سخنان نماینده شادگان در مجلس شورای اسلامی در زمینه احداث سدمارون ۲ واکنش های زیادی داشته است..
صدای جنوب:
دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۱/گزارشی از مرضیه قاضی زاده:
نفس تالاب شادگان به شماره افتاده. این گزاره را میشود از این جمله مجتبی ذوالجودی، معاونت محیط زیست دریایی و تالابها سازمان حفاظت محیط زیست دریافت که تنها یک پانزدهم حقابهاش از سد مارون ۱ اختصاص یافته و تا تابستان خشک میشود. دیدگاه ذوالجودی به سد مارون ۲ اما متفاوت از فعالان محیط زیست و جوامع محلی است. هر اندازه که منتقدان این پروژه آن را تیر خلاص بر گلوی تالاب شادگان میبینند، ذوالجودی این سد را نجاتدهنده شادگان میبیند و از آن دفاع میکند. او در گفتوگو با «پیام ما» میگوید: «سد مارون ۲ تاثیر خاصی روی ورودی آب به شادگان ندارد و میتوانیم با جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز، آب بیشتری را وارد شادگان کنیم.»
به گفته او موافقت اولیه برای این سد اخذ شده و در مجموع دیدگاه سازمان نسبت به مارون ۲ مثبت است. در این گفت وگو که در دفتر مدیر کل محیط زیست استان کرمان انجام شد، به موضوعاتی چون وضعیت نابسامان تالابها، اختصاص کمتر از ۴۰ درصد حقابه تالابها و اقدامات انجام شده برای سند خوردن تالابها به نام سازمان محیط زیست پرداخته شد. او همچنین اشارهای به گرد و غبار این روزهای کشور داشت. ذوالجودی که سابقه معاون پژوهشی سازمان هواشناسی کشور و رئیس پژوهشکده هواشناسی را دارد میگوید اگرچه غبار اخیر از کشورهای همسایه برخاسته اما با توجه به کمبارشی و نبود حقابه تابستان پیش رو پرغبار خواهد بود.
آقای ذوالجودی! سال گذشته قرار بود تالاب شادگان از فهرست مونترو خارج شود اما حالا از ساخت سد مارون ۲ بر سرشاخهها آن خبر میرسد، آن هم در شرایطی که این تالاب حتی موفق به دریافت حقابهاش از سد مارون ۱ هم نشد. موضع سازمان محیط زیست در رابطه با این سد چیست؟
زمانی که مارون ۱ افتتاح شد، قرار بود حجم مشخصی از آب به تالاب شادگان برسد که یکی از مهمترین تالابهاست، متاسفانه اما با توجه به شرایطی که وجود دارد این مهم اتفاق نمیافتد. این طور نیست که وزارت نیرو نخواهد، اما برداشتهایی که در مسیر وجود دارد باعث شده تا یک دهم یا یک پانزدهم حقابه شادگان از مارون ۱ به این تالاب برسد.
میزان دقیق حقابه شادگان چقدر است و عملا چقدر به این تالاب میرسد؟
۷۰۰ تا ۸۰۰میلیون میلیون مترمکعب در سال باید میرسید اما الان ۷ تا ۸میلیون مترمکعب آب به شادگان میرسد. درست است که بارندگی نسبت به سال قبل بهتر بود اما چون هنوز به اندازه کافی بارندگی نیست، شادگان به این آب محتاج است.
با این اوصاف سد مارون ۲ با این تالاب چه میکند؟
شاید این در ذهن بیاید که حالا که مارون ۱ را داریم و آب به این صورت به شادگان میرسد، اگر مارون ۲ ساخته شود چه بر سر شادگان خواهد آمد اما به نظر میآید که سد مارون ۲ چندان بر شادگان تاثیرگذار نیست. کارشناسان خارج از سازمان محیط زیست میگویند که حجم سد ۱۳۰ میلیون مترمکعب است، یعنی حدود یک بیستم مارون ۱. درباره مارون ۲ بیشتر مسائل اجتماعی مطرح است.
منشا آبی که وارد خوزستان میشود در کهگیلویه و بویراحمد است و به نوعی برای اینکه بتوانند برداشت آب را برای مردم کهگیلویه نظاممند کنند، میخواهند سد مارون ۲ را داشته باشند تا آب به صورت حسابشده در اختیار کشاورزی و صنایع لازم در کهگیلویه قرار گیرد و آن برداشتهای غیرمجازی که در مسیر اتفاق میافتد، کنترل شود. در سازمان حفاظت از محیط زیست عزیزانی که درگیر این امر بودند گزارش دادند و برنامههایشان را گفتند و یک موافقت اولیه هم شده است. در واقع ارزیابی اولیه را با توجه به توجیهاتی که صورت گرفته، سازمان پذیرفته است.
این پروژه ردیف اعتبار گرفته است؟ این موافقت اولیه شما به معنای اخذ مجوز محیط زیست برای این پروژه است؟
به صورت کلی بله. طرح ارزیابی پذیرفته شده و قرار شده با دقت بیشتری مطالعات روی آن صورت گیرد و سوالات کارشناسان سازمان حفاظت از محیط زیست را پاسخ دهند. اگر همکاران ما توجیه شوند، مجوز نهایی داده میشود.
اما در کل نظر سازمان مثبت است چرا که تاثیر خاصی بر ورودی آب به شادگان ندارد و میتوانیم با جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز، آب بیشتری را وارد شادگان کنیم. بنابراین اگر به سوالات ما پاسخ درستی داده شود ما این مجوز را خواهیم داد تا به صورت مدیریتشده این کار انجام شود، با این تضمین که برای شادگان بهتر باشد، هر چند که الان شادگان وضعیت خوبی ندارد.
چند درصد تالاب شادگان خشک شده است؟ فکر میکنید با ادامه این روند، شادگان تا چند وقت دیگر به کانون ریزگرد تبدیل میشود؟
فکر میکنم حدود ۸۶ درصدش نم دارد و مابقی خشک شده است. تالابهای خوزستان شرایط خوبی ندارند و در حال حاضر فقط ۴۰ درصد نیاز آبی شادگان تامین شده است. اگر شرایط تامین حقابه به همین صورت باشد، در تابستان شرایط سختی خواهیم داشت و خشک شدن نسبی تالابها و خیزش ریزگردها از تبعات این روند است.
یعنی تا تابستان شادگان به صورت کامل خشک خواهد شد؟
بله، اگر مدیریت تالاب به همین نحو باشد. باید بپذیریم که در شرایط خشکسالی هستیم و هر چند بارندگی نسبت به سال گذشته بهتر شده اما به هر حال ما چند سال است که دچار خشکسالی هستیم و مدیریت منابع آب دچار مشکل است. بالاخره وزارت نیرو برای اینکه بخواهد حقابه را اختصاص دهد باید با دقت خاصی اختصاص دهد، مضاف بر اینکه برداشتهای غیرمجاز کشاورزی و صنعت همچنان وجود دارد و نمیتوان به صورت کامل این موارد را کنترل کرد.
ظرفیت سدهای کشور به نیم رسیده و اکثریت تالابهای کشورمان دچار مشکل میشوند، باید همدلی و همراهی از سمت مردم باشد تا بتوانیم این شرایط سخت را پشت سر بگذاریم.
در نیم قرن گذشته ۶۰ درصد تالابهای دنیا از بین رفته است. به طور صریح بفرمایید این زوال در ایران به چه میزان است و چقدر از تالابهای ما به کانون ریزگرد تبدیل شدند؟
این آمار در ایران بیشتر از ۶۰ درصد است. ما تالابهای زیادی داشتیم که البته بیشترشان هم فصلی بودند اما خشک شدند و میتوانند به عنوان کانون گرد و غبار باشند.
از طرف دیگر حدود ۲۳ درصد از تالاب ثبتشده در کنوانسیون رامسر در فهرست مونترو است و شادگان یکی از آنهاست. برای بهبود وضعیت این تالاب چه اقداماتی صورت گرفته است؟
سازمان حفاظت محیط زیست وظایفی چون پایش مستمر را به عهده دارد که این پایشها هم به صورت هوایی و هم به صورت آنلاین انجام میشود. مرتب هم جلساتی با تصمیم گیران درباره حقابهها داریم و سایر موارد را هم دنبال میکنیم. کاری که وزارت نیرو انجام میدهد تعیین حقابههاست که در کمیته ملی حفاظت و احیای تالابهای دولت مصوب و تکالیفی را برای ارگانهای مختلف گذاشتند.
یکی از این تکالیف این بود که حقابهها برای تمامی تالابها تعیین شود و سازمان حفاظت از محیط زیست با کمک شرکتهای دانش بنیان و دانشگاهها این امر را انجام داده است.
بنابراین حقابه همه تالابهای تعیین شده؟
همه نه ولی برای تالابهای اصلی که شادگان هم جزو آنهاست، این عدد را مشخص کردیم و از سمت رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ابلاغ شده و وزارت نیرو مکلف است این حقابه را برای احیای شادگان تامین کند.
بخش غالبی از تالابهای ما مثل هامون، شادگان، بختگان، پریشان و بسیاری تالابهای دیگر نیاز آبیشان تامین نشده و عملا کارکرد خود را به عنوان یک زیستگاه از دست دادند. فارغ از ملاحظات سازمان شما فکر میکنید، چند درصد از حقابه تالابها اختصاص پیدا کرده؟
واقعیت این است که صد درصد یا درصد بالا را برای هیچ کدامشان نداریم. ما شرایط خشکسالی را داشتیم و وزارت نیرو با توجه به محدودیتهایی که داشته نتوانسته این حقابه را اختصاص دهد. اگر بخواهم به صورت متوسط به شما عرض کنم برای دریاچه ارومیه که نسبت به سایر نقاط از بارندگی بهتری هم برخوردار بوده است، خوشبینانه بخواهم بگویم ۴۰درصد حقابهاش اختصاص یافته است.
از این جمله میتوانم برداشت کنم که میزان حقابه سایر تالابها حتی ۴۰درصد هم تامین نشده؟
بله بدتر از ارومیه است. یک مقدار از محل حقابههای رودخانه باید تامین شود و بخشی هم از محل صرفهجویی در بخش کشاورزی؛ اینها به تاخیر افتاده و باید با حمایت و همدلی مردم این کار را دنبال کرد.
در مورد حقابهها بهتر است اینطور بگویم که به طور متوسط درصد بسیار کمی از آن چه باید؛ حتی از نصف کمتر هم به تالابها اختصاص یافته که قسمتی از آن به کمبارشی و قسمت عمدهای هم به بخش مدیریت آب در کشاورزی برمیگردد.
چند درصد از تالابهای شناختهشده کانون ریزگرد هستند؟
هورالعظیم الان شرایط سختی را دارد و سایر تالابهای خوزستان هم شرایط بدی دارند و هامون هم شرایط بسیار سختی دارد.
تالابی هم داریم که شرایط خوبی داشته باشد؟!
تالاب جازموریان الحمدالله شرایط خوبی دارد. البته حال جازموریان هم به طور نسبی خوب است.
این تالاب را هم که سیل نجات داد و در واقعیت هیچ عملیات احیایی انجام نشد!
به هر حال خلقت تالابها نیز توسط خدا بوده و یکی از مخاطراتی که وجود دارد سیل است. بالاخره سیل یک سوپاپ اطمینان برای کشور ماست و ای کاش بهتر به آن میرسیدیم و قطعا سازمان محیط زیست با قدرت این اقدام را انجام خواهد داد.
بعد از جنجال انتقال سند مالکیت تالاب انزلی به وزارت نیرو، واگذاری مالکیت تالابها در مرداد سال گذشته لغو شد و قرار شد اسناد تالابها به نام سازمانهای محیط زیست و جنگلها صادر شود. این ماجرا در چه مرحلهای قرارداد؟
این مناطق حفاظتشده هستند و به نام منابع طبیعی و هرجایی که باشد، نظارت بر آنها با محیط زیست است. ما به دنبال این نیستیم که سند به نام ما بخورد یا خیر؛ هر چند که این اتفاق میتواند مهم باشد. کار نظارت بر تالابها با محیط زیست است و تاثیرگذاری قوانین کشور از طریق این سازمان انجام میشود.
تاکنون تالابی به نام محیط زیست سند خورده است؟
دقیقا نمیدانم.
آقای ذوالجودی شما سابقه زیادی هم در سازمان هواشناسی دارید. ارزیابی شما از علت گرد و غبارهای اخیر در کشور چیست؟
بیشتر منشا گرد و غبار اخیر ما کشورهای خارج از ایران و مرزهای خارجی بوده است. این منشا میتواند سوریه و به طور خاص عراق باشد ولی این کشورها تحت تاثیر سیاستهای مدیریت منابع آب ترکیه و سدسازیها، تالابهایشان خشکیده است. اگر همراهی و همکاری بین ترکیه و این کشورها بود این مورد به حداقل میرسید. این موضوع چه در مرزهای شرقی و چه در مرزهای غربی باید با دیپلماسی حل شود و همکاری وزارت امور خارجه را میطلبد. باید رایزنی با کشورهای همسایه داشته باشیم که کمتر دچار این آسیب شویم. اگرچه بارندگی مهم است ولی میتوان سهم بیشتر این وضعیت را به مدیریت اختصاص داد. نمیتوانیم بگوییم فقط تغییر اقلیم سبب این گردوغبار شده. اگر تغییر اقلیمی هم اتفاق افتاده، ما انسانها مقصر هستیم.
به هر حال این مکاتبات را باید وزارت امور خارجه انجام دهد اما پیشتر دفتر محیط زیستی در وزارت امور خارجه فعال بود که تعطیل شده است. با توجه به اینکه اگر مذاکرات صورت میگرفت محیط زیست در جریان بوده، آخرین وضعیت به چه شکل است؟
این برنامههای وزارت امور خارجه است. ولی درباره سازمان حفاظت از محیط زیست طبق دستور رئیس سازمان، نشست وزرای کشورهای اطراف ایران در دستور کار روابط بینالملل قرار گرفته و ما دنبال این هستیم که به زودی این نشست انجام شود.
این نشست با حضور چه کشورهایی خواهد بود؟
تا امروز حدود ۱۲ تا ۱۴کشور مد نظر بوده و ممکن است تعداد بیشتر شود. در این نشست وزرای محیط زیست کشورها شرکت خواهند داشت و یکسری تعهدات و تفاهمنامههایی باید ایجاد شود. این مورد جزو کارهای ضروری است که در کوتاهترین زمان ممکن باید اتفاق بیفتد و امیدواریم نتایج خوبی به دنبال داشته باشد.
امسال در شروع فصل بهار شاهد ریزگردها هستیم. با این وضعیت میتوان برداشت کرد که در تابستان با وجود کاهش بارندگی، وضعیت بدتر هم خواهد شد؟
بله احتمالش هست. باید واقعیت را قبول کنیم. این احتمال وجود دارد که درصد روزهایی که با گرد و غبار دست و پنجه نرم میکنیم، بیشتر شود. مطالعات و سوابق این را نشان میدهد. پیشبینی ما این است که روزهای زیادی هم تحت تاثیر آلودگی هوا خواهیم بود ولی امیدوارم که شرایطی فراهم شود که این پیشبینی غلط از آب در بیاید.