صدای جنوب؛ خبرِ عروج نابه هنگام و حزن انگیز نخبه ی جوان *مهندس پیمان خرم* بسیار ناگوار و تأثربرانگیز بود و ناگهان جامعه مهندسی شهرستان کهگیلویه و فعالان عرصه قلم و فرهنگ را در غم و اندوه فرو بُرد…. پیمان خرم در مهندسی و ریاضیات استاد و نخبه ای کم نظیر بود بطوریکه در حل […]
صدای جنوب؛
خبرِ عروج نابه هنگام و حزن انگیز نخبه ی جوان *مهندس پیمان خرم* بسیار ناگوار و تأثربرانگیز بود و ناگهان جامعه مهندسی شهرستان کهگیلویه و فعالان عرصه قلم و فرهنگ را در غم و اندوه فرو بُرد….
پیمان خرم در مهندسی و ریاضیات استاد و نخبه ای کم نظیر بود بطوریکه در حل معادلات مهندسی و ریاضی یک پشتوانه ی علمی برای محصلین رشته های مهندسی قلمداد میشد…
کمتر کسى از محصلین و مهندسین دانشگاهی هستند که پیمان خرم را نشناسد و بر تأثیر کمبدیلش در تحلیل و فهم مسائل مهندسی(برق-ریاضیات) صحه نگذارد….
بدون هیچگونه مبالغه و تردیدى، پیمان از شایسته ترین و مستعدترین مهندسین شهرستان کهگیلویه بود….
پیمان خرم از اوایل نوجوانی در مجامع فکرى و همایشهاى اندیشهاى در محل و مدرسه،دبیرستان و دانشگاه شرکت میکرد و همواره از اندیشه های ناب سخن میگفت….!
نکته سنج و دانایی پاکسرشت بود که همیشه به ارتقاء سطح دانش هم نسل های خود می اندیشید…
با همین تفکر پیمان توانست عالمانه و آگاهانه تطبیقی از *نظریات علمی و مذهبی* را با اقتباس از دانشمندان و عالمان دینی که همواره آثار آنان را مطالعه میکرد و به آنان ارادت داشت برای هم نسل ها و دوستان و همکاران خود بازگو و تجزیه و تحلیل کند و با ارتباطات وسیع اجتماعی خود، پل ارتباطى مستحکمى میان دوستان و نزدیکان با *فرهنگ کتاب و کتاب خوانی* ایجاد کند….
مختصر بگویم پیمان از سیاست، فرهنگ ، تاریخ و مذهب سخن ها بسیار میدانست و میگفت اما زبانش ، زبانِ مهندسی و ریاضی بود … گویا سیاست و فرهنگ و مذهب با اندیشه ی علمی *جرج وستینگهاوس* و *سیمون اهم* و *توماس الوا ادیسون* به صلح و سازش رسیده بودند…….!
از همین رهگذر نه تنها هیچگاه در مسیر آگاهی بخشی به دوستان و هم نسل هایش سکون و قرار نداشت بلکه ثابت قدم، نستوه و همواره در حال تلاش علمى، گفتمانی و میدانى بود….
شناخت دقیقی از ریشههاى انحطاط ، آفتهاى خانمانسوز اجتماعی و عوامل اصلى واگرایىِ بسیاری از جوانان از *تحصیل* داشت بهمین سبب در راه ترویج آموختنِ دانش از هیچ تلاشی فروگذار نبود…
البته تردیدی نیست که حمایت و تشویق پیوسته پیمان از پیشرفت فکری و تحصیلی هم نسل هایش، ریشه در اعتقاد عمیق او به قابلیت ها و استعدادهای جوانان شهرستان داشت….
پیمان در کنار علاقه وافری که به علم و دانش داشت و در حالیکه در امور تحصیلی و علمی حاذق و کوشا بود، به فعالیت های مذهبی نیز عشق میورزید…
باور عمیق و قلبی پیمان به اسلام و اهل بیت (ع) با برپایی مناسبت های مختلف مذهبی،از او شخصیتی خاص ساخت و محبوبیتش را دوچندان کرده بود…..
بی شک همه این ها در خاطر کسانی که با پیمان خرم حتی لحظه ای مراوده داشته اند از او بعنوان جوانی نیکوخصال، خوشنام، باسواد، اهل قلم و تلاشگر تداعی میکند….
در طول دوران تحصیل به اتفاق چند تن از دوستان دیگر ، تلاش کردیم تا از اندیشه ی علمی این مهندس و استاد فرزانه و توانا استفاده کنیم … او نیز با شوق و ذوق دانسته های گران خویش را به سخاوت به ما عرضه نمود…
*اما….*
به قول یلدا ابتهاج :
*زمستان ها را بهار کرد،*
*تاریکى ها را روشن…*
*به بهار رسید و رفت…!*
آری… تقدیر روزگار، همه طالبان علم و دانش را به سوگی عظیم نشاند….؛
پیمانِ سخنور و دانشمند و دانشورِ ما پیکر پاکش در آغاز بهاران روی از جهان برگرفت و رهسپار ابدیت گشت و پیکر پاکش به خواب و خاک رفت…
بی گمان او خواهد رست…شاخه خواهد گسترد و سایه اش به روزگار هم نسل هایش جاودان خواهد ماند…
*کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست*
*چرا به دانه انسانت این گمان باشد…*
درگذشت غم انگیز او اندوهی فراوان برای دوستان، آشنایان و نزدیکان ببار آورد و غمی سنگین بر پیکر جامعه ی مهندسی و فرهنگیان فرود آورد…
این قلم که خود به کرات از محبت و تشویق و دانش آن نخبه ی ارزشمند بهرمند بود ، فقدان او را اندوهی سترگ میداند و از حضرت حق مسألت دارد تا او را به مهر بی انتهای خویش مورد رحمت و آرامش قرار دهد…
*یادش تا ابد گرامی و بر خوان رحمت بی کران حق میهمان باد…*🏴
«فرشید کارجو – ۱۴٠۱/٠۱/۲۸»