اگر موضوع پارتی های شبانه بصورت گسترده در جامعه رواج دارد یعنی باید مسئولان حساب کار دستشان بیاید و اگر گسترده نیست با همین خبرها نیز نوعی گستردگی به خود می گیرد.
هر چند وقت یکبار خبر از دستگیری گروهی از دختران و پسران جوان در پارتی های شبانه منتشر می شود.
به گزارش صدای جنوب، در ماههای اخیر نیز تعداد این اخبار بیشتر از گذشته شده است و معمولا تعداد افراد دستگیر شده قابل توجه است که اعدادی بین ۲۰ تا ۵۰ نفر را هم نشان می دهد و خبر دستگیری یکی از بازیگران معروف نیز بیش از پیش این موضوع را در کانون توجه ها قرار داده است.
همیشه خبرهای منتشر شده، شباهت عجیبی با هم دارند و بجز تعداد دستگیرشدگان و محل دستگیری آنها، بقیه متن خبرها باهم تفاوتی ندارد که نقاط مشترک این مهمانی ها نیز سرو مشروبات الکلی و پوشش های نامناسب است.
متاسفانه اکثر رسانه ها و شبکه های مجازی بیش از آن که به وضعیت و مشکلات فعلی جامعه با این وضع نگران کننده آمار طلاق، ازدواج، خودکشی، کاهش سن اعتیاد، اخیرا کودک فروشی و … و … نگاه کنند، حواشی دنیای سیاست مداران را رصد می کنند و البته مردم هم بی تمایل نیستند که سرگرم موضوعات سیاسی و یا دنیای هنرمندان و ورزشکاران باشند ولی در عوض به آنچه در اطرافشان می گذرد کم توجهی ملموسی دارند و از همین رو نگاهی به چند نکته پیرامون خبر دستگیری در مهمانی های شبانه و پارتی های مختلط؛ موضوعی ضروری بنظر می رسد؛
۱ – اخیرا یک جمله کلیشه ای در خبرهای مربوط به دستگیرشدگان در پارتی های شبانه مشترک است؛ و آنهم اینکه «دختر و پسرهای دستگیر شده در این پارتی اهل شهر … (محل برگزاری مهمانی) نبوده اند و از سایر شهرها به این شهر آمده بودند!»؛ موضوعی که گویی خود نوعی پاک کردن صورت مسئله است.
در وهله اول این ادبیات می تواند نتیجه معکوس هم داشته باشد و مجریان برگزاری این مهمانی ها را هوشیارتر کند تا به راحتی در دام نیفتند.
اما گویی این موضوع مد شده است که مسئولی از شهرستان محل دستگیری بیاید و تاکید کند افراد دستگیر شده اهل آن شهر نبوده اند، واقعا چه مشکلی را حل می کند و چه دستاوردی به دنبال خواهد داشت؟ مگر نه این است که همه جای ایران سرای من است؛ پس چه فرقی دارد این افراد از کجای این کشور هستند!
آیا این شائبه پیش نمی آید که مسئولان به دنبال این موضوع هستند که آمارهای آسیب های اجتماعی حوزه استحفاظی خود را نشان پائین نشان دهند!؟ و البته این نوعی پاک کردن صورت مسئله نیست؛ آیا مهم است اهل کدام شهر باشند یا مهم این است که این افراد چرا به این راه کشیده می شوند.
۲ – نگاهی به سن و سال ذکر شده درباره افراد دستگیر شده در این مهمانی ها نشان می دهد عمده این افراد نسل جوان هستند و اکثرا دانشجو؛ افرادی که باید اکنون در کتابخانه ها، آزمایشگاهها، لابراتورها و محیط های دیگر علمی و تحقیقاتی وقت خود را می گذراندند اما اکنون روانه بازداشتگاه شده اند.
اول باید از مسئولان و متولیان این چند سال کشور که با حوزه های آموزش، فرهنگ و جامعه ارتباط مستقیمی دارند، پرسید چرا جوانانی که در این دوره به دنیا آمده اند این گونه تربیت شده اند که راه آنها با مسیری که شایسته آنها بود، فاصله قابل توجهی دارد.
اگر موضوع پارتی های شبانه بصورت گسترده در جامعه رواج دارد یعنی باید مسئولان حساب کار دستشان بیاید و اگر گسترده نیست با همین خبرها نیز نوعی گستردگی به خود می گیرد.
دوم نیز این پرسش پیش می آید که آیا پاسخ درستی به نیازهای جوانان برای رفع اقتضائات سنی آنها داده شده است و هنوز هم هر چند وقت یکبار تعدادی از جوانان مست در پارتی های شبانه دستگیر می شوند یا خیر؟
آیا مسئولان اعم از دولتی و مجلسی و سایر نهادها متوجه اختلاف سلیقه و به تعبیر شکاف نسلی بین جوانان امروز و دیروز هستند!؟
۳ – این جوانان اهل تهران باشند یا اهواز، اصفهان، مشهد، تبریز یا شیراز و هر جای دیگری از ایران، هیچ فرقی ندارد، اینها پدران و مادران نسل بعدی هستند (به احتمال زیاد). پسران و دخترانی که با آموزش و پرورش، صدا و سیما، ارشاد، سینما، تلویزیون، کتاب و رسانه های نسل قبل و بعضا نگاه سنتی نسل قبل بزرگ شده اند به اینجا رسیده اند و تصور اینکه چه نسلی را برای آینده این مملکت تربیت می کنند کمی دشوار است.
اینکه افراد چند ساعتی بازداشت می شوند و سپس با قید وثیقه آزاد می شوند و جریمه مالی مواجه می شوند، قطعا تاکنون بازدارنده نبوده است و نخواهد بود اما اینکه این نسل در راهی اشتباه قرار گرفته اند و درک درست و پاسخ مناسبی به خواسته های آنان نیست، واقعیتی است که در آینده مسئله ساز می شود و در قابل هزار و یک آسیب اجتماعی خود را بروز می دهد.
یوپنا
