صدای جنوب؛ باسلام ۴/۴/۱۳۶۷سالروز حماسه پدخندق است. قطره ای از آنچه که در خندق گذشت. تمام روز های ۸سال دفاع مقدس در تمام ابعاد روزهای سختی بودند ولی روزی به سختی ظهر۴/۴/۱۳۶۷ در آن ۸سال ندیدم. دقیقاً تکرار عاشورا بود وعاشورا تداعی میشد عاشورا شناسان پدخندق خوب درک میکردند که در ظهر عاشورا چه گذشت […]
صدای جنوب؛
باسلام
۴/۴/۱۳۶۷سالروز حماسه پدخندق است.
قطره ای از آنچه که در خندق گذشت.
تمام روز های ۸سال دفاع مقدس در تمام ابعاد روزهای سختی بودند ولی روزی به سختی ظهر۴/۴/۱۳۶۷ در آن ۸سال ندیدم.
دقیقاً تکرار عاشورا بود وعاشورا تداعی میشد عاشورا شناسان پدخندق خوب درک میکردند که در ظهر عاشورا چه گذشت وشنیده بودند که امام ورهبرشان فرمودند:
جنگ ما تکرار عاشورا است.
وبر همین اساس در آن لحظات حسینی از کربلا وعاشورا یاد گرفته بودند که در مقابل کفار چگونه باید جنگید.
از ابتدای سال ۶۷ ارتش عراق با حمایت همیشگی وهمه جانبه ی شرق وغرب توانست بخشی از مناطق از دست رفته اش از جمله فاو،شلمچه،مهران را باز پس گیری کند.
وتنها مانده جزایر مجنون،که ماهای پایانی جنگ باحمایت شرق وغرب داشت آماده میشد برای باز پس گیری جزایر تا شاید خودش واربابانش در دنیا روسیاه نشوند
ِِلذا جنگ روز به روز سختر میشد ودر آن مقطع یک کاروان پاسدار رسمی از استان به تیپ ۴۸ فتح اعزام شد که آن کاروان را دادند به گردان حضرت رسول .ص.این پاسداران خودشان هرکدام یک فرمانده گروهان وگردان بودند ولی به خاطر اهمیت موضوع همه را در قابل یک گردان سازماندهی کردیم وبعداز چندین جلسه در قرارگاه وتیپ بنا براین شد که گردان حضرت رسول .ص. جایگزین گردان امام حسین ع.شودکه روی جاده خندق مستقر بود.
که ما بعداز اقدامات لازم اعزام شدیم به منطقه وخط را تحویل گرفتیم خط پدافندی خندق روی جاده یاهمان پد خندق بودکه در انتهای این پد یک دژ بود که از چهار طرف در محاصره آب های شط علی وجزایر بود وظرفیت یک گروهان را داشت .
گروهانهای گردان حضرت رسول .ص.به ترتیب ۱،۲،۳ در خط مسقر شدند عرض این جاده ۸ متر وبین شط علی وجزایر بود وتنها راه خشکی در آن منطقه بود که هم برای دشمن قابل اهمیت بود وهم برای مابعداز چند روز که ما آنجا بودیم دیدیم که دشمن هرروز به تحرکاتش می افزاید ودر آن روزها دشمن قریب به ۲۰۰ هزار نیروی نظامی در نزدیکی بصره مستقر کرد که به وقت نیاز بتواند از نیروهایش پشتیبانی کند ولی هیچکس نمی دانست که عراق چه وقت عملیاتش را آغاز میکند.
سرانجام بامداد ۴/۴/۱۳۶۷ارتش عراق یک آتش تهیه ی بسیار سنگین وبی سابقه ای روی خطوط دفاعی ،مقرهای توپخانه وادوات،جادها،مراکز تجمع وعقبه ی ما اجرا کرد هجم آتش اینقدر زیاد وسنگین بود که تا هویزه وسوسنگرد را به لرزه درآورد وتمام زمین گلوله باران شد تمام سنگرها دفاعی واستراحت ما آسیب دیدند ،تانکرهای آب منهدم شدند، مهمات ذخیره منفجر شدند،
ارتباطات بیسمی با مشکل روبرو شده که درپایان آتش تهیه ارتش عراق عملیات خود را از سه محور آغاز کرد:
محور خندق ،محورطلائیه، محور کوشک.
ارتش عراق در همان ساعات اولیه توانست از جناح چپ ما که جزایر مجنون بود عبور وبه سرعت پیشروی کند به سمت طلاییه وکوشک که ساعت ۹ صبح توانست خودش برساند به جاده اهواز -خرمشهر وبابستن جاده وزدن چندین پل وتخریب قسمتی از راه آهن برود روی نقطه ی مرزی مستقر شود.
در این لحظه تنها محور خندق است که دشمن نتوانست یک وجب پیشروی کند ودشمن امیدش به این بود که یگانهایش در محور خندق زودتر عبور کنندتا بتواند نیروهایش را در آن دو محور پشتیبانی کند وبرود به سمت اهواز که اگر این اتفاق می افتاد اهواز ساعت ۱۰ سقوط می کرد .
حدوداً نزدیکی های ظهر بود که کل تیپ محاصره شد
و در این لحظه گروهان یکم گردان حضرت رسول.ص.محاصره کامل است دو گروهان دیگر که پشت سر این گروهان هسنتد محاصره شدند وبین خودشان وگروهان یکم دشمن مستقر شده وبین گردان وتیپ هم دشمن رخنه کرده ومحاصره شدند.
گردانهای امام علی .ع.وگردان ویژه شهدا که پشتیبان ما بودند تا حدودی آمدند جلو که به ماکمک کنندولی دشمن اجازه نداد وخودشان هم محاصره شدند.
دشمن برای عبور از محور ما سه تیپ کماندو ی تیپ های ۱و۲و۳ ،از سپاه ششم را وارد عمل کرد. یعنی ۹ به یک زد، ۹ گردان در مقابل یک گردان ولی هر کاری کرد نتوانست از دژ عبور کند وناچار شد از جناحین دور بزند و بجنگد که در ساعت نزدیک به ظهر چنگ روی جاده خندق که گروهان های ۲و۳ ما بودند جنگ شدجنگ تن به تن دراین لحظه آتش بی سابقه ای روی این دو گروهان ریخته شد .
هواپیماها وهلی کوپتر ها از آسمان وقایق های توپ دار در آب و نیروهای پیاده در زمین ودر قایق هماهنگ آتش می ریختند زمین می سوخت گرما وتشنگی توان همه را گرفته بود.
مجروحین وشهدا جلوی چشم همرزمان مظلومان جان می دادند گروهان یکم در دژ در محاصره ومنتظر کمک، بدون آب وغذا ومهمات یکی پس از دیگری مظلومانه جان می دهند زمین وزمان دود وآتش بود.
ولی از دژ تا آخرین نفر خط در حال مبارزه واستقامت هستند واین استقامت عاشورایی عاشورا شناسان گردان حضرت .ص.باعث شد دشمن در این محور ناکام بماند ونتواند همراه دیگر یگانهای عمل کنند ه اش پیشروی کند.
یاد همه ی شهدا بخصوص شهدای پدخندق وبه ویژه سرداران وفرماندهان این حماسه را گرامی میدارم ودست تک تک حماسه سازان پد خندق،بسیجی ، پاسدار،سرباز،آزادگان سرافراز را می بوسم.
واز همه همرزمانم در این حماسه عاشورایی معذرتخواهی میکنم که نتوانستم به نام از همه تشکر کنم .
سرباز ویکی از رزمندگان حماسه پدخندق سید شکرالله واهبی زاده