برای تحلیلگران تاریخ انقلاب این نکته حقیقتی انکارناپذیر است که حضور غیرتمندانه مرحوم آیتالله ملکحسینی موجب اتصال عشایر جنوب به بدنه انقلاب و یکی از عوامل ناکامی رژیم ستمشاهی بود.
پایگاه خبری صدای جنوب :
خبرگزاری بینالمللی قرآن از کهگیلویه و بویراحمد نوشت:
آشنایی با یکی از مشاهیر کهگیلویه و بویراحمد با نام مرحوم آیتالله سید کرامتالله ملکحسینی
خانواده مرحوم آیتالله سید کرامتالله ملکحسینی متدین و اهل علم بودند. پدر وی آیتالله سید صدرالدین ملکحسینی و والده ایشان سیده فاطمه بودند.
توضیحاتی در مورد اجداد و نسب ایشان
اجداد وی از علما و سادات مورد احترام و اعتبار منطقه بودهاند. اجداد وی مرحوم آیتالله بزرگ سید حبیبالله فرزند سید صدرالدین محمد فرزند میر سید علی شیر فرزند میر شمسالدین محمد فرزند میر محمد یوسف فرزند میر سید محمد باقر فرزند میر سید ملک حسین بودند.
مرحوم میر سید ملک حسین همعصر شاه طهماسب صفوی و میر سید محمد باقر در زمان شاه عباس کبیر(صفوی) بود و شاه عباس طی نامهای به والی منطقه مقرب الحضره آغاجاری مأموریت جمعآوری خراج و مالیات منطقه را داد و والی را مؤظف کرد که خراج را بعد از جمعآوری تحویل مرحوم میر سید محمد باقر دهد تا صرف بقاع متبرکه منطقه و مازاد مالیات برای مدرسه مادر شاه به اصفهان ارسال کند.
نسب وی مشهور به سادات شاه قاسمی بهوسیله عبدالله یا عبیدالله اعرج به حسین اصغر فرزند امام همام زین العابدین(ع) میرسد. محل تولد مرحوم آیتالله ملکحسینی روستای گوشه شاه قاسم که بقعه مبارکه امامزاده قاسم(ع) در آن قرار دارد، است. وی در سن ۴ یا ۵ سالگی به سبب لشکرکشی رضاخان به فرماندهی امیر لشکر شیبانی برای سرکوب عشایر بویراحمد و تسلط بر منطقه، به تصمیم پدرشان با خانواده به روستایی در منطقه چرکس عزیمت کردند تا از صدمات جنگ و قوای رضاخان در امان باشند و حدود دو سال در روستای چرکس اقامت داشتند. طی دو سال اقامت در چرکس در مکاتب ملا باقر و ملا کربلایی جواد، نصاب صبیان و کتب حافظ و گلستان سعدی را فرا گرفت.
امیر لشکر شیبانی پس از شکست از عشایر بویراحمد توسط رضاخان به فرانسه تبعید شد و سال بعد با خیانت برخی اهالی منطقه نیروی دولتی بر منطقه مسلط شد و اهالی را مجبور به سکونت در تل خسرو کرد که والد ماجد معظم له نیز مثل دیگر اهالی در تل خسرو ساکن شد و تل خسرو مقر حکومت نظامی کهگیلویه و بهبهان شد. تقوا و دینداری خانوادگی اجداد معظمله در منطقه با احترام و اعتقاد مردم همراه بوده و نقش مهمی در تبلیغ و گسترش دین و اعتقادات صحیح در منطقه داشت و باور مردم به این خاندان باعث کینهتوزی و حسادت برخی خوانین و قدرتمندان میشد.
مرحوم آیتالله ملکحسینی در این خصوص گفته است که باور و خلوص باطنی مردم را در مظاهری از آن ارادتها و عقیدهها در قسمتی از عمر طولانی پدرم که قریب ۹۰ سال بود به خوبی احساس و مشاهده کردم.
دوران تحصیل
آیتالله ملکحسینی پس از استقرار در تل خسرو در دبستان ۵ کلاسه تازه تأسیس مشغول تحصیل شد و پس از اتمام کلاس پنجم در سال ۱۳۱۵ برای ادامه تحصیل به شیراز رفت و پس از موفقیت در امتحان نهایی با رتبه شاگرد ممتاز وارد کلاس اول متوسطه شد.
در سال ۱۳۱۹ بهدلیل عشق و علاقه، علوم دینی را نزد پدر بزرگوارشان و برخی را خدمت عموی گرامیشان که در ادبیات عرب توانمند و خبره بودند، فرا گرفت. یک سال بعد در سال ۱۳۲۰ وارد مدرسه علیمه منصوریه شد که پدر و عمو و جد بزرگوار وی نیز در این مدرسه علوم دینی را فرا گرفته بودند. وی از سال ۱۳۲۵ به قم عزیمت کرد و قریب به ۱۶ سال را در محضر استوانههای فقاهت و اساتید مبارز از جمله آیتالله العظمی بروجردی، مرحوم آیتالله آقا سید محمد تقی خوانساری، مرحوم آیتالله حجت کوهکمری و مرحوم آیتالله سید دامادیزدی گذراند و حدود ۹ سال در حوزه تدریس حضرت امام خمینی(ره) از مسجد محمدیه تا مسجد سلماسی، مشغول به تحصیل شد و تقریرات درس امام را به رشته تحریر درآورد که بدین جهت مورد عنایت و توجه خاص حضرت امام(ره) قرار گرفت. در سال ۱۳۴۰ به درجه اجتهاد نائل و در اواخر عمر با برکت آیتالله العظمی بروجردی به صلاحدید ایشان به شیراز عزیمت کرد و در مدرسه خان (امام قلی خان) به تدریس علوم دینی پرداخت.
زندگی سیاسی آیتالله ملک حسینی
آیتالله ملکحسینی از سال ۴۱ پس از خروش و قیام خمینی کبیر(ره) و به تأسی از استاد خود به صف انقلابیون پیوست. وی که یکی از مضروبان حادثه حمله رژیم طاغوت به مدرسه فیضیه قم بود به موجب اسناد بهدست آمده از ساواک، به زعم آنها ملکحسینی از جمله خطرناکترین شاگردان امام و از افراطیترین روحانیون تحت مراقبت بود.
تعقیب مداوم و لحظه به لحظه در مسافرتها و بازدیدها بهخصوص هنگام ورود به عرصه ایلات و عشایر، تعرضهای مکرر به مدارس و بیت وی، متواری بودن هفت ماهه، احضار و بازداشت و بازجوئیهای سختگیرانه، تعطیل کردن مدرسه علمیه و حوزه تدریس توسط رژیم همگی نمونهای از سوابق مبارزاتی اوست. در چند ماهه آخر حیات رژیم در تجمعی که به دعوت ایشان و با حضور گسترده مردم در مسجد حبیب شیراز صورت گرفت در حین سخنرانی تند و انقلابی ایشان با یورش وحشیانه عمال رژیم از زمین و هوا که منجر به شهادت و مجروح شدن چندین نفر شد به زندان عادل آباد منتقل شد که پس از بروز واکنش شدید و اعلان جنگ عشایر بویراحمد به رژیم و اعتراضات آنها از زندان آزاد شد. پس از آزادی برای تسریع در روند شکلگیری مبارزات مردم غیور استان به یاسوج آمد و به هدایت و پیگیری تظاهرات پرداخت.
برای تحلیلگران تاریخ انقلاب این نکته حقیقتی انکارناپذیر است که حضور غیرتمندانه مرحوم آیتالله ملکحسینی موجب اتصال عشایر جنوب به بدنه انقلاب و یکی از عوامل ناکامی رژیم ستمشاهی بود.
به لحاظ سوابق مبارزاتی و علمی و اعتماد کامل حضرت امام به وی حدود ۲۰ روز قبل از پیروزی انقلاب حضرت امام از پاریس طی نامهای وی را مامور حفظ امنیت منطقه و گرفتن بهانه از اشخاص ماجراجو کرد.
حدود شش ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام طی حکمی وی را مؤظف به تشکیل دادگاه و اجرای حکم شرع و ایجاد آرامش و امنیت به هرنحو که صلاح بداند و جلوگیری از اختلاف و تفرقه و ارشاد مردم و خنثی نمودن توطئههای دشمنان اسلام کرد. آیتالله ملکحسینی از آن هنگام تا زمان رحلت به عنوان نماینده امام و سپس نمایندگی مقام معظم رهبری در استان و نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری را برعهده داشت.
مرحوم آیتالله ملکحسینی با حضور و همراهی مردم در صحنههای انقلاب با تأسیس حوزههای علمیه و پیگیری مشکلات و انعکاس به مسئولان و تلاش در حفظ وحدت و امنیت و رفع معارضات و اختلافات محلی و تأکید بر حفظ ارزشها و شعائر اسلامی و پیگیری و تلاش در حریم امکان برای رفع تبعیض و محرومیت و تغییر چهره استان در جهت توسعه گامهای استواری برداشت.
سرانجام آیتالله سید کرامتالله ملکحسینی صبح روز دوازدهم نودویک در اثر عارضه بیماری در بیمارستان نمازی شیراز دار فانی را وداع گفت و به اجداد طاهرینش پیوست.