ترامپ اصلاً از واژه « خاورمیانه جدید» که در ادبیات مسئولین پیشین آمریکا غلظت بالایی داشت، استفاده نمی کند و همه همت اش را در خاورمیانه نه مصروفِ نظم جدید، بلکه در جهت منافع هم پیمان هایش خرج کرده است.
او اصلاً از واژه « خاورمیانه جدید» که در ادبیات مسئولین پیشین آمریکا غلظت بالایی داشت، استفاده نمی کند و همه همت اش را در خاورمیانه نه مصروفِ نظم جدید، بلکه در جهت منافع هم پیمان هایش خرج کرده است.
در این میان، ایران بزرگترین تهدید برای هم پیمانهای آمریکا در منطقه (رژیم صهیونیستی و سعودی) به حساب میآید. لذا طبیعی است که کانون توجهاش ایران باشد و بیشترین تلاش را در جهت فشار به ایران به کار بندد. او برای رسیدن به اهدافش چند مانع بزرگ دارد. یکی برجام و دیگری توان دفاعی و نظامی ایران؛ این دو البته چندان به هم آمیختهاند که امروز با هم، امرِ یکپارچهای به نام “قدرت ایران” را شکل داده اند.
حتماً اگر قدرت دفاعی و به طور کلی مختصات ایران در مناسبات قدرت نبود، شرایط تولد برجام نیز فراهم نمی شد و از طرف دیگر برجام نیز پشتوانهای جدی برای قدرت دفاعی کشور محسوب میشود. در شرایط نبودِ برجام، پرونده ایران همچنان امنیتی باقی میماند و هر نوع اتهام واهی به ایران به راحتی در جهان مسموع می افتاد. برجام پروژهای برای نرمالیزاسیون مناسبات ایران در جهان بود. بدون برجام به راحتی مسائل ایران، « تهدید آمیز» قرائت می شد.
در واقع برجام توانست در چارچوب مناسبات و هنجارهای جهانی، اتهام تهدید بودنِ ایران را در مسالهی هستهای رد کند و از غربی ها این اعتراف را به تصریح بگیرد. این امر به طور کلی می تواند پشتوانهای باشد برای ردِ سایر ادعاهای مخاصمان ایران!
به همین سبب است که ترامپ از روز اول به هر دو عنصر قدرت ایران حمله کرده است. او هم توانِ حقوقی/سیاسی ایران در برجام را بر نمی تابد و هم از توان دفاعی ایران آزرده خاطر است.
برجام چه پاره شود و چه پاره نشود تاثیر خود را گذاشته است و آمریکا این را به خوبی می داند. آمریکا می داند با لغوِ برجام نه تنها تاثیرش از بین نمی رود بلکه هزینه لغوِ آن را هم به جان خریده است.
از همین روی است که در پیِ نگارشِ برجامِ دیگری است تا این برجام را خنثی کند. او اکنون به دنبال این است که راهی برای پشت مذاکره بردنِ ایران پیدا کند. او به همین منظور به دنبال یک شکاف در مواضع داخل ایران میگردد تا از همان راه نفوذ کند. ژستِ تصنعی او در دفاع از تمدن ایران، حکایت از تلاش مذبوحانه او جهت ایجاد این شکاف می کند.
هیچ چیز مانندِ هم صدایی همه جناح ها و گروه ها مقابل ترامپ، نمی تواند او را از اهدافش مایوس کند. لذا امروز ضرورت دارد که پیام همه گروه ها صریحاً و بدون قلق در دفاع از منافع ملی و مقابله با تهدید های خارجی به جهان مخابره شود.
جهان باید این را بفهمد که با وجود همه اختلافات داخلی، در مقابل تهدید های خارجی و در دفاع از توان دفاعی و نهادهای انقلابی، با کسی شوخی نداریم. و با همصدایی، محاسبات آنان را در امکانِ ایجاد شکاف در داخل را بر هم بزنیم.کاسبان تحریم هم شکم خودراصابون نزنند وسرمست برگشت تحریم هانباشند.