اساسادرقاموس خبرنگاری که اندیشه اش براساس((خردخودبنیاد))شکل گرفته نه ستایش وزنی دارد ونه فحاشی جایگاهی؛ بلکه باارجاع موشکافانه به گفته هاونوشته های اقشارمتفاوت جامعه ازجمله سیاسیون؛مسوولین ؛متفکرین و…مسیررابرهرگونه حدس وگمان وشنیده وشایعه واحتمالا می بندد و اخلاق نقدعلمی وحرفه ای رارعایت می کند.
صدای جنوب:
به بهانه روز خبرنگار/یادداشتی از دکتر ایرج کاظمی جو:
اینجا برای از((تفکر؛ آگاهی ونقادی))نوشتن هوا کم است.
ازشوره زارتفکر؛ازبرهوت آگاهی ومجیزگویی نقدی بالیدن نمی گیرد.
نقادی درقالب اصول علمی و منصفانه موجب تحرک؛رشدوبالندگی هرجامعه ای میشود.جامعه ای که انتقادعینی وبی طرفانه در بطن ومتن آن صورت نگیرد به جامعه ای ایستا؛مرده وبی تحرک تبدیل می شود وفقط صدای متملقان؛چاپلوسان ومجیزگویان از آن به گوش می رسد.وهرگونه صدای دیگر درنطفه خفه میشود.
خبرنگارمنتقداست منتقد منصف وجامع الاطراف ومبتنی براصول ویژگیهای یک فرد((خردبنیاد)وتشخیص اندیشه هاوسخنان درست ازنادرست براساس اصول متقن ومستدل.
درمسلک یک خبرنگارمنتقد؛خردبنیادی جایگاه ویژه ای دارد.بنابراین نیازاساسی جامعه ماشکل گیری فردیت ودفاع ازحقوق شهروندی درقالب اندیشه ی خردبنیادیست.
خبرنگار وقتی به ضرورت انتخاب براساس فلسفه فردخردبنیاد فکرکند؛راه رابرهرگونه انسدادواستبدادفکری و همچنین انحصارطلبی تفکرواندیشه می بندد وبستررابرای تکثرگرایی وتضارب ارا؛ افکارواندیشه میسرمی کند
اساسادرقاموس خبرنگاری که اندیشه اش براساس((خردخودبنیاد))شکل گرفته نه ستایش وزنی دارد ونه فحاشی جایگاهی؛ بلکه باارجاع موشکافانه به گفته هاونوشته های اقشارمتفاوت جامعه ازجمله سیاسیون؛مسوولین ؛متفکرین و…مسیررابرهرگونه حدس وگمان وشنیده وشایعه واحتمالا می بندد و اخلاق نقدعلمی وحرفه ای رارعایت می کند.
خبرنگاربااندیشه مستقل سعی میکند زبان انتقال مفاهیم رایادبگیرد؛وازهرگونه دستکاری زبان به گونه ای که مانع از ارتباط وتفاهم شوددوری می جوید چراکه زبان هم خصلت رساندن معنی وهم ویژگی تحرک عواطف رادارد.زمانی که زبان توصیفی کم رنگ وزبان عاطفی
جایگزین آن شود بهترمیتوان احساس تنفر؛تحقیروبدگمانی راگسترش دادوسخت ترمی توان بحث عقلی ومنطقی کرد
خبرنگاری که اندیشه اش براساس خردبنیادی شکل گرفته باشدوبه تعبیر ایمانوئل کانت درصغارت غیرنباشد؛هرگزبه گسترش زبان عاطفی درجامعه فکرنمیکند.
به تعبیرارنست کاسیرر ((شعارشهامت دانستن و آگاهی داشته باشیم))
زیرامابر آنچه تفکرو آگاهی اش می خوانندوقتی راه می یابیم که خودفکر کنیم وبرای آنکه چنین کوششی میسرشود؛ لازم است آماده باشیم که تفکرکردن رابیاموزیم.
به تعبییرکانت؛ ازدوران صغارت خارج شویم وشهامت اندیشیدن پیدا کنیم.زیراوقتی درصغارت غیرباشیم این صغارت راباپرستش شخص ؛اندیشمند ؛ ومکتب ومسلک ومرام بازگو میکنیم.
وقتی جسارت اندیشیدن وانتخاب کردن نداشته باشیم به همین دلیل چشم بسته نظرات دیگران راتکرارمیکنیم وفرقی ندارد این دیگران چه کسانی باشند.
خبرنگار اگر ضرورت انتخاب براساس ((خردخودبنیاد)) راتفهیم کرده باشد این خودبنیادی رابه درستی اصل واساس دوران روشن اندیشی ووجه تمییز آن باعصرتاریک اندیشی می داند و به خود اجازه نمی دهد که مترجم ومبلغ هر اندیشه ای باشد؛ ودربرابرافکار؛ارا ونظریاتی که منتشرمیکند اخلاقا مسوول است.
درجامعه ای که گرفتار انواع بت های ذهنی است ویابه گفته کانت دردوره صغارت باقی مانده باشدوشهامت اندیشیدن؛ شک کردن ونقدکردن رانداشته باشد؛قطعاخردخودبنیادنه ضرورت وارزشی داردونه شکل خواهد گرفت.
درجایی که سوژه دکارتی؛ یعنی انسانی که میتواند شک کندودارای اراده وشهامت فکری؛ آگاهی وفهم باشد؛ وجود داشته باشد میتوان از اندیشیدن به معنای واقعی آن سخن گفت که درغیراینصورت فردیت شکل نمیگیرد واندیشه ای نیست واز خلاقیتها ی فردی اثری دیده نمی شود.
خرد خودبنیاددراندیشه خبرنگاری که درصغارت غیرنیست تجربه همرنگ شدن بامحیط راکه شایدازدیگرتجربه هاناگوارترباشد کمرنگ ترمی کند.
ودرنهایت اینکه:ومابر آنچه تفکرش میخوانند وقتی ره می یابیم که خودفکر کنیم؛ برای آنکه چنین کوششی کامروا گردد باید آماده باشیم که تفکرکردن رابرای خدمت کردن به ((حقیقت و آزادی)) بیاموزیم.
سید ایرج کاظمی جو