لازم است در واکنش به استقلالخواهی حکومت اقلیم کردستان ، حفظ مرز مخالفت با اقدامی باشد که منطقه را دوباره در شیب تند ناآرامی ها قرار میدهد
سرمقاله روزنامه ابتکار – جلال خوشچهره
هوشمندی در چالش استقلالخواهی اقلیم کردستان عراق
مهمترین چالشی که همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق پیش روی نظام سیاسی ایران قرار داده است، نه صرفاً خواست کردهای عراق برای جدایی از دولت مرکزی این کشور، بلکه تلاش عریان و خطرناک جریانهایی است که میکوشند اعتبار ایران را از یک کشور با دولت ـ ملٌت نهادینه در تاریخ، به کشوری با قومیتهایش تقلیل دهند.
این درحالی است که برخلاف اکثر کشورهای منطقه، ایران از عهد باستان تاکنون همواره برخوردار از یک ملٌت با همه اقوامش بوده است. این اقوام در تاریخ ایران با هوٌیت و با اعتبار یک «ملت ـ دولت»شناخته شده و میشوند. حتی مناطق جدا شده از سرزمین مادری در آسیایمیانه، قفقاز و منطقهعربی، همچنان خاستگاه معلوم ایرانی را با خود نگه داشتهاند. مردم این سرزمین اعم از ترک، فارس، کرد، بلوچ، عرب، ترکمن، لر، گیلک و… با گرایشهای مذهبی و حتی دینی خود، بیش و پیش از هرچیز ایرانی بودهاند و به این هوٌیت افتخار میکنند. از همینرو اقوام ایرانی در امتزاج فرهنگملی خود، دچار سختیهایی نبودهاند که مردم کرد عراق، ترکیه و سوریه و یا حتی اقلیتهای قومی در اروپا و امریکا تجربه کردهاند.
اقوام ایرانی هرگز به پنهان کردن هویت خود و یا جعل آن در سرزمین مادری مجبور نبودهاند. ایرانی همیشه ایرانی بوده است. هیچکس در ایران از قومیت آن دیگری نمیپرسد. هیچکس دیگری را بابت تعلق به این یا آن تیره و تبار تهدید نمیکند. آنچه مهم است اینکه همه ایرانی هستند و برای دفاع از آب و خاک خود، جانو مال نمیشناسند. هشت سال دفاع مقدس ایرانیان سابقهای دور نیست. مردم ایران در کنار عرب و کرد ایرانی، پاسدار مرزهای کشور در برابر هجوم ارتش بیگانه شدند. شمار شهدای جنگ تحمیلی، متعلق به آحاد اقوام ایرانی است. در این شمار، شهدا، جانبازان و آزادگان زرتشتی، مسیحی و یهودی هم کم نیستند. همه در قاعده و قامت ملٌتایران بوده و هستند. دیگر تجربههای تاریخی ایرانیان در همه قرون گذشته نیز همینگونه بوده است.
آنچه نظام سیاسی ایران در برخورد با همهپرسی استقلال اقلیم کردستان از آن باید بشدت مراقبت کند، دور ساختن توطئهای است که میخواهد “ملٌت ـ دولت” باستانی ایران را در کنار کشورهایی قرار دهد که خوب یا بد، هنوز با چنین هوٌیتی فاصله دارند و یا در اینباره دچار بحران اعتبار هستند. بنابراین، نگرانی از آنچه طی روزهای اخیر در کردستان عراق روی داد ـ و بیتردید سوریه نیز پس از داعش به آن دچار میشود ـ باید جنسی متفاوت از اضطرابهایی داشته باشد که دولتهای دیگر به آن دچارند. درک ایرانیان و بهویژه کردهای ایرانی از آنچه در عراق رخ داده است، درچارچوب نگرانی از بیثباتیهایی است که میتواند در همسایگی ایران رخ دهد. این وضع قادر است آرامش نه تنها کردهای ایرانی در مرزهای کشور بلکه منطقه را وارد دور تازهای از ناآرامیها کند. در اینکار، وجود همسویی و اشتراک نظر میان همه تصمیمسازان در کشور بهترین تدبیر است. یکصدایی و پرهیز از غفلتهایی کهبه تقویت توطئههای جاری بینجامد، امری لازم و دقتی هشیارانه را میطلبد.
لازم است در واکنش به استقلالخواهی حکومت اقلیم کردستان ، حفظ مرز مخالفت با اقدامی باشد که منطقه را دوباره در شیب تند ناآرامی ها قرار میدهد و در اینحال بهرسمیت شناختن همه رنجهایی که کردهای عراق، سوریه و ترکیه در بیشاز یکصدسال اخیر تجربه کردهاند. بنابراین اگرچه همصداییهایی میان دولتهای ایران، عراق و ترکیه در مخالفت با برگزاری همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق وجود دارد، اما لازم است تفاوتها در ماهیت مواضع ایران با دیگران به دقت برجسته باشد. تحریکناپذیری، واقعگرایی و تدوین استراتژی مطالعه شده، راهکاری لازم در این باره است.