۲اسفند و وعده هایی ک یکی پس از دیگری در حال تحققند و جوانانی که امیدوار شدند سال ۱۳۹۴ بود که در کهگیلویه بزرگ فردی آمده بود با آماده باش هایی که گوش فلک راکر می کرد، قولهایی که جوانان را دلخوش کرده بود ولی سردمداران و سردهندگانش هرگز فکر نمی کردند، سنگ بزرگ نشانه […]
۲اسفند و وعده هایی ک یکی پس از دیگری در حال تحققند و جوانانی که امیدوار شدند
سال ۱۳۹۴ بود که در کهگیلویه بزرگ فردی آمده بود با آماده باش هایی که گوش فلک راکر می کرد، قولهایی که جوانان را دلخوش کرده بود ولی سردمداران و سردهندگانش هرگز فکر نمی کردند، سنگ بزرگ نشانه نزدن است.
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین راک نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
۲ اسفند و وعده هایی ک یکی پس از دیگری در حال تحققند و جوانانی که امیدوار شدند
سال ۱۳۹۴ بودکه درکهگیلویه بزرگ فردی آمده بودباآماده باش هایی که گوش فلک راکرمیکرد، قولهایی که جوانان رادلخوش کرده بود ولی سردمداران وسردهندگانش هرگزفکرنمیکردند، سنگ بزرگ نشانه نزدن است.
هرگز فکر نمی کردند کارها را با روشهای بزرگ می توان انجام داد، نه با آماده باش و ها و قولهای بزرگ!!!!!
خلاصه، چهارسال گذشت و مردمی که بخاطر آن شعارهای توخالی، اعتماد خود را از دست داده و جوانانی که بخاطر آن آماده باش ها، سرخورده شده بودند، به لطف خداوند متعال به خود آمدند و صحنه را تغییر دادند تا عزت و سربلندی را برای کهگیلویه بزرگ به ارمغان بیاورند.
آری، جوانان آمدند و روحانی سرشناس کهگیلویه بزرگ یعنی حاج سید محمد موحد را بر کرسی بهارستان نشاندند تا جبران مافات کنند و روح زخم خورده خود را التیام بخشند.
و اکنون که هنوز دو سال دیگر از فرصت گرانبهای خدمت رسانی به مردم باقی مانده و ثمرات واقعی دو سال گذشته را باید دید و چشید، عده ای مطرود و رانده شده توسط مردم، هر روز دنبال یک سناریو می گردند ولی حیف نمی دانند که شیر، شیر است.
البته بهتر بگویم خود را به کوچه علی چپ زده اند و حال که خود را به خواب زده اند، به ضرر خودشان است که در این خواب پر از توهم بمانند وگرنه چرخ توسعه کهگیلویه هرگز متوقف نخواهد شد.
یک روز جشن حذف سد آبریز را می گیرند ولی غافل از آن بودند که نماینده از قدرت خود در کمیسیون تلفیق استفاده می کند و مجوز آن را می گیرد.
وقتی اینجا ناکام شدند و تیرشان به سنگ خورد، سراغ انتصابات رفتند و سعی کردند فضا را متشنج کنند ولی فکر نمی کردند که ارتقای نیروی انسانی از دورترین نقاط شهرستانهای چهارگانه به مرکز استان تا تهران و معاونت های شرکتهای بزرگ با حمایت معنوی نماینده با تکیه بر اصل شایسته سالاری و تعهد و تخصص، رقم می خورد. اینجا هم شکست خوردند.
اکنون که تمام تیرهای خود را به خطا رفته می بینند و نزدیک است از شدت عصبانیت و حسادت منفجر شوند، از ادبیات کوچه بازاری و پیش پا افتاده استفاده می کنند و از وام و خواستگاری صحبت می کنند!!!!!
این تذهبون؟؟؟ آقایان راهی که می روید، به ترکستان است. خودتان بهتر می دانید، این کوره راه ها که در سال ۹۴ از آن رفتید، همه بن بست بود!!!!! از ما گفتن و از شما نشنیدن.
به راستی آیا اینان کر و کور و لال شده اند؟؟؟؟ یا منافعشان به خطر افتاده که پروژه های فعال در هر چهار شهرستان کهگیلویه بزرگ را نمی بینند!!!! صدای سلام آبریز از بلندای رشته کوههای زاگرس را نمی شنوند!!!!! افزایش دویست درصدی بودجه استان را علیرغم استنادات کافی، قبول ندارند!!!!!! دیدارهای گسترده مردمی در دفتر نماینده در تهران و دهدشت را ملاحظه نمی کنند آنهم در ایامی که کرونا جولان می دهد!!!!!
رسیدن پستهای تاثیرگذار استانی و کشوری به فرزندان شایسته کهگیلویه بزرگ که سالها علیرغم شایستگی، کنج عزلت اختیار کرده بودند را درک نمی کنند!!!!!
آری، اینان ذهن هایشان مشوش است و سرشار از توهم…. لذا موفقیت این مرز و بوم را نمی خواهند…..
اما در هر صورت بهتر بود بپذیرند که کشتی کهگیلویه بزرگ کاملا در حرکت است گرچه در نمی یابند که به دریا رفته می داند مصیبتهای طوفان را……