قاعده بر این است که میبایست داماد دنبال عروس بیاید و او را بر گرداند و تا داماد سراغ او نیاید، نباید برود چون وقتی داماد دنبال او نیاید به این معنا است که او را نمیخواهد. رسم بر این است که خانواده عروس هدیهای به عروس میدهند. در گذشته این هدیه بیشتر یک فرش، قالیچه، گلیم و… یا یک گاو، اسب، قاطر، بره، بزغاله و…. بود.
به گزارش”صدای جنوب” به نقل از تسنیم ازدواج در ایلات کهگیلویه و بویراحمد از قدیم الایام با آداب و رسوم خاصی همراه بوده است که البته این آداب و رسوم در کش و قوس تاریخ دستخوش تغییر شده است. اما آنچه از این سفر دراز و طولانی تاریخی اکنون برجای مانده خود داستان شنیدنی دارد.
تصمیم به برگزاری ازدواج در ایل بویراحمد (یاسوج) به عهده پدر خانواده است و گاهی مادر به شکل غیره مستقیم نیز دخالت دارد.
ازدواجهای بین مردم یاسوج بیشتر شکل درون طایفهای و درون ایلی است و به علت شناخت کامل افراد طوایف از همدیگر کار تحقیق از همدیگر کمتر یا اصلاً وجود ندارد.
هرگاه رأی پدر داماد بر وصلت با خانواده (عروس) قرار بگیرد، مادر داماد هم در جریان امر قرار گرفته و پسر (داماد) را نیز مطلع کرده و در صورت موافقت او، کار خواستگاری انجام میگرفت.
مراسم خواستگاری (گپ زنی)
در این مورد چون درباره ازدواج و چگونگی وصلت گفتگو و صحبت میشود به آن گپ زنی (حرف زنی) میگویند.
مرسوم بوده کار خواستگاری به وساطت فرد سالخوردهای از فامیل داماد که مورد قبول، اعتماد و احترام خانواده دختر نیز باشد، انجام میشود و بعد از کسب اطمینان از مثبت بودن جواب خانواده دختر، [اغلب خانواده پسر از دختری خواستگاری میکنند که بدانند موافقت میکنند و پیش زمینهای از دیدگاه مثبت آنها نسبت به خانواده خویش داشته باشند]. موضوع را به پدر داماد خبر داده و پدر نیز به اتفاق چند نفر از ریش سفیدان طایفه، خود به دیدار خانواده دختر رفته و از خانواده دختر، اغلب فقط پدر دختر و در برخی اوقات نیز چند نفر ریش سفید خاندان او حضور داشته، و هر کدام از بزرگان طرفین با بر شمردن محسنات پسر و دختر، و افتخارات خانوادههای طرفین در مورد ازدواج صحبت میکردند.
خانواده دختر نیز ضمن تشکر از حضور میهمانان (خانواده داماد) و با وجود اینکه همه میدانند که جواب مثبت است، اما دادن جواب را به چند روز بعد موکول میکنند و بعد از چند روز به وسیله یکی از ریش سفیدان طایفه یا خاندان خویش جواب را به خانواده داماد میدهد.
مرحله نامزدی
بعد از پاسخ مثبت خانواده عروس به داماد عملاً مرحله نامزدی آغاز میشود و طی رفت و آمدهای که دو خانواده با همدیگر دارند زمان مراسم بله برون و کدخداییکنان تعیین میشود.

کد خدایی (داوری)
در مراسمی که به کد خدایی معروف است ریش سفیدان و بزرگان خانوادههای عروس و داماد در منزل پدر عروس دعوت شده و در مورد میزان مهریه، شیربها و یا (حق شیر) به مذاکره مینشینند، آن وقت که نامزدی جنبه رسمی پیدا میکند امروزه اغلب مراسم عقدکنان در این روز انجام میپذیرد و در این مراسم جشن بر پا بوده و ساز و دهل و یا ارگ (سالهای اخیر) نواخته میشود.
در مراسم کدخدایی خانواده داماد آذوقههای برای مخارج پذیرایی به خانواده عروس میفرستند.
اگر ازدواج بیرون از طایفه و ایل باشد میزان شیربها بالا است. در گذشته شیربها چند رأس دام، برنج، آرد، شکر، قند و مقداری پول بود اما امروزه پول است. شیربهای پرداخت شده تقریباً به طور کامل صرف تهیه لباس عروس و جهیزیه او میشود. در صورت یتیم بودن عروس اختیار او با برادران بویژه برادر بزرگتر اوست.
حق شیر
میزان پولی است که خانواده داماد به مادر عروس به عنوان تشکر از ایشان در ازای شیری که به عروس خورانده میدهند، که به آن شیربها میگویند.
یوزی
درگذشته داماد برای فراهم نمودن هزینههای عروسی ازدواج به میان بستگان و اهالی طایفهاش میرفت کمک مالی میگرفت که به آن یوزی میگفتند. که امروزه دیگر مرسوم نیست.
در گذشته نه چندان دور خانواده پسر برای عروس، کفش، پارچه برای لباس، چادر، روسری میفرستادند. اما امروزه دختر به همراه پسر و خواهر داماد برای خرید به بازار میروند.
سرکاله
خانواده داماد برای بستگانشان بخصوص زنان و دختران اقوام هنگام خرید لباس یا رخت برای عروس یک سری پوشاک میخریدند و به آنها بعد از عروسی هدیه میکنند که به آن سرکاله یا سر کالا میگویند.
پشا
اگر چه در میان ایلات استان هزینه عروسی و بخش اعظم جهیزیه خانه با داماد است اما بخشی از جهیزیه را که جزء وسایل اصلی عروس است یا با پول که خانواده داماد به خانواده عروس میدهند تهیه میشود، پشا عروس میگویند.
عقدکنان
در گذشته روحانی یا ملای طایفه و ایل، خطبه عقد را در روز کدخدایی جاری میکردند ولی امروزه مراسم عقد کنان در محاضر برگزار میشود.
پارنج
فردی که از طرف خانوادههای عروس و داماد به سراغ بستگان رفته و آنها را برای مراسم جشن عروسی دعوت میکرد، از طرف مدعوین هدیهای دریافت میکرد، که به آن پا رنج یعنی حمل رنج و زحمتی که برای دعوت کردن کشیده بود به او میدهند.
دعوتی
در گذشته برای بزم و مراسم عروسی ساز و دهل وجود داشت. و خانوادههای عروس و داماد چند روز قبل از مراسم عروسی در سالهای نه چندان دور زمان عروسی به زمان کوچ ایلات و سعد و نحس بودن ایام بستگی داشت وخانوادههای عروس و داماد بستگان را برای روز جشن دعوت میکردند که به این کار دعوتی میگفتند.
زنان و مردان با لباس محلی به رقص و دستمال بازی و ترکه بازی و کل زدن که نوعی بازی محلی است، میپرداختند. امروزه در مراسمات بیشتر از ارگ استفاده شده و با لباسهای رنگارنگ به دستمال بازی و ترکه بازی (چوب بازی) میپردازند و اشعاری که به آن شیردمای گفته میشود توسط زنان سروده میشد.
در گذشته زنان روستا و امروزه آرایشگاهها به آرایش عروس و آماده کردن او برای رفتن به خانه داماد میپردازند.
در قدیم علاوه بر جواهرات، النگو، سینه ریز و گوشواره یک جواهر گرد به بینی سوراج شده عروس نصب میکردند که به آن خالک میگفتند.
در گذشته عروس را سوار بر اسب تزئین شده و امروزه سوار یر خودروهای گل کاری شده، ازخانه پدر به خانه شوهر میبرند.
در روزگاران گذشته در عروسی گلولههایی شلیک میشود که نماد شادی و جشن بود که امروز کمتر شده است. وقتی عروس به خانه داماد برده میشود آنجا نیز جشن وترکه بازی و کل برقرار است.

روگشان
در گذشته وقتی عروس و داماد با لباسهای نو و رنگارنگ به حجله برده میشوند داماد مبلغی پول یا سکه طلا به عروس هدیه میداد و به تعبیر یارچهای را که روی صورت او بود بر میداشت که به آن روگشان میگفتند.
پاتختی (پس پردهای)
یک هفته بعد از مراسم عروسی مادر عروس، زن عمو، زنان برادران و زن داییهای عروس با بردن آذوقه خویش که اغلب گوشت، برنج، روغن و قند است به خانه داماد رفته و آنجا غذا پخته و با خانواده داماد دور هم یک وعده غذا صرف میکنند و خانواده داماد نیز به پاس تشکر هدایایی به میهمانان میدهند که به این مراسم پا تختی گفته میشود.
یک هفته بعد از عروسی خانواده عروس گندم برشته، کلخنگ، شکلات، کشمش یا مغز بادام کوهی با هم قاطی کرده و در یک دستمال گذاشته به خانواده داماد داده تا بین بستگان خویش تقسیم کنند خودشان نیز بین بستگان و اقوام و هم طایفههای خود تقسیم میکنند و بستگان نیز در عوض وجه نقد یا هدایایی برای خانواده عروس میفرستند تمام این هدایا به عروس و داماد داده میشود کلیه این آداب و رسوم به نوعی بهانهای برای کمک مالی عروس و داماد است.
سرکشی (واطلبان)
ده روز تا یک ماه بعد از مراسم عروسی عروس به خانه پدر برگشته و مدت چند روز میماند. اغلب این بازگشت به این منظور است که چون عروس عادت به دوری از خانواده پدری ندارد دلتنگ شده و مدتی جهت حل مشکل دلتنگی در خانه پدر میماند.
قاعده بر این است که میبایست داماد دنبال عروس بیاید و او را بر گرداند و تا داماد سراغ او نیاید، نباید برود چون وقتی داماد دنبال او نیاید به این معنا است که او را نمیخواهد. رسم بر این است که خانواده عروس هدیهای به عروس میدهند. در گذشته این هدیه بیشتر یک فرش، قالیچه، گلیم و… یا یک گاو، اسب، قاطر، بره، بزغاله و…. بود.