قاعده است که نه تنها با ایران رابطه دارد بلکه با اسرائیل هم در ارتباط است و با اخوان المسلمین مصر و جریان حماس در فلسطین رابطه خوبی دارد.
این رسانه آمریکایی نوشت که سعودیها مدعی هستند ایران با القاعده ارتباط دارد.
«سیانان» نوشت: درگیری ایران و عربستان با افزایش درگیریهای سوریه بیشتر شده است. ظهور داعش و نقش برجسته ایران در عراق و سوریه در مبارزه با این گروه، توازن قدرت در منطقه را تغییر داده است.
محمود حمام سرلشکر اردن اخیرا مدعی شده بود: ایران سعی دارد کمربند زمینی بین سرزمینهای ایران و لبنان در سراسر منطقه عراق و سوریه ایجاد کند. هفته گذشته نیروهای تحت حمایت ایران شهر «بعاج» که تحت کنترل داعش در عراق بود را آزاد کردند و در سمت دیگر با کمک دولت سوریه پایگاه آمریکا در «تنف» را مورد حمله قرار دادند.
این گزارش درگیریهای یمن را نیز مثال دیگری از این درگیریها میان ایران و عربستان خواند و نوشت: یمن کشوری با هویتهای فرقهای و اقلیت شیعه است که زیر بمباران کشورهای امارات و سعودی قرار گرفته است این در حالی است که سعودیها ایران را به تجهیز حوثیها و تامین مالی این گروه شیعه متهم میکنند. ایران هم این اتهام را رد میکند.
«سیانان» در بخشی از این گزارش با طرح این پرسش که حال چرا این دشمنی دیرینه میان ایران و عربستان باید امروز سر باز کند، نوشت: دلیل اول اینکه سعودیها از قرارداد آزادی ۳۰ شهروند قطری در عراق به دلیل ماهیت گروکشی آن برآشفتهاند. شرایط این توافق روشن نیست اما به نظر میرسد ایران در این میان سود اصلی را خواهد برد.
حیدر العبادی نخستوزیر عراق در این رابطه گفته چمدانهایی حاوی صدها میلیون دلار در یک هواپیمای شخصی قطری در بغداد پیدا شده است. وزیر خارجه قطر اصرار دارد که دولت هیچ توافقی با گروههای مسلح خارج از عراق نداشته اما ریاض حرف آنها را باور نمیکند.
دلیل دوم این اختلافات از نظر «سیانان» اظهارات اخیر امیر قطر بوده که در خبرگزاری قطر منتشر شد و ساعاتی بعد از خروجی خبرگزاری خارج و این ادعا مطرح شد که خبرگزاری مورد حمله هکرها قرار گرفته است. اما این بار نیز ریاض حرف قطریها را باور نکرد. در این اظهارات امیر قطر گفته بود دشمنی با ایران به عنوان یک قدرت منطقه عاقلانه نیست.
«سیانان» دلیل سوم را در واشنگتن جستوجو کرد و نوشت: سعودیها بعد از روابط خوب این دولت با حسنی مبارک در مصر و توافق هستهای با ایران به دولت اوباما اعتماد نداشتند. آنها احساس میکردند که آمریکا به دنبال استقلال انرژی است و کمتر به خلیج فارس توجه میکند.
در ادامه این گزارش به رویکردهای تهاجمی نسل جدید حاکمیت در آل سعود نیز اشاره کرده و نوشت: از نظر برخی مفسران، سفر اخیر ترامپ به عربستان این رویکردهای تخاصمی آنها را به طور ویژه علیه قطر و ایران برجستهتر کرده است.
در پایان، این گزارش به حادثه تروریستی اخیر در تهران اشاره کرده و نوشت: سپاه در بیانیهای در پی این حادثه، همزمانی سفر ترامپ به عربستان و حمله تروریستی تکفیریها در ایران را بیمعنی ندانسته است. همین مساله آتش درگیریها را داغتر کرده است.
ازسویی المانیتور نوشت:
۵ ژوئن عربستان سعودی به همراه امارات و بحرین و مصر روابط دیپلماتیک و تجاری شان را با دوحه قطع کردند. در این میان بحث درباره سیاست ایران در قبال این شکاف به وجود آمده میان بلوک سعودی و قطر بالا گرفته است. به طور رسمی محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در توییتی اظهار داشت که همسایگان ما دائمی اند و جغرافیا را نمی توان تغییر داد. خشونت راه حل نیست و باید با گفت و گوی سازنده به ویژه درماه رمضان این مسائل را حل کرد.
جمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری نیز در این رابطه در توییتی گفت: قطع روابط راه درستی برای خروج از بحران نیست.
بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه نیز در این رابطه گفته بود اختلافات ایران و همسایگانش منافع همه کشورها ی منطقه را در خطر می اندازد و با گفت وگو باید این اختلافات را حل کرد.
به این ترتیب تهران تصمیم گرفته رویکرد سعودی و متحدانش را در قبال دوحه مورد انتقاد قرار دهد و بر دیالوگ به جای رویارویی تاکید بورزد.
برای یک دهه گذشته روابط ایران وعربستان فراز و نشیب های زیادی داشته است. روابط دو کشور در پی حمله به سفارت عربستان در تهران که در پی اعدام شیخ نمر روحانی شیعه در عربستان اتفاق افتاد قطع شد. ملک سلمان انزوای ایران را در دستور کار قرار داده و اولویت های ملک عبدالله را که انزوای همزمان ایران و اخوان بود را کنار گذاشته است. بنابراین دشمنی جایگزین رقابت شده است.
این درحالی است که دولت روحانی بر نیاز به گفت و گو برای کاهش تنش ها تاکید دارد. سعودی ها در این بین بر نیاز به تجدیدنظر ایران در سیاست های منطقه ای شان تاکید دارند. عربستان در اولویتش برای مهار ایران مجبور بود با قطر و ترکیه که حامی اصلی اخوانند رابطه داشتهب اشند اما این ائتلاف متزلزلی که شامل گروه های ضد اخوان و حامی اخوان در منطقه بود پایدار نماند.قطع روابط با قطر بخشی از سیاست مبارزه با ایران است که فاقد واقع گرایی لازم است.
با قطع روابط سعودی و قطر، تهران از عدم تمرکز عربستان بر منطقه خوشحال است. بنابراین چرا خواستار برقراری گفت وگو برای حل بحران قطر باشد؟ چهار انگیزه اصلی قابل تامل است:
اول اینکه نشانه هایی از تشدید تنش های قطر و عربستان وجود دارد و ایران نمیتواند با یک تنش همه جانبه در خلیج فارس روبه رو باشد. در واقع ادامه تنش ها امنیت ملی ایران را به خطرخواهد انداخت. ایران به یک ثبات نسبی به ویژه در دوره ترامپ نیاز دارد. دوم اینکه ایران با درخواست ایجاد دیالوگ در منطقه سعی دارد تلاش های عربستان برای ایجاد یک اجماع ضد ایرانی را از بین ببرد.
سوم اینکه ایران نمیخواهد خطر کند و خود را به عنوان یک قدرت در تنش های منطقه ای و ثبات منطقه ای معرفی کند. سعودی ها سعی کردند تصویری تنش زا از ایران در منطقه ایجاد کنند. عدم موضع گیری در دوگانه سعودی قطر برای ایران میتواند این تصویر را از بین برده و در عضو موضع گیری به نفع یکی از این دو میتواند این تصویر را تحکیم کند.
چهارم اینکه ایران از اختلاف بین کشورهای عضو شورای همکاری سود می برد بدون اینکه بخواهد جانب یکی از گروه های اختلاف را بگیرد. تجربه گذشته نشان داده که سیاست گذاران ایرانی هر زمان طرف یکی را گرفته اند همه چیز پیچیده تر شده است.
حمایت ایران از گفت وگو شاید تا حدی عربستان را در شرابطی که ایران را تهدید اصلی خود می داند تا حدی این کشور را تسکین دهد. حفظ این مواضع محافظه کارانه از سوی ایران شاید در بلند مدت به نفع ایران تباشد به ویژه با توجه به شکاف ایجاد شده در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس .
انتخاب منطقی ایران حرکت به سمت قطر است. ظریف به وضوج این مساله را در تماس تلفنی اش را وزیر خارجه قطر روشن کرده است.
سوال اینجاست که امروز آیا تصمیم ایران برای مواضع محافظه کارانه در قبال دوحه به نفع سیاست های ایران در منطقه است یا نه؟
اول اینکه شکاف حامیان و مخالفان اخوان در منطقه به نفع ایران است. عربستان سعی داشت از چنین اختلافی با اولویت قرار دادن ایران به عنوان تهدید اصلی جلوگیری کند. قطر و ترکیه بر خلاف امارات و مصر در این زمینه موضع مشابهی دارند. حرکت سعودی علیه قطر به وضوح حرکتی علیه کمپین ضد ایرانی است که قبلا در منطقه ایجاد کرده بود.
دوم اینکه باید در نظر داشت که این شکاف نه تنها درمورد اخوان المسلمین بلکه درباره سیاست های قطر درقبال ایران نیز هست. تهران نمیتواند و نباید موضع بی طرفانه ای نسبت به قطر داشته باشد در شرابطی که قطر برای مواضعش نسبت به ایران تنبیه شده است. در واقعع برعکش ایران کسی است که باید در مقابل موضع عربستان موضع گیری کند.
سوم اینکه محمد بن سلمان در سخنرانی اخیز خود گفته بود جنگ را به درون ایران خواهد کشید و با این اظهارت از خط قرمز های میان دو کشور عبور کرد. ایران در این شرایط چیزی برای از دست دادن ندارد. و باید از قطر بر علیه عربستان حمایت کند. ایران از حمایت از قطر سود خواهد برد.
چهارم اینکه ایستادن در کنار قطر به تقوویت روابط تهران ودوحه و آنکارا و متحدانش در اخوان که در مواضع منطفقه ای می توانند کنار ایران قرار بگیرند و نقش سازنده ای در سوریه ویمن و جاهای دیگر داشته باشند کمک کند . علاوه بر این توانایی عربستان در ایجاد ائتلاف علیه ایران کاهش خواهد یافت .