متأسفانه در سالهای اخیر جناح بندیها و اختلافات، افکار را در جهت تخرب همدیگر سوق داده و از توسعه وخلاقیت و سازندگی بازداشته و جامعه ما از برکات و توانمندیهای بالقوه انقلاب و نظام محروم مانده است.
یادداشت بقلم قادر قادری نسب:
تاسف به حال اصلاحات کهگیلویه/تا دیر نشده برادری تان را ثابت کنید!
نقد کردن در ابعاد مختلف باید خیرخواهانه، دلسوزانه، صادقانه و درجهت بهبود اوضاع و اصلاح امور باشد و بهترین انتقاد، نقد همراه با راهکاراست که نبایدمغرضانه و برای تخریب دیگران یا حتی جلب توجه و خود مطرحی باشد. فکر می کنم بی تفاوتی و عدم احساس مسئولیت در قبال جامعه و مردم، و رها کردن مسئولین از انتقادات سازنده، بیشتر به بیگانگی شباهت دارد چون می دانیم که در محضر خداوند جوابگوی نیت فعل خود خواهیم بود.
ما را طواف کعبه بجز دور یا نیست
کز هر طرف رویم خدا رو بروی ماست
لذا متأسفانه در سالهای اخیر جناح بندیها و اختلافات، افکار را در جهت تخرب همدیگر سوق داده و از توسعه وخلاقیت و سازندگی بازداشته و جامعه ما از برکات و توانمندیهای بالقوه انقلاب و نظام محروم مانده و در سازندگی تولیدات مختلف و توزیع عادلانه و پیشرفت همه جانبه و خصوصاً مکارم اخلاق که هدف غایی یک نظام است، توقف ایجاد کرده است. شکافی که چند سال اخیر بین جناحهای اصول گرا و اصلاح طلب کهگیلویه بوجود آمده و بهتر بگویم شکافهایی که در درون خود این جریانها بوجود آمد، باعث اختلافات، تشتت آرا و دامن زدن به اختلافات قومی و قبیله ای و منطقه ای شده و می شود. نگارنده به دنبال نبش قبر نبوده، بلکه اعتقاد دارم در سایه وحدت و همدلی و یکپارچگی می توان به پیشرفت همه جانبه دست یافت. واقعیتهای جامعه را باید از دل توده مردم عامی و از زبان حال آنها بیرون کشید، نه از توضیحات و توجیهات گروهای سیاسی، زیرا با کمال تأسف در نظریه پردازیها و نوک قلم های این حضرات، موضوعات براساس منافع گروهی آنها بیان و تبیین شده و می شود و در نتیجه می بینیم از این همه گردهمایی و میزدگرهای فراوان از طرف سیاسیون و جناحهای مختلف در جهت ارائه راهکارها و بهبود وضع زندگی مردم محروم، راه به جائی نبرده اند و باید قبول کنیم که شعار و وعده دادن، دیگر رنگ باخته و مردم چشم به عمل افراد دارند.
«دو صد گفته چون نیم کردار نیست» یادآوری و اشاره یه هر اشکال و یا کمبودی نباید به منزله مقصر قلمداد کردن وضایع نمودن کسی تلقی شود، بلکه باید برای دیدن و شناسائی اشکالات و کمبودها تلقی گردد و قبول تلاش برای جبران، از آنجاییکه سیاست در اندیشه دینی و از دیدگاه مولاعلی علیه اسلام تدبیر در اداره امور جامعه و فراهم آوردن حیات معقول برای مردم است، امید آنکه همه سیاسیون بهره مند از این نوع سیاست شوند.
متأسفانه می بینیم که جناح های سیاسی در محل نه تنها باری را از دوش مردم محروم بر نداشته اند بلکه خود بخشی از مشکل شده اند و از درون با هزاران مشکل و مسئله مواجه اند. همانگونه که در مقاله قبل به علل و عوامل عدم توسعه اقتصادی و فرهنگی در کهگیلویه پرداخته ام، در این نوشتار به دنبال حل مشکل مردم و توسعه سیاسی همه جانبه در کهگیلویه بزرگ در سایه وحدت و همدلی هستیم. ما در کهگیلویه بزرگ دچار چند جریانی شدیم که بجای توسعه سیاسی دچار توسعه فردی و فرد سالاری هستیم و جریانات مصاده به مطلوب افراد شدند و به دلیل خودبینی و خودخواهی و خودمحوری و خود مطرحی و خودنگری افراد مالک، جریانات سیاسی کاملاً عقیم و ناقص الخلقه به حیات سیاسی خود ادامه میدهند. نگارنده هرگز در هیچ دوره ای علی رغم روحیه اصلاحاتیم که اعتقاد داریم هیچ مزرعه بدون اصلاح و حرص درختان خود ثمر وبار نمی دهد. هرگز به اصلاحات رأی نداده ام. اما وجدان سیاسیم و انصاف و عدالت حکم و ایجاب می نماید که به حال اصلاحات کهگیلویه باید تأسف خورد که خیل عظیم جوانان این دیار بخاطر لجاجت های فردی سردمدارانشان در ادوار گذشته سرخورده و زانوی غم در بغل گرفته و هرگز نتوانسته اند این تماشاگران پرشور شاهد گل زنی تیم شان در لیگ برتر باشند کما اینکه همین جریان در مرکز و شهرستانهای دیگر توفیقات خوبی داشته اند- خداوکیلی چقدر برای وحدت و برادریتان از خود مایه گذاشته اید؟
به نظر بنده اکثریت از اقلیت بیشتر مقصرند و جالبتر برادران کهگیلویه ای!! خداوکیلی سردمداران اصلاحات کشور چقدر دل در گرو وحدت شما داشته و دارند و همین هم شهری هایتان در مرکز چقدر برای اصلاح درون تشکیلاتتان به مددتان آمده اند و هزینه کرده اند؟ شما در فکر اصلاح همه هستید جزخودتان !!! دیروز گذشته، فردا هم معماست، امروز واقعیت ماست. تا دیر نشده برادریتان را اثبات کنید …. و از طرفی در اردوگاه اصول گرایان کهگیلویه بزرگ وضع به همین منوال است و شاید بدتر، جایگاه بزرگان دینی و محلی و معماران سیاسی و مذهبی و پیشکسوتان استخوان خرد کرده و در انتخابات گذشته دیده که نمی شد هیچی بلکه بی رحمانه ترین جفای ممکن را در حقشان روا داشته اند.
وا مصیبتاً از این قیامت دنیایی که در کهگیلویه در ایام انتخابات اتفاق می افتد. به چه بهاء و قیمتی و دست آوردی چنین ظلم هایی در حق بزرگان، قاطبه مردم- روا داشته می شود؟
چند بار کهگیلویه دچار آشوب و بلوا شده است؟
چه اقدام جمعی و عملی در جهت جلوگیری از بروز چنین حوادثی از سوی بیرقدران هر دو جریان در کهگیلویه صورت گرفت؟
در هر دو جریان کشف استعداد که نداریم هیچ، استعداد کشی هم بیداد می کند. شما ببینید افرادی که از بد حادثه و ناچاری هم جهت خالی نبودن عریضه در جریان های سیاسی عرض اندام می کنند آنهم در بدترین شرایط قلیان احساسات سرنوشتی جز نابودی نداشته و ندارند. دیگر مردم از لفاظی ها و بازی با کلمات گروههای سیاسی در ربودن گوی سبقت از رقیب خسته شده اند و خواستار راهکارهای عملی و دیدن لقمه نانی بر سر سفره خود هستند. در نظامی که سرنوشت همه کسی و همه چیز را مردم رقم می زنند- ملاحضات شخصی معنا ندارد، سرمایه اصلی کشور و پشتیبان واقعی نظام مردمند، و باید به کسانی بها داد که به مردم بیندیشند نه به خود و کسب قدرت، اهمیت مردم به بهترین وجه ممکن در کلام امام راحل (ره) که فرمودند: ولی نعمت مسئولین هستند، بیان شده است. و ضرورت دارد ضمن لحاظ کردن شایستگی های مساوی- سابقه مردمداری و میزان رضایت مندی مردم در واگذاری مسئولیت به افراد و وجه غالب باشد و این مردم بودند که در جریان انتخابات گذشته جواب فرد گرایی را داده اند.
و به نظر بنده شاخصین اصولگرایان اصلاح طلب و منصف و منعطف و اصلاح طلبان اصولگرای رنجور و خسته و قاطبه مردم به این نتیجه رسیده اند جهت برون رفت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب تصمیم بزرگی را در انتخابات گذشته اتخاذ نمودند و انتخاب هاشمی اتفاقی و خلق ساعه نبوده بلکه حاصل چندین مرحله آزمون و خطای سیاسیون بوده است که از دل تصمیم مردم بیرون آمد و این یک پدیده میمون و مبارکی است که باید عبرتی باشد برای شاخصین جریانهای سیاسی که در پشت درهای بسته یا نتوانسته اند به توافق واحدی برسند و یا نخواسته اند که اتاق فکری داشته باشند که سرنوشت را مردم در میدان عمل رقم زدند و این پدیده مهم را نباید دست کم گرفت و مهمترین و برجسته ترین وجه ممکن این پدیده وحدت و یک پارچگی مردم و اطلاق جریانهای سیاسی موازی هم بوده است.
در نتیجه شما که در ایجاد وحدت بین دو جریان اصول گرا و اصلاح طلبان موفق شده اید رسالت بزرگی را بر دوش دارید دیگر مصلحت نیست شعار جریانی بدهیم و مثل گذشته قومی عمل کنیم.
انتخاب کنندگان هاشمی از خود گذشتگی سیاسی قومی قبیله ای بلکه از دوستان از جان عزیزترشان گذشتند تا به هاشمی رسیدند و به خاطر حل مشکل مردم، تنها مشکلات را دیده اند نه افراد شاخص کهگیلویه را، مردم حل مشکلاتشان را در روحیه هاشمی جستجو می کنند و تاوان زیادی پرداختند که ضرورت دارد هاشمی و تیم هاشمی این موفقیت را غنیمت بشمارند برای بستر سازی زیر ساختهای سیاسی فرهنگی و اقتصادی و عمران آبادی و حل مشکل اصلی بیکاری و اشتغال آفرینی در کهگیلویه نه غنیمتی بدانیم که بدست آوردیم وکسیکه ایثارگرانه وارد عرصه ای شد سهم خواهی و زیاده خواهی طلحه و زبیری نمی کند یقیناً شاخصین جریان هاشمی ایثارگری کرده اند منافع عموم را بر منافع فردی و گروهی ترجیح داده اند تا به این مهم دست یافتند.
لذا استفاده از موفقیت بهترین فرصت است باید برنامه محور باشید و بخش نگر نباشید و در مقابل آن مردم بزرگ که کلان نگری کرده اند، کلان محوری و کلان مدیریتی را در دستور کار قرار دهید چنانچه خدای ناکرده اشتباهات گذشته را تکرار و بین مردم خط کشی جز خط کشی شایستگی و مردم داری صورت گیرد و اختلاف سلیقه که امری اجتناب ناپذیر است دشمنی تلقی شود، دوباره جامعه گرفتار همان تشنجات سیاسی، اختلافات مخرب و فراز و نشیبهای گذشته خواهد شد که بهای سنگینی برای مردم است. شایسته نیست آدمهای عاقل و دیندار لذت معنوی و دست آورد کم نظیر مردم داری و مصلحت کشور و نظام را با چند صباحی قدرت و ریاست معاوضه کنند و طالب رشد کاذب در جناح سازی باشند، به ویژه در این برهه از زمان که قدرتهای بزرگ استکباری قصد دارند نظام و کشور را دچار چالش جدی نمایند.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
جناب قادری نیب خیالتان راحت باشد مسؤلین سیاسی الحمدالله هیچکدام درحدب نیستند که دربالا.روی انها حساب باز کنند فقط ماباالقاب استاد بالا پایین مردشان کردیم وهزارحزب وجناح سرکاربییاد قوم گرای غالب است اما هاشمی دیرامد