امید است نظارت بر مطبوعات وپایگاه های خبری در منطقه کهگیلویه،بهمئی،چرام و لنده بصورت جدی انجام شده و مجال هرزنگاری و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی به هر کسی داده نشود.
غفلت، کوتاهی، قصور، بی توجهی و فقدان تعهدات اخلاقی و اسلامی برخی سایت های خبری و ابتذال مطبوعاتی و رسانه ای ، عدم توجه به نیاز و خواست واقعی مردم و نشناختن شرایط و سیاست زدگی، توجه و عنایت برخی مسئولین و افراد شعارگرا و غوغاسالار جهت عوام فریبی و انحراف افکارعمومی از واقعیات موجود جامعه ی سیاست زده ی کهگیلویه چه عواقبی را برای رسانه های عمومی و سایت های خبری ما در پی خواهد داشت؟ آیا جز این است که این غوغاسالاری و بی فرهنگی مطبوعاتی،باعث شده که برخی اهالی رسانه، اصل و رسالت خود را فراموش کرده و خدمت به خواص را سرلوحه خود قرار می دهند؟
آیا اینچنین نیست که دید مردم نسبت به رسانه، دید فرهنگی هست، اما در برخی رسانه های منطقه، هیچ اثر فرهنگی موثری به چشم نمی خورد، و تنها با دامن زدن به مسائل سیاسی، نام و نان خود را می طلبند؟!
شبنامه نویسی مدرن و هرزنگاری این روزها به عمیق ترین لایه های جامعه ی ما نفوذ کرده و متاسفانه عدم توجه مسئولین و گردانندگان برخی سایت های خبری منطقه روالی غیر منطقی وغیر اخلاقی را دنبال می کند.
قصد ورود به مباحث انتخاباتی و سیاسی و همچنین قضاوت در خصوص وضعیت این روزهای منطقه را نیز ندارم که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است؟!
یکسال اخیر مطالب و مقالاتی متاثر از جو سیاسی حاکم بر منطقه از سوی افراد وابسته یا مستقل در حمایت یا نقد افراد یا طیف های مختلف به رشته تحریر درآمد.
اما آنچه پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی و علی الخصوص طی ماههای اخیر مشاهده شد در اکثر موارد چیزی جز کلی گویی،تهمت،افترا و ذبح اخلاق نبود
روند این بیماری رسانهای روزبهروز در حال افزایش است و ساحت مقدس حوزه مطبوعاتی و اطلاعرسانی را ناخوشایند نموده است.
حرمت قلم و نام اصیل و شریف نویسنده به بازی گرفته شده و برخی از این زنگیان مست تیغ دودم خود را ناشیانه و به هرسمتی به چرخش درمی آورند و در واقع خودزنی و دگرزنی را با ضربات سهمگین بداخلاقی و بی مبالاتیِ فرهنگی به فرجام میرسانند ، به زمین وزمان ناسزا میگویند، تهمت میزنند، خبرسازی میکنند، تحلیل بیمایه سرهم کرده، خود نتیجهگیری میکنند و بالأخره به قضاوتی غیر منصفانه و یکطرفه دست زده و به مئل معروف؛ خود گویی و خود خندی، به به چه هنرمندی!
چه شده که این روزها عده ای عربده کشی با شمشیر قلم و شارلاتانبازی در عرصه خبرنگاری یا بهتر است بگوییم خبرنداری را فتح بابی برای نیل به مطامع و ویژهخواری خود تلقی میکنند؟!
باید بدانیم که نویسندگی و خبرنگاری و یا منتقدبودن با هرزنگاری تفاوت ها دارد.
در واقع باید گفت که همه این منفیبافیها و واژهنگاریهای بیعیار، کلنگکاری و بیهودهکاری و نوعی هرزنگاری بیش نیست. این روزها فضای رسانه ای ما متاثر از ردیف کردن واژههای سبک و سخیف و عبارتهای بیوزن و بیمحتواست و عده ای بیشتر شبیه کارگرانی عمل میکنند که فقط با سنگ چینی، دیوار تفرقه و بیاعتمادی فراروی مردم و مسئولان بنا میکنند. این امر اغلب از کانال خبرنگارنماهای غیرمسئول و پادوهای مطبوعاتی و رسانهای، آن هم به سفارش مافوق خود و در قبال دریافت مبلغی پول صورت میگیرد.
به راستی جایگاه نهادهای مسئول در منطقه ی ما در حوزه نظارت بر مطبوعات کجاست؟!
آیا باید برای مقابله با برخی بداخلاقی ها و ناهنجاری های رسانه ای حتما شاکی خصوصی پیدا شود؟
آیا هتک حرمت روحانیت و سیادت اینقدر برای ما عادی و طبیعی است که هر هرزنگار بد دهن و کج اندیشی که خود وام دار و رهرو رسوم کج نهاد اخلاقی و رسانه ای سخیف ماه های اخیر است فرصت پیدا کرده و فضای عمومی جامعه را با توهین و تهمت آشکار به سیدی جلیل القدر از سلاله پاک رسول الله و کسی که میان مردم منطقه الحق و انصاف لقب خادم بی منت را گرفته ، یزید قاجاری بنامد و سکوت کنیم و مثل کبک سر در برف سیاسی کاری و منافع جناحی ببریم؟!
نویسنده متن سخیف ” موحد;مشروطی اخراجی دانشگاه خدمت به کهگیلویه” و هم قطارانش لازم است بدانند این روزها خادم بی منت و همیشگی مردم کهگیلویه روزهای زوج هر هفته در تهران،خیابان شهید بهشتی،جنب متروی میرزای شیرازی،ساختمان ۴۴۲،پلاک ۱۳ در تایم اداری،بدون داشتن هیچ گونه مسوولیت،پست و مسندی به مانند سالیان گذشته در حال خدمت رسانی است.شماره همراه ۹۵۰۱***۰۹۱۲ که اکثریت قریب به اتفاق مردم منطقه می دانند متعلق به کیست ،سالهاست حتی تا ساعات پایانی شب نیز پاسخگوی همه ی مردم است و کمتر تماس یا پیامکی بدون پاسخ باقی می ماند و کمتر کسی از در پلاک ۱۳ ساختمان۴۴۲ میرزای شیرازی نا امید و دست خالی بر می گردد.اگر شبیه به این خادم بی منت کسی میشناسید معرفی کنید و از بار مراجعات این بزرگوار بکاهید بلکه پس از قریب ربع قرن خدمت بی منت فرصت استراحتی برای ایشان و خانواده این بزرگوار فراهم شود بسم االله…
قصد ورود به عملکرد آقای محترمی که از تعریف و تمجید های عجیب در این هرزنامه هم سهمی نصیبش شد ندارم.
اما سوال اینجاست که فردی که این روزها که شهد پیروزیش شیرینی بخش کام جناب مبارک نویسنده هرزنامه مذکور است طی ۱۶ سال دوران خدمت حاج سید محمد موحد کجا بود و چه شد که طی آن سالها که نه،حتی پس از قریب ۸ سال پس از آن دوران تا یکسال پیش نه تنها ایشان را رها نکرده که خود از لیدرهای جریان موحدیون به شمار می رفتند؟!
و اگر بنا به ادعای هرزنگار مذکور، ۱۶ سال به مردم و منطقه ظلمی شده باشد چطور برای ایشان سهمی از این ظلم نابخشودنی قایل نشده اید؟!
ظلم آشکار و نابخشودنی این روزها به مردم مظلوم دیار سیاست زده ی کهگیلویه بزرگ چیزی نیست جز هرزنگاری رسانه ای ، فریب وانحراف اذهان عمومی از عدم موفقیت در وظیفه ی برخی مسئولین و انداختن تمام قصور و تقصیرات حاصل از عدم داشتن برنامه ی اصولی به پای مدیران سالهای بسیار دور…
تعریف و تمجید از حضرت حجت الاسلام حاج بزرگواری نماینده محترم سابق نیز چیزی را از ذهن همیشه بیدار مردم سرافراز کهگیلویه خارج نکرده و فراموش نکرده ایم هجمه های بی سابقه ی تابستان گذشته ی همین افراد علیه این سید بزرگوار را و ایشان نیز از تیغ تیز هرزنامه ها و شبنامه نویسی های مدرن همین جماعت هرزنگار در امان نمانده بود و این تعریف و تمجید ها چیزی نیست که به انحراف افکار مردم همیشه آگاه ذره ای لطمه وارد کند.
امید است نظارت بر مطبوعات وپایگاه های خبری در منطقه کهگیلویه،بهمئی،چرام و لنده بصورت جدی انجام شده و مجال هرزنگاری و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی به هر کسی داده نشود.
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
میر حبیب نوری