فرهنگ کار آفرینی به دلایل مختلفی از جمله عدم سرمایه کافی، عدم همکاری مسئولان و متولیان امر و… در این شهرستان مغفول مانده است اما هستند کسانی که با همین مشکلات موجود آستینها را بالا زده و برای خود کار و درآمد ایجاد کردهاند.
بیکاری این روزها خانوادههای شهر نفت خیز گچساران به عنوان تولید کننده بیش از ۲۰ درصد نفت و گاز کشور را آزار میدهد به طوری که در هر خانواده حداقل یک فرد بیکار وجود دارد.
فرهنگ کار آفرینی به دلایل مختلفی از جمله عدم سرمایه کافی، عدم همکاری مسئولان و متولیان امر و… در این شهرستان مغفول مانده است اما هستند کسانی که با همین مشکلات موجود آستینها را بالا زده و برای خود کار و درآمد ایجاد کردهاند.
چند سالی است که نانواییهای سنتی (محلی) فرصتی بوده تا زنان سرپرست خانوار و یا بد سرپرست بتوانند هنرهای خود را به نمایش گذاشته و به اصطلاح نان آور خانواده شوند. شیرزنانی را میبینیم که در نهایت مردانگی در حال اثبات خویش هستند و میخواهند به همگان بگویند که میشود از راه حلال به اقتصاد خانوار کمک کرد و نماد کامل اقتصاد مقاومتی را در جامعه به نمایش گذاشت.
در خانوادههای ایرانی بیشتر سرپرستان خانوارها را مردان تشکیل میدهند اما شرایطی نیز پیش میآید که این مسئولیت گاهی برعهده زنان قرار میگیرد و مسئولیت خطیر سرپرستی خانوار به آنها واگذار میشود.
گلشاد جلالی ۴۹ ساله یکی از شیرزنان گچسارانی است که نان بازوی خود را میخورد و با عرق جبین چرخ اقتصاد خانواده را میچرخاند و یکی از انسانهای موفقی است که از لحظات سخت زندگی فرصتها را ساخته و در این مسیر، راه را برای دیگران هم هموار کرده است.
این بانو یکی از افرادی است که پس از تجربه لحظات سخت زندگی، با ایده پخت نان محلی که به حداقل امکانات هم نیاز داشته توانسته راه موفقیت خود را پیدا کند و ۱۵ نفر را تحت پوشش قرار داده و کم کم مشتریان زیادی را جذب کند.
این بانوی گچسارانی میگوید: تا قبل از بیماری شوهرم زندگییمان خوب بود وقتی شوهرم بیمار شد، خرج دوا، دکتر و مخارج خانواده به دوش من افتاد، مجبور بودم کار کنم ولی کاری از دستم ساخته نبود، چون هنر خاصی نداشتم. بیماری شوهرم از سال ۱۳۷۸ آغاز شد چهار مرتبه سکتی قلبی کرد که آخرین سکته توام با سکته مغزی بود که توانایی کارکردن را از وی گرفت.
گلشاد جلالی با بیان اینکه با این اوضاع مشکلاتم چندین برابر شد افزود: یک زن تنها با ۴ فرزند که هیچ کدامشان هم مشغول به کاری نبودند باید راهی برای مبارزه با فقر و نداری پیدا میکرد.
وی اظهار داشت: در سالهایی که فشار اقتصادی و بیماری شوهرم عرصه زندگی را برایمان تنگ کرده بود به فکر پخت نان محلی افتادم که از این طریق به درآمد زایی خانوادهام کمک کنم. با اینکه میترسیدم نکند نتوانم نانها را بفروشم، ولی با توکل به خدا کارم را آغاز کردم. در ابتدا مشتری نداشتم ولی کم کم توانستم نانها را به فروش برسانم.
وی با اشاره به درآمد زایی و اشتغالزایی پخت و فروش نان محلی عنوان کرد: امروز فروش نان محلی و استقبال مردم از این نان به منبع درآمدی برای خانواده تبدیل شده است.
جلالی میگوید: در ابتدای کار (اواخر سال ۱۳۸۲) با سرمایه یک میلیون شروع به کار کردم و کم کم با مساعدت و کمک ودریافت تسهیلات از صندوق مهر رضا (ع) و بهزیستی تمامی تجهیزات پخت نان را خریداری کردم حرفه خود را بسط و رونق دادم و توانستم مکان اجارهای خود را خریداری کنم.
این زن کارآفرین با اشاره به تشکیل گروههای همیار اظهار داشت: یکی از اهداف تشکیل این گروهها، فراهم کردن زمینههای رشد استعدادها و مساعدت برای بالا بردن دانش و آگاهی خانواده، خودباوری، تغییر نگرش زنان سرپرست خانوار نسبت به توانمندی و رفع مشکلات خود و خانواده زیرپوشش است.
وی ادامه داد: با کاری که میکنم تاکنون توانستهام نانوایی (صنعتی) دیگری را راه اندازی و فرزندانم را خودکفا کنم و از زیر چترحمایت بهزیستی نیز بیرون بیایم.
جلالی افزود: از بهزیستی برای حمایتهای انجام شده راضی هستم زیرا علاوه بر تأمین زندگی ما، ۶نفر فعال در این واحد مشغول بکار شدهاند.
وی ادامه داد: در ابتدا برای اجرای این طرح مجوز نداشتم عزمم را جزم کردم تا اقدامات اولیه برای دریافت مجوز را انجام دهم. تحت پوشش اداره بهزیستی بودم و با کمک و همکاری فرمانداری گچساران، شبکه بهداشت، مسولان بهزیستی و صندوق مهر رضا (ع) بعد از اخذ مجوزهای لازم مکانی را اجاره کردم و کارم را رونق دادم و هم اکنون با ۱۵ کارگر که ۶ کارگر بصورت مستقیم از ساعت ۱۲ الی ۱۸ در یک شیفت مشغول به کار و پختن نان هستیم.
جلالی حقوق ماهیانه کارگرانش را حدود ۷۰۰هزار تومان اعلام کرد و گفت: درآمد ما بنا به خواست مشتری متغییر است روزانه بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ قرص نان پخت میکنیم.
وی با اشاره به سلامت و کیفیت نانهایش میگوید: نانهای محلی به نسبت نانهای دیگر سلامت بیشتری دارد چرا که از هیچ گونه مواد افزودنی استفاده نمیشود و همین امر سبب ماندگاری بیشتر این نان میشود.
این زن کارآفرین گچسارانی خطاب به زنان بدسرپرست یا خود سرپرست توصیه کرد که گاهی ممکن است چرخ روزگار بر وفق مراد نچرخد و در این مواقع نباید نا امید شد و از حرکت ایستاد بلکه باید با یک یا علی آستینها را بالا زد و از حداکثر توانایی و ظرفیت خود استفاده کرد
جلالی در مورد مشکلات کار خود اظهار داشت: چندین سال است که با پدیده بازار سیاه آرد مواجه هستیم، آردهای دولتی که به نانوایان ارائه میشود در بازار سیاهی که دلالان ایجاد کردهاند با اختلاف قیمت به فروش میرسد.
این بانو ادامه داد: از سال ۸۳ که شروع کارم بود تا کنون متوجه شدم که برخی نانوایان سهمیههای آرد دولتی خود را مصرف نمیکردند یا به دلایل مختلفی که نمیتوانستند کار کنند و پخت نان نداشتند با ایجاد بازار سیاه بسیاری از این حجم آردها را به فروش میرسانند.
جلالی افزود: در صورتی امکانی فراهم شود آرد به صورت یارانهای در اختیار ما قرار بگیرد که از بازار سیاه آرد را خریداری نکنیم میتوانیم کارمان را گسترش دهیم و کمک بیشتری به کارگرانی که نان آور خانوادههایشان هستند میشود.
این است نمونه قصه یکی از زنان مرد صفت دیارم گچساران که نان بازوی خود را میخورند و در برابر ناملایمات زندگی سر تسلیم فرود نمیآورند و نشان داد اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه از خوشه گندم درآمد یک خانواده ایرانی را بدون وابستگی به نفت تامین کنیم.
تسنیم/ آیدا طاهری