در استانه هفته دولت می باشیم که این نامگذاری بنا به گرامیداشت شهیدان سرافراز نام اشنای دولت می باشد .
پایگاه خبری صدای جنوب:
بسم الله الرحمن الرحیم
نخست وزیر چتر را پایین کشید ؟؟؟!!!
چند ماهی نمانده که انقلاب اسلامی ایران چهل ساله گردد ..زمانی که دشمنان همیشگی ایران اسلامی خواب خیال فروان در سر داشته و دارند. بهمان خیال بافی همیشگی اتفاقاتی را در راه دانسته و می دانند .چرا که هنر یشگویی هم دارند!!!!
چهل سال پر فراز نشیب برای ملت بزرگ ایران اسلامی
به طوری که هر ماه وسال این چهار دهه خود در بر دارنده حوادث تلخ شیرینی بوده است .که شرح وقایع درقالب این یاداشت که بیان یک خاطره می باشد نمی گنجد..
در استانه هفته دولت می باشیم که این نامگذاری بنا به گرامیداشت شهیدان سرافراز نام اشنای دولت می باشد یعنی رجایی باهنر دو یاری که در کنار هم سوختند تا روشنی بخش امت اسلامی ایران سر افراز باشند.
جا دارد تا در استانه این روی داد بزرگ به بیان خصوصیات ان بزرگواران اشاره گردد
اسفند ماه سال ۱۳۵۹ که حقیر به اتفاق تعدادی دیگر از دوستان برای طی دوره های فنی وکوتاه مدت از طریق جهاد عازم تهران شده بودیم جمعی صمیمی در کنار هم قرارگرفته بودیم سعی بر این بود تا در حد امکان در مراسمات متینگها ومناسبتهای مذهبی شرکت داشته باشیم
بیشتر از همه شرکت در نماز جمعه تهران سعی بر این بود تا ساعاتی قبل از نماز حضور داشته باشیم ان هم در صفوف اول اواخر اسفند بود هوا بسیار سرد در انتظار شروع خطابها بودیم در صفی که قرار داشتیم جای یک نفری فی مابین حقیر وفرد دیگری وجود داشت.
فردی بسیار ساده پوش سجاده در دست به دنبال جا بود به سمت جای خالی امد در همین حین مشاهده گردید که فرد یاد شده نخست وزیر می باشد(شهید رجایی) به احترام از جا به اتفاق فرد بغلی خیز برداشیم ولی بزرگمنشی ان مرد بزرگ نگذاشت کاملا از جا بر خیزیم با هر دو دست برشانه هر دو زمبن گیر شدیم
ایشان ساده بی الا یش در بین ما نشست افتخار بزرگی نصیب شده بود ان زمان برای صفوف محدودیت ایجاد نشده بود وهمچنین جایگاه مسقف نگردیده بود
از اتفاق در بین خطابها برف سنگینی شروع به باریدن گرفت ما به این ان سو نگاه می کردیم احساس می کردیم نماز تعطیل می شود ولی احدی از جا بلند نمی شد در همین اوضاع احوال فردی با تعجیل چتری باز شده در دست به سوی نخست وزیر امد تا چتر را بالای سر ایشان گیرد
در همین لحظه شهید دولت با عصبانیت چتر راگرفته وبه حالت بسته در اورد وفرمودن وقتی برف بر سر دیگر نمازگزاران باشد من هم تفاوتی با انان ندارم ایشان از چتر استفاده نکرد تا همرنگ مردمش باشد ودر سختیها مردم خود هم شریک باشد
اری این چنین بودن که نماندن امروزه چقدر فاصله ایجاد شده تا جاییکه برای یک کلنگ زنی یا روبانبری باید فرش قرمز پهن شود چند نفری هم چتر بگیرند تا نکند صورتهای گرما سرما ندیده احساس بدی داشته باشند
بله رجایها سوختند همچو شمع تا روشنی بخش دیگران باشند
روحشان شاد راهشان پر رهرو
وسلام 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
۱/۶/۹۷