در روزگاری که نه فصل عنان کشدن است و نه فصل پا در رکاب فشردن , برنو ها در غلافند و فشنگها نم کشیده , روزگاری که باج و باج خواهی نه به طایفه است و نه به هیمنه تفنگچی ها , قلم ها تفنگ های بی صدا !
مطلبی را که می خوانید از سری یادداشت های ارسالی مخاطبان به این پایگاه خبری است . و مخاطبین می توانند با ارسال یادداشت آن را نقد یا تائید کنند .
نویسنده یادداشت :حسین آریانفر
در روزگاری که نه فصل عنان کشدن است و نه فصل پا در رکاب فشردن , برنو ها در غلافند و فشنگها نم کشیده , روزگاری که باج و باج خواهی نه به طایفه است و نه به هیمنه تفنگچی ها , قلم ها تفنگ های بی صدا !
ما کجا ایستاده ایم ؟ ادعا داریم که به سوی مدنیت در حرکتیم , لاف قانون میزنیم که از قافله مدنیت عقب نمانیم , لاف میزنیم که قلمهایمان مرزهای توسعه نیافتگی را نشانه رفته اند , ادعا داریم که با نمایان کردن مشکلات و محرومیت های جامعه زجر کشیده استانمان در بهسازی جامعه و بهزیستی مردمان دیارمان پیشتازیم , اما افسوس که راه را اشتباه میرویم , این راهی که میرویم به ترکستان است .
مگر با غوغا سالاری و حاشیه سازی میتوان مرزهای توسعه نیافتگی را نشانه بگیریم ؟
مگر با رد و بدل کردن اظهار نظرها و پیشنهاد های مدیران در مورد دیگر دستگاه های همسو و به جان هم انداختن آنها میتوان ریشه فقر و بیکاری را از این جامعه براریم ؟
رسالت رسانه را با چه زبانی ترجمه کرده ایم ؟
رسالت رسانه رساندن اگاهیست، نه سخن چینی و ایجاد بلوا و اشوب ! آری ما نیاز داریم که مدیران دستگاه هایمان را نقد کنیم , نیازمند آنیم که اندیشه های انها را به چالش بکشیم , آما چالش های سازنده نه تخریب های بیجا !
میتوان یک مدیر را به چالش کشید اما هیچگاه نباید از نیمه پر لیوان غافل بمانیم , زیرا رسانه دانا هیچگاه فقط به نیمه خالی لیوان نمی اندیشد , اندیشه نو و سازنده ای اگرداریم , مشاور باشیم نه سرکوبگر!!
بلوا سازی و تخریب یک مدیرو ایجاد حاشیه ، در دید مردم اگاه جامعه ما، هیچ چیز به جز باج و باج خواهی نیست !! چرا به جای انتقاد های سازنده , به حاشیه سازی میپردازیم , چرا به جای اگاه کردن زیر پای مدیران را خالی میکنیم تا از آب گل آلود ماهی بگیریم؟
مرز میان مدیران موفق و مدیران ضعیف از دید رسانه های ما چگونه تعریف میشوند ؟ ایا باید از هر مدیری که باج بیشتری میدهد، تعریف و تمجید و از هر مدیری که در پی پیشبرد اهداف سازمانی مجموعه خود است، به صرف اینکه اهل داد و ستد نیست انتقاد کنیم؟
این شیوه اگاهی، و محرومیت زدایی از جامعه نیازمند اگاهی ما، نیست !!
همگرا و تعامل ساز باشیم نه واگرا !! پل کمک رسانی میان جامعه و مدیران باشیم نه گدارهای گل آلود آب !
مجموعه مدیران ما نیازمند تعامل و همگرایی جهت سازماندهی و محرومیت زدایی از جامعه سرخورده از سیاسی بازی و باند بازی هستند , زیرا جامعه ما از سیاسی بازی و سرحد و گرمسیری به جز زیان سودی ندیده است.ایجاد پرانتز های سردسیر و گرمسیری جامعه ما را به سمت و سوی انحطاط میکشاند , در این بازی همه بازنده اند ,زیرا این بازی برنده ای نخواهد داشت , در حالی که به قول محمد بهمن بیگی، کهگیلویه و بویراحمد در میان سه اژده های حریص , سه استان بزرگ , فارس, اصفهان و خوزستان محاصره شده است.ما به جان هم افتاده ایم تا اقتدار سرحد و گرمسیری خود را ثابت کنیم , این پلید ترین راهیست که انتخاب کرده ایم , بیراهه ای که پر از چاله وگودال است و جز خسته کردن مرکب توسعه و خودزنی جامعه هیچگاه به مقصد نخواهیم رسید.
رسانه های ما به جای سخن چینی حق جو باشند و حق طلب!
به جای باج خواهی از مدیران همگی تلاش کنیم تا سهم بودجه عمرانی استان محروم و توسعه نیافته خود را از منابع ملی و بودجه سالانه دریافت کنیم .
به دنبال تحقق توسعه باشیم نه ریزه خواری , هرچند شایسته نیست که نام یک رسانه را تا سرحد ریزه خوار کوچک کنیم اما این رسانه است که هم به نام خود ارزش میبخشد هم به جامعه اگاهی! یک رسانه فقط یک نام نیست چون رسانه رسالتی بزرگ در پیشرفت و توسعه جامعه دارد.
با پوزش از همه رسانه های پاک قلم …..
( اگاهی بخش باشیم نه سخن چین)
ما نیازمند پاکسازی رسانه ها هستیم , امید است با روشنگری رسانه های پاک قلم , رسانه های تخریب گر, نه ( منتقد)به حاشیه رانده شوند تا مدیران به دنبال توسعه باشند نه حاشیه !!!!
