به پاس همه زحماتشان حداقل در روز هفدهم مرداد بفکر دلگرمی و نشاط آنان باشیم و برگزاری جشن آنان را از فضایی بیروح و کلیشهای و رسمی خارج کنیم و اجازه بدهیم خود آنان برنامه ریزان و اجرا کنندگان جشنی باشند که بنام خود آنان است.
پایگاه خبری صدای جنوب:
مرضیه دادگر فعال رسانهای در روزنامه ابتکار جنوب طی یادداشتی به مناسبت ۱۷ مرداد آورده است: سال ۹۲ که از دانشگاه فارغالتحصیل شدم برای فارغالتحصیلی ما جشنی در نظر گرفته شد و نهایتا قرار براین شد که کل مسئولیت اداره جشن به عهده خود دانشجویان باشد.
این اتفاق افتاد چون خواست دانشجویان این بود جشن در فضایی صمیمی برگزار شود و از حالت رسمی که ۴ سال حاکم بود کمی فاصله گرفته شود.
عملا دانشجویان جشن را در دست گرفتند و برنامه در فضایی با نشاط و صمیمی برگزار شد، آن روز ما گفتیم و اساتید و مسؤولانی که حاضر بودند شنیدند، دانشجویان گوینده و مجری بودند و مسؤولان حاضر شنونده، خاطرات تلخ و شیرین همه آن سالها مرور شد و جشن به پایان رسید.
حالا که فکر میکنم یکی از دلایلی که این برنامه با گذشت سالها در ذهنم ماندگار شد، سپردن جشن به خود ما بود و قطعا تا همیشه آن برنامه به آن سبک و سیاقی که برگزار شد در ذهن همه حاضرین آن جشن خواهد ماند.
حالا در آستانه روز خبرنگار قرار داریم روزی که در تقویم ایران به نام شهید صارمی پیوند خورده و به پاس ارزشهای این خبرنگار شهید بنام روز خبرنگار نامگذاری شده است.
۱۷ مرداد روزی فرخنده در تقویم ایران اسلامی است به همین مناسبت هر ساله در چنین روزی از سوی مسؤولان امر برنامهای برای تجلیل از خبرنگاران در دستور کار قرار میگیرد.
ولی نکته مهم در برگزاری این جشنها و همایشها این است که این برنامهها با حالت و سبکی کاملا رسمی و با حضور مسؤولان و تریبون داری آنان آغاز میشود و با همین روند به پایان میرسد.
مگر نه این است که این روز مزین به نام خبرنگار است و برنامه باید برای آنان باشد پس چرا سکانداری برنامه به خود خبرنگاران سپرده نمیشود، همه طول سال مسؤولان گوینده هستند و خبرنگاران مستمع هستند و نشر میدهند.
چرا برای یک بار در چنین روزی مسئولان مستمع نباشند، اجازه بدهند خبرنگاران در روز خودشان صحبت کنند و آنان گوش فرا دهند به هر آن چیزی که بر لسان خبرنگاران جاری میشود، از درد دلهایشان، از مشکلاتشان، از خاطرات تلخ و شیرینشان، از دغدغه هایشان…خبرنگاران گاهی برای التیام خستگیهایی که در طول یک سال کاری با خود داشتهاند چیزی نمیخواهند جز اینکه حرفهای آنان را از زبان خودشان بشنوند.
اگر پای درد دلهای خبرنگاران این استان بنشینی هر کدام برای خود دردنامهای دارند و دلشان از خیلی کمبودها خون است ولی با این وجود عشق به کار و این مردم است که آنان را کماکان صبور و بیمنت پای کار نگه داشته است.
به پاس همه زحماتشان حداقل در روز هفدهم مرداد بفکر دلگرمی و نشاط آنان باشیم و برگزاری جشن آنان را از فضایی بیروح و کلیشهای و رسمی خارج کنیم و اجازه بدهیم خود آنان برنامه ریزان و اجرا کنندگان جشنی باشند که بنام خود آنان است، تا حداقل یک روز فارغ از تمام مشکلات عرصه کاری خود کنار هم و از ته دل شاد باشند و فکر نکنند باز هم در حضور مسؤولان قرار دارند و باید مطابق میل آنان و با برنامه آنان روز خبرنگار را به پایان برسانند.
و بعد باز روز از نو، روزی نو و سال بعد و همین آش باشد و همین کاسه و همان روالی که در همه این سالها اجرا شد.
اگر مسؤولان ما به فکر برگزاری جشن و همایش برای خبرنگاران هستند حرف دل آنان را هم بشنوند و اجازه بدهند در روز ۱۷ مرداد خبرنگاران دلشان به جشنی خوش باشد که به دلشان می نشیند، نه جشنی رسمی و خسته کننده که صرفا برای رفع تکلیف و سخنرانی و گرفتن چند عکس یادگاری باشد.