اماسخن پایانی ام با جناب محمدی تبار مدیربحران استانم هست،اینکه سعی کنیدبیش ازانکه به روستایی مهاجرت کنیدوعکس وفیلم بگیریدوبیاییدبرای مردم خاطره تعریف کنید بفکر بحران های پیش رو باشید
۲۲بهمن امسال که داشتیم چهل سالگی انقلاب راجشن میگرفتیم به لطف خداوندگارمتعال وبخاطر اخلاص قلب میلیونها ایرانی درسالروزجشن پیروزی انقلاب برف وباران ورحمت الهی برایران وایرانیان متمدن فرودمی آید،همه خوشحالیم، ازمسئولین گرفته تا تمامی اصناف واحزاب وگروهها تاکشاورزو کارگر وراننده ومردم عادی،اماباادامه بارشها احساس کردم کم کم کسانی هستند که مبادا این بارش رحمت الهی تاپاسی ازشب ادامه داشته باشدنه به این خاطرکه ناراحتیشان برای مردم وسرمایه گذاریهای آنهاباشدبلکه بخاطر سهل انگاریهایی که انجام دادند ویابخاطرکارهایی که بایدانجام میدادن وندادن،کم کم نگرانیهای مسئولین بیشترمیشدوسعی میکردن تقصیرات راگردن برف وباران وسایر حوادث طبیعی بگذارند،ناگفته نماندازانجایی که پایتخت طبیعت ایران(یاسوج)به شهرچهارفصل معروف ومشهورمیباشدواینجانب نیزدرورودی شهریاسوج محل کسب کوچکی دارم،مسافران زیادی دراین موقع ازسال برای گذراندن اوقاتی شادترباخانواده خود،روانه شهریاسوج وپیست اسکی کاکان شدندتاهم خستگی به در کنندوهم ازانجایی که عمده مسافران ،ازاستانهای بوشهروخوزستان بودندازگردوغبار وهوای نه چندان مطلوب شهرخود،حداقل برای خانواده شان خاطره ای خوش رقم بزنند،دراین بین این جانب نیزمیهمانهایی داشتم که ازدیارخلیج همیشه فارس شهربوشهرتشریف اورده بودندوبه محض رسیدن،فوری گفتن بریم یکجایی که فقط برف ببینیم ومن خوشحال ازاینکه توپیست میتونم برفهایی زیادی به آنهانشان بدهم وحتی ساعتها درآن فضای معطر به خوشی بگذرونند،خلاصه روزیکشنبه اونجابودیم جای همتون سبز،رسیدیم خونه واواخرشب بودکه بارش باران شروع شد وکم کم برف نیزشروع به باریدن گرفت،حوالی ساعت دوازده روز دوشنبه بعدازکلی تشکر واینکه واقعا بهشون خیلی خوش گذشته بودخوشحال بودن وبه اصرارما نهار را یاسوج ماندند وکم کم بارش برف داشت بیشترمیشد وانها اصراربررفتن وما اصراربرماندن واینکه بارش برف داردبیشترمیشودواحتمال موندن توجاده وهزاران مشکل دیگر،اما گویا بخاطرکارهای اداری ومدارس فرزندان بایدمیرفتند واتفاقا هم میگفتنداگه احیانا برف زیادی هم بباردچون یاسوج مرکزاستان میباشد حداقل اینکه راهداری ومدیریت بحران نمیگذارند هیچ مسافری توی جاده درمانده شود،باتوکل بخدا ولذتهای سفرچندروزه به راه افتادند،ومن مدام تلفنی باهاشون درارتباط بودم که مباداخدای ناکرده مشکلی براشون پیش بیاد ازاونطرف دوستان وهمکاران وآشنایانی نیزداشتیم که از گرمسیر(دهدشت ولنده وگچساران ووووو)عازم یاسوج بودن،مدام درارتباط بودیم تااینکه خبردارشدیم یکی ازتونلهاریزش کرده،که خداراشکرشایعه ای بیش نبود،خلاصه اینکه میهمانهای ما بعدازچهارده ساعت به مقصد رسیدند،اما هیچکدام از دوستان واشنایان وهمکاران نتوانستند خودرا به یاسوج ومحل کسب وکارشون یاسازمانشون برسونند،وتاامروز عصر هنوزکه هنوزهست به مقصدنرسیدن،ازدیروزتا کنون چندین بارشماره های سازمانهای خدمات رسان ویامسئولین ومدیران این سازمانها راشماره گیری کردم اما هیچکدوم جواب ندادن یااینکه نمیخواستند پاسخگوباشند،حوالی ساعت ده شب همون روز فهمیدم که مدیربحران استان خودنیز دچاربحران شده است،به مدت دوساعت تعادل فکری نداشتم ومتحیر ازاینکه فاجعه ای ازاین بیشترهم مگه امکان دارد?ومیگفتم ای کاش تونل ریزش میکرد واما مدیربحران دولتی که بهش رای دادم وازسال۹۲تاکنون همواره تمام قدازش دفاع میکنم،توی راه برفگیرنمیشد،خلاصه یهویی تنم لرزیدوگفتم تماسی بگیرم وازاوضاعی که میگن ومن شنیدم مطلع شوم،بعدازکلی تماس فهمیدم تاجریان برفگیرشدن مدیربحران استانم صحت دارد،باورکنید بیش ازانکه فکرش راهم بکنیدبه حال مسافرانی که چشم به راه بودندتامدیربحران،بحران بوجودامده راحل وفصل کندگریه کردم،به هرحال دیشب مسافران برفگیرشده بادعای خیر خانواده هایشان وسایر مردم به مقصدرسیدن،ولی ازاستاندارمحترم ومعاون عمرانی استاندارکه اینجانب ارادت خاصی به ایشان دارم وبارها هم خودم حضورا ایشان راملاقات کردم وهم ازسایرین شنیدم که انسان وارسته وباشخصیتی است،نسبت به انتصاب مدیری نمایندکه حداقل خودش درمواقع بحرانی،دچاربحران فکری نشود.
اماسخن پایانی ام با جناب محمدی تبار مدیربحران استانم هست،اینکه سعی کنیدبیش ازانکه به روستایی مهاجرت کنیدوعکس وفیلم بگیریدوبیاییدبرای مردم خاطره تعریف کنید بفکر بحران های پیش رو باشید.
والسلام
مسلم ازادی