گچساران، بویراحمد و کهگیلویه به دلیل تقسیم بندی های سیاسی و جغرافیایی به سه منطقه بدل شدند که همواره، رقابت و مقایسه را در درون مردمان این مناطق به همراه داشته است
صدای جنوب:
اردوان زینی سوق از هنرمندان استان در مطلبی نسبت به سخنان حسن بهرامی در مورد دکترتاجگردون واکنش نشان داد.
در این مطلب آمده است:
من غبطه می خورم و تو غصه
آنچه از خاطرات کودکی ام در ذهنم به یادگار مانده، متل ها، شعرخوانی ها، تعزیه ها و نمایش هایی است که در کنار مدرسه و کلاس درس در روستایم می دیدم.
از کودکی دغدغه و آرزویم این بود که پیشرفت فرهنگ و هنر و توسعه فرهنگی و هنری دیارم را ببینم.
حال که دهه چهارم زندگی را به آخر رساندم و تحول چهل سالگی را در ذهنم مرور می کنم، نتوانستم نام هنرمند را بر خود بگذارم. شاید همراه هنرمندان کلمه بهتری باشد. با هنرمندان با نام و بی نام زیادی مراوده و مباحثه و گفتگو و همنشینی داشته ام و با همه این ارتباطات، آنچه در ذهنم نقش بسته است، زمانی از میرایی رها می شوم، که از من و منیت خود فاصله بگیرم، آن هم فاصله ای زیاد.
شناخت من از ادبیات و هنر به صورت تئوری، نشانه ای از ادب من نخواهد داشت و اگه به قصد گرفتن دولتی، هنرم را بنام ادبم جار بزنم، هم از ادب خالی می شوم و هم بی نصیب از هر دولتی خواهم بود و آنچه برایم می ماند، منیتی است که پشیزی نمی ارزد.
این روز ها نزدیک به هزار کیلومتر از دیارم دور هستم و همواره این آرزو را در دل دارم؛ آیا می شود نشانه های توسعه فرهنگ و هنر را در دیاری که زمانی به عنوان مهد فرهنگ و هنر استان می شناختند، ببینم؟
گچساران، بویراحمد و کهگیلویه، نامهایی هستند که وقتی فاصله ات از کهگیلویه و بویراحمد بیشتر می شود، یک منطقه، یک استان، یک شهر، یک روستا و یک نقطه می بینی..
همواره بر این باور بودم از فاصله دورتری به آن نقطه نگاه کنم و نقطه را قدرتمند از یک ولایت آرزو کنم.
گچساران، بویراحمد و کهگیلویه به دلیل تقسیم بندی های سیاسی و جغرافیایی به سه منطقه بدل شدند که همواره، رقابت و مقایسه را در درون مردمان این مناطق به همراه داشته است.
سال هاست، تلاش کردم با هنرمندان هر سه منطقه، ارتباط داشته و از وجودشان بهره مند بشم.
پویایی، پیشرفت و سر زندگی در هنرمندان گچساران در این چندسال، بر هیچ منصفی که دغدغه فرهنگ و هنر داشته باشد، پوشیده نیست.
یکی از مهمترین عواملی که بتوان این شادابی و پویایی هنری و فرهنگی را در گچساران توجیه کرد، حضور شخص دکتر غلامرضا تاجگردون به عنوان وکیل و نماینده مردم گچساران در مجلس وسطح کلان مدیریتی کشور است.
زبان هنر عریان است و انتقادش بی پیرایه.
تاجگردون باید چه می کرد که نکرد؟!
مشابه پردیس فرهنگی هنری که از اعتبارات ملی و با پیگیری های شخص وی، در گچساران ساخته شد در هیچ کدام از استان های برخوردار و هم جوار، دیده نمی شود.
او در تمام مراسم فرهنگی و هنری گچساران حضور فعال داشته، به هنرمندان گچساران در هر سطحی کمک کرده و همواره به عنوان همراه و همیار هنرمندان بوده.
برای سیاست بازی هم که شده، همه جا هنرمندان را بر صدر نشانده و باعث شده تا دیگر مسوولان هم احترام به هنرمندان را وظیفه خود بدانند.
تاجگردون از هنرمندان و ورزشکاران خصوصاً گچسارانی، به عنوان مشاور و همراه استفاده می کند.
جز دکتر تاج گردون ،کدام یک از نمایندگان مجلس، مسوول امور فرهنگی و هنری و رابط هنرمندان در دفترش منصوب کرده است؟!
به زبان ساده و خودمانی گفتم که مرا از جنس خود بدانید و لحظه ای توجه کنید، آنچه شما غصه اش را دارید که چرا در بطن همه اتفاقات شهرتان نیستید، همچون منی غبطه می خورد که چرا حمایت از فرهنگ حتی برای سیاست و سیاست بازی در دیار من انجام نمی شود.
ارادتمند هنرمندان و هنردوستان استان
اردوان زینی سوق از روستای سوق که به ناحق، شهر نامیدنش
//
روز گذشته تاجگردون نماینده مردم گچساران و باشت در پستی اینستاگرامی بابت اهدا کتاب از طرف حسن بهرامی شاعر معروف استان کهگیلویه و بویراحمد منتشر کرد که با واکنش تند این شاعر رو به رو شد.
حسن بهرامی با پیامی در زیر پست تاجگردون از وی خواست که صفحه اول کتاب که به ایشان اهدا شده را منتشر کند و می نویسد که هیچ گونه سنخیتی با ایشان ندارد.