دیپلماسی ایرانی در یادداشتی آورده است:ایران باید در مدارهای قدرت، ثروت، صنعت و فرهنگ منطقهای و جهانی حضور داشته باشد.
[چرا ایران به راحتی هدف قرار می گیرد]
دکتر محمود سریعالقلم استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی آورده است: چرا ایران به راحتی مورد هدف قرار می گیرد؟ چرا هر نسبتی دادن به ایران تقریباً مجانی است؟ چرا پیوسته ما را متهم می کنند؟ چرا بیشتر وقت سخنگوی وزارت خارجه صرف رد اتهام است تا تبیین سیاست خارجی کشور؟ چرا از جیبوتی گرفته تا همسایگان بزرگ و قدرت های جهانی ما را نفی می کنند؟ چرا تقریباً همه اعضای سازمان کنفرانس اسلامی علیه ایران رأی دادند؟
از منظر علم روابط بین الملل، پاسخ به این پرسش ها بسیار ساده و روشن هستند. اما قبل از طرح پاسخ به این نکته توجه فرمایید: با سرمایه گذاری و همکاری بین المللی که عربستان طی ۴۰ سال گذشته انجام داده به مهم ترین بازیگر انرژی چه در قالب اوپک و غیراوپک تبدیل شده است. ۱۰ میلیون کارگر خارجی با درآمدی حدود ۱۸ میلیارد دلار در این کشور کار می کنند. حدود ۴۴۰۰۰ نفر متخصص عرب و غیرعرب در بهداشت، صنعت، آموزش و غیره از دولت عربستان حقوق معادل پنج میلیارد دلار دریافت می کنند. اروپا در تحریم روسیه بعد از الحاق کریمه، بسیار ملایم تر از آمریکا رفتار کرد. چون اتحادیه اروپا، حدود نیم تریلیون دلار با روسیه تجارت می کند. تجارت آمریکا با روسیه حدود ۴۰ میلیارد دلار است که در مقیاس جهانی بسیار ناچیز است و بنابراین، تحریم روسیه بسیار آسان و کم هزینه بود.
آمریکا با چین بسیار محتاطانه عمل می کند چون نیم تریلیون دلار با آن کشور تبادل دارد. چینی ها به قدری آرام و پیچیده عمل می کنند که غربی ها به طور دقیق از قدرت مالی و نظامی آن ها، اطلاعات دقیقی ندارند و بیشتر حدس می زنند. در نهایت آمریکا در قبال مکزیک کوتاه خواهد آمد چون بدون نیروی کار مکزیک، بخش کشاورزی و خدمات در آمریکا دچار اختلال جدی می شود.
اروپایی ها به شدت یکدیگر را رعایت می کنند چون ۷۰ درصد تجارت آن ها در میان اعضای اتحادیه اروپاست. همه به آلمان احترام می گذارند چون مازاد تجاری آن در سال ۲۰۱۶، رتبه اول جهانی را آورد: ۲۸۵ میلیارد دلار. نیم میلیون مهندس چینی فقط در آفریقا، مشغول تولید و ساخت عمرانی هستند.
یک شرکت مسافری هوایی رتبه سوم هندی، اخیراً ۲۰۵ هواپیمای ایرباس سفارش داد. سالانه حدود ۱۷۰ میلیون نفر خارجی از ۵۳۵ راه ورودی، به آمریکا سفر می کنند. ۹۰۰ نفر افسر مسلمان در اداره پلیس شهر نیویورک کار می کنند. پنج میلیون انگلیسی در اسپانیا ویلا دارند. در سال حدود ۱۳ میلیون نفر خارجی از دوبی بازدید می کنند. شش میلیون هندی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس کار می کنند. و هزاران آمار دیگر در تبادلات و ارتباطات متقابل میان کشور ها.
مقایسه کنید این واقعیات جهانی را با هیجان و خندۀ افراد اجرایی در راهروی هواپیمای ایرباس که به ایران تحویل داده شده بود. حقیقت این است که ایران یک کشور صرفاً واردکننده است. استقبال اروپایی ها از برجام به خاطر فروش کالا و خدمات است. آمریکا به ایران نیازی ندارد اما به عربستان، ترکیه و مصر نیاز دارد. بخش اعظم احترامی که یک کشور به کشوری دیگر می گذارد به خاطر نیاز است و نه اخلاق. روابط بین الملل در سه واژه خلاصه می شود (به ترتیب): نیاز، ترس و بنابراین احترام.
چرا هر حرفی و اتهامی به ایران روا داشتن بدون هزینه است؟ افرادی هستند حتی نمی توانند بگویند که ایران کجای کرۀ زمین است اما هرچه می خواهند نسبت می دهند. چرا؟ چون بود و نبود ایران برای آن ها اهمیت ندارد. کدام کشور و صنعت و شرکت به ما نیازمند است؟ کدام کشور از ما می ترسد؟ اصل اجتناب ناپذیری (Indispensability) به این معناست.
هندی ها برای آنکه توازنی در روابط با همسایه چینی خود ایجاد کنند، تبادلات وسیع و عمیق عمرانی و خدماتی با ژاپن برقرار کرده اند. عربستان ۲۰ میلیارد دلار در روسیه سرمایه گذاری کرده تا سیاست های مسکو را تعدیل کند. وقتی کشوری بخصوص همسایگان را به خود وابسته کند به طور طبیعی مانع از رفتار و گفتار خصمانه آن ها می شود. نفت و گاز و محصولات پتروشیمی ما به وفور در بازارهای بین المللی قابل یافت است. محصولات کشاورزی ایران، رقبای خارجی نیز دارد ضمن اینکه فرش هندی، ترکیه ای و چینی، خریداران متوسط را راضی کرده است.
بنابراین، استراتژی ما برای آنکه حداقل تعدادی از کشور ها را به خود نیازمند نماییم چیست؟ دستگاه دیپلماسی به معنای علمی و کاربردی مفهوم، استراتژی سیاست خارجی نداشته است زیرا سیاست خارجی = ملاقات، جلسه و سفر. سیاست خارجی = اعلام مواضع، رد اتهام و دفاع از خود. سیاست خارجی = موعظه و دعوت به مراعات کردن و انسان خوب بودن. کدام اندیشه های اقتصادی، فنی و سیاسی، ارتباطات خارجی کشور را تئوریزه کرده است؟
آیا می توان بدون استراتژی منطقه ای و بین المللی، کشور را مدیریت کرد؟ آیا مدیریت داخلی بدون استراتژی بین المللی مقدور است؟ در این نظام بین الملل، هیچ کشور به کشوری دیگر، مجانی احترام نمی گذارد. توجه داشته باشید انگلستان علی رغم مخالفت آمریکا، روابط عمیق بانکی و مالی با چین را به توافق و امضا رساند.
امید روسیه اینست که با تبدیل شدن به مهم ترین بازیگر در سرنوشت سوریه، آمریکا را در رابطه با کریمه، اوکراین، شرق اروپا، موشک های مستقر آمریکا در شمال شرقی اروپا و تحریم های اقتصادی مجبور به مصالحه کند. روابط بین المللی حالت تارعنکبوتی دارند. سیاست خارجی و استراتژی ملی نمی تواند براساس توصیه های حقوقی، ما به ازای مثبت تولید کند. ما هم دیگران را از خود بی نیاز کرده ایم و هم بعضاً در مدارهای حساسیت آنان وارد می شویم.
نتیجه بسیار روشن است. ایران باید قدرت منطقه ای شود. ایرانی ها باید ظرفیت ها و استعداد های خود را بروز دهند. ایران باید در مدار های قدرت، ثروت، صنعت و فرهنگ منطقه ای و جهانی حضور داشته باشد. ما کمتر از هند و کره جنوبی نیستیم. اما تحقق این آرمان ها محتاج یک استراتژی است: قدرت، مصونیت و شوکت کشور در ایجاد روابط متقابل و در سایه نیازمند کردن دیگران به خود تضمین خواهد شد.
*منبع:دیپلماسی ایرانی/۱۸بهمن ۹۵