پایگاه خبری تحلیلی صدای جنوب-صدای مردم جنوب ایران

پایگاه خبری تحلیلی صدای جنوب | Sedayejonoob.ir

منتشر شده در تاریخ: 07 اردیبهشت 1401 ساعت 22:02:: شناسه خبر: 119114

طنز تلخ، پیشنهاد مطالعه ؛

آموزش مدیریت ادارات در مناطق کوچک‌ و محروم

از قدیم گفتند این صندلی ها به کسی وفا نکرده و اگر قرار بود ماندگار باشد، به همان قبلی ها می رسید و سهم تو نمی شد!!

صدای جنوب 

به گزارش خبرنگار صدای جنوب شهرستان لنده ، از قدیم گفتند این صندلی ها به کسی وفا نکرده و اگر قرار بود ماندگار باشد، به همان قبلی ها می رسید و سهم تو نمی شد!!

مسئولیت مدیریت یک مجموعه، گروه، سازمان یا اداره فرصتی است برای خدمت بهتر و بیشتر به مردم و رشد و تعالی معنوی هر فرد، اما امروزه گویا کمی تعریف آن تغییر کرده است! ضمن تشکر و خداقوت به همه مسئولین دلسوز و خدومی که در مسئویت های خود دغدغه مند فعالیت می نمایند، این‌نوشتار با نگاهی طنز مراحل «اداره یک مجموعه فرضی» را در زمان مدیریت فرد از روز معارفه تا تودیع و تکریم می شمارد. (مقصود این نوشته فرد یا سازمان خاصی نمیباشد و مربوط به دوره خاصی از مجلس شورای اسلامی یا ریاست جمهوری نیست و نقد طنزی است بر روند کلی این موضوع و نیازمند ظرفیت پذیرش طنز و انتقاد)

برای کسب صندلی و موقعیت اداری، بهتر است چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شورای اسلامی، فعالیت خود را در ستادهای انتخاباتی بیشتر نمایید. اما ستاد انتخاباتی کجاست؟ مغازه ای است که صاحبان آن ها از چند ماه قبل از انتخابات به امید میزبانی از ستادهای انتخاباتی آن را اجاره نمیدهند تا در عرض مدت ۱۰ روزه استقرار ستاد انتخاباتی در آنجا، مُزد اجاره دو ساله آن را بدست بیاورند و حتی با افتخار میزبانی از فلان ستاد، بعدها به نون و نوایی برسند. در این ستاد تعدادی صندلی، یک سیستم صوتی، چند آهنگ «کُر با غیرت» و «ایران ای سرزمین شیران» از ساعت ۷ صبح تا ۱۰ شب پخش می شود و عده ای متخصص و مهندس(!!) نیز به شکار مَنصَب ها و مسئولیت ها تمام مدت روز در ستاد مشغول تفکر و تعقل میباشند و در عالم رؤیا فلان صندلی و فلان منصب را برای خود در نظر می گیرند. در عالم تخیل هر چند ساعت خود را بر یکی از صندلی های ادارات مختلف لَم می دهند و حتی گاهی ادارات سایر شهرها را نیز تستی می کنند و اتفاقاً بد هم نمی شود که در راه خدمت صادقانه به مردم سختی های دوری راه را به جان بخرند!!
پس از رایزنی های گوناگون، با معرفی چند فرد سرشناس دیگر(که خود قبلاً این مسیر را طی نمودند) یک حُکم مسئولیت یا همان کاغذ طلایی انواع احکام صادره مانند مسئول مالی فلان ستاد، مسئول ستاد نوجوانان، مسئول ستاد کودکان، مسئول رسانه ستاد، مسئول مدیریت واتساپ ستاد، مسئول مدیریت ایتا ستاد، مسئول مدیریت تلگرام ستاد، مدیریت طراحی پوسترهای ستاد، کمیته تخصصی بنرهای ستاد، مسئول ستاد جوانان، معاون ستاد جوانان، مشاور رئیس ستاد جوانان، راننده ستاد جوانان، پشتیبانی ستاد جوانان، مسئول سیستم صوتی ستاد جوانان، مسئول نگهداری فِلش ستاد جوانان، مسئول نظافت کل ستاد جوانان و حومه، مسئول پذیرایی ستاد جوانان، مسئول پخش آهنگ ستاد جوانان، مسئول جمع آوری صندلی های ستاد، مسئول تهیه شعارهای رقیب شکن ستاد جوانان و هزاران عنوان سوری از این قبیل سهم شما می شود. حُکم خود را با نهایت احترام در تعداد زیادی کپی زده و برای روز مبادا در گاوصندوق خانه نگهداری نمایید؛ چراکه بلیط شانس شماست!
اگر سیاست داشته باشید که آن حکم را به کسی نشان نمی دهید و اگر ذوق زده آن کاغذ مسئولیت باشید، عکسی از آن می گیرید و برای دوستان و اقوام میفرستید تا در فضای مجازی پخش نمایند و عرض تبریکی داشته باشند!
در صورت موفقیت کاندید مورد نظرتان در انتخابات، تا مدتی به مرخصی و مسافرت نروید چرا که یحتمل در غیاب شما غنایم که همان مسئولیت هاست تقسیم می شود و شما بی بهره می مانید؛ لذا نباید فاصله خود را از سران شاخص و لیدرهای کاندیدِ پیروز دور نمایید. هر چند ساعت یک بار عکس های خود با کاندید پیروز را در فضای مجازی بگذارید و «پیروزی ناشی از شایستگی و لیاقت» او را تبریک بگویید. کُپی حکم خود را در دست گرفته و هر چند ساعت با یکی از لیدرها نشست صمیمی داشته باشید و از پول خرج کردن در این روزهای طلایی نباید ترسید. از خاطرات خوب فعالیت های ستاد بگویید و فلان زحمتی که در ستاد انجام دادید.
خان اول یا همان موفقیت در انتخابات، به پایان رسید و خان دوم تقسیم غنایم است که نیاز به زورآزمایی بیشتری دارد. اگر در این مرحله نتوانید از کاغذ طلایی¬تان استفاده نمایید، عملاً باخته اید و بزودی باید خود را برای انتقاد از وضع موجود آماده نمایید و همه جا بگویید که فلانی را ما پیروز کردیم و ما زحمت کشیدیم، اما دیگران مسئولیت هایش را گرفتند! و البته این را باید به گونه ای بفرمایید که دل مخاطب برای شما بسوزد و از شما به عنوان یک فرد مُخلصِ بدون چشم داشت یاد نماید و اِنزوای شما را به عنوان عدم بکارگیری نخبگان یاد نماید.
در این مدت تا می توانید بر مهارت ها، تجربیات و شایستگی های خود پافشاری نمایید و وفاداری تان به کاندید پیروز را اعلام و تثبیت نمایید. در این چند روز مانده به تقسیم غنایم، کمتر بخوابید و با افراد بیشتری نشست و برخاست داشته باشید.

با گذشت این روزها، ساعت ها حساس تر می شوند و به کسب یک صندلی نزدیک و نزدیکتر می شوید. نوع و جنس صندلی مهم نیست، فقط صندلی باشد کافی است! اما طبیعتاً اگر بزرگتر باشد و قدرت مانور بیشتری داشته باشد بهتر است؛ اما اگر نشد هم اشکالی ندارد و إن شاءالله صندلی های بعدی و بعدتر!!
پس از رایزنی های بسیار، بالأخره یک صندلی سهم شما می گردد و کم کم باید برای آن آماده شوید. ساعت ها خود را برای مکان و زمان مراسم معارفه، رنگ کت و شلوار، وعده ها و شعارهای مراسم معارفه آماده نمایید و مرور و مرور نمایید. پس از اعلام رسمی سند مالکیت فلان صندلی، سریع باید آن را به اطرافیان اعلام نمایید تا در فضای مجازی «انتصاب بجا و شایسته» شما را تبریک بگویند و برایتان آرزوی موفقیت نمایند. اگر وقت خالی داشتید که بهتر، اگر هم نه که حتماً در این مرحله کسی را برای یادداشت اسامی افرادی که «انتصاب شایسته» شما را تبریک گفته اند برای روز مبادا یادداشت نماید؛ بالأخره به دور از اخلاق میباشد که تبریک آن ها را بدون پاسخ گذاشت و انصاف و معرفت حکم می کند تا به گونه ای این تبریک آن ها را جبران کرد!
روز موعود فرا می رسد و زمان مراسم تکریم و معارفه اعلام می شود. هر قدر ماشین های پارک شده به دور مکان مراسم و حاضرین در مراسم شما بیشتر باشد شما فرد لایق تر و به قول معروف «کُر طایفه دارتری» هستید. فضای مجازی را پُر کنید از تحسین به این «انتخاب شایسته» شما؛ اجازه ندهید تا کسی در گُلچین بودن شما لحظه ای شک نماید.
هنگام مراسم همان لیدرها و افراد شاخصی که واسطه شما بودند، به گونه ای مغرورانه بر صندلی ها تکیه می دهند و حداقل ۳۰ نفری ادعا می کنند که اگر نبود سفارش های او، شما این صندلی را بدست نمی آوردید.
سوی دیگر مراسم معارفه شما، تکریم و خداحافظی با مسئول یا همان «نگهبان قبلی صندلی» است. در قسمت اول برنامه که خداحافظی با اوست، همه چیز گل و بلبل است و عملکردها عالی و رضایت از او بالا بوده است؛ اگر به صندلی بالاتر و پهن تری رفته که همچنان صاحب قدرت هست و بنرهای تشکر و تعریف های دهان پُرکن از او پابرجاست و اگر بازنشسته شده است نیز باید به گونه ای حماسی ارائه گزارش نماید که همانا نبود او در سیستم اداری کشور، ضربه و خللی است بزرگ و غیرقابل جبران!! در قسمت تکریم، از قبل تعدادی افراد برای تعریف مُطلق از عملکرد مدیر قبل انتخاب می شوند و به گونه ای دوره مدیریت او را بیان می نمایند که مخاطبِ غریبه از جابجایی او به شدت ناراحت می شود و در دل او را تحسین می کند؛ حال که در واقعیت عملکرد او چیز دیگری را نشان میدهد.
ساعتی می گذرد و میکروفون مراسم دست به دست می شود و شما دفتر مطالبتان را محکم در دست گرفته اید و دزدکی مطالبتان را مرور می کنید. بالأخره نوبت شما می شود. شدیداً مواظب باشید که به هنگام قرائت لیست تقدیر و تشکرها مبادا نام کسی از قلم بیفتد و از او تشکر ننمایید! بستگی به قدرت آن فرد مورد نظر، بر کیفیت کار خود و صندلی بعدیتان ضربه وارد کردید و شاید تا مدت ها او با شما قهر باشد؛ پس شدیداً مواظب باشید.
این سخنرانی شما جزو معدود سخنرانی هایی است که همه ذره به ذره حرف هایتان را گوش می دهند؛ آن ها که مخالف شما هستند منتظر اشتباهی در گفتارتان هستند و آن ها که صندلی را مدیونشان هستید نیز فقط برای دریافت تأییدی بر عنوان شایستگی انتصاب شما گوش میدهند. عده ای نیز هستند که در هر صورتی از شما حمایت می کنند چون با شما متحدالمنافع هستند یا منتظر دریافت منافع از انتخاب شما هستند!! خبرنگاران مطالبتان را یادداشت می کنند و چند تا از شعارهای بزرگ کاریتان را برای تیتر خبرشان انتخاب می کنند و به گونه ای ورود شما را به آن صندلی اطلاع رسانی می کنند که گویا مدت هاست این اداره نیازمند توانایی ها و شایستگی های شماست.
پس از مراسم بعضی از خبرنگاران درباره بعضی مطالب و سَبک کاریتان از شما سؤالاتی می پرسند. عجله نکنید و دستپاچه نشوید؛ کافی است دفتر یادداشتتان را زیر بغل گرفته و با یک ژست روشنفکرانه از عبارات زیر به درستی استفاده نمایید:
«من هم موافق هستم و باید فرهنگ سازی شود.»
«بله باید کار ریشه ای صورت گیرد.»
«واقعاً باید به جوانان فرصت داد.»
اصلاً نگران نباشید؛ چرا که هر سه عبارت صحیح هستند و نشان دهنده نگاه کلان شما به مسائل است و اگر در این راستا کاری نیز نکردید هیچکس بعداً از شما درباره عدم کارکرد در این زمینه ها سؤالی نمی پرسد و مطالبه ای نمی کند؛ چون اساساً این عبارات را از روز اول هم فقط برای گفتن ساختند و نیازی به حرکت در این راستا نیز وجود ندارد و کارهای مهمتری در سازمانتان وجود دارد و وظیفه شما همان کنترل و مدیریت حواشی است.
مراسم به پایان می رسد و فضای مجازی اطرافیانتان پر می شود از لینک های خبر معارفه شما و عده ای هم طبق روال، به همان روشی که خود شما صندلی را گرفته اید دور شما می گردند تا صندلی های کوچکتر اداره شاملشان گردد.
آن ها که در دوره مدیر قبل اهل کار نبودند و به منافعشان نرسیدند بسیار شما را احترام می کنند و صمیمی می شوند تا شاید صندلی رفته به جوب، بازگردد!
در روزها و ماه های ابتدایی کارتان، افرادی بسیار دورتان می گردند و در برنامه هایتان فعال می شوند، این ها همان شکارچیان کاغذ حُکم طلایی مشاور هستند؛ نه تنها در مابقی سال حضوری ندارند، که فقط در زمان کسب حکم مشاوری شدیداً منافع شما را تأمین می کنند و پس از دریافت حکم دیگر خبری از آن ها نخواهید دید.
روزهای اول کاری خود را با چند کار نمایشی و یا همان ویترینی شروع کنید و با تیترهای بزرگ در سایت ها نمایش دهید که فلان کار بزرگ انجام گرفت و عکس های شما را پخش نمایند که دستتان را به گوشه ای گرفتید و به آن اشاره می کنید و در حال تحلیل و بررسی موضوعات هستید.
اصلی ترین نکته و تکنیک در مدیریت درست، که مهمتر از همه موارد بالا و مواردی است که در پایین اشاره می شود، پیدا کردن «جیغ زن هاست». اینها همان افراد دور و بر فرد مسئولی هستند که شما صندلیتان را مدیون لطف و عنایت او می دانید. این ها کسانی هستند که به محض دریافت هرگونه نقد، پیشنهاد، تحلیل و… سریع جیغ زده و فضای مجازی را پر می کنند از تخریب افراد. از جهل و خودبزرگ بینی این افراد بسیار بترسید که آن ها هیچ عیبی در خود نمی بینند و برای تأمین منافع مسئول مافوق خود، به هیچ چیز و هیچ کسی رحم نمی کنند و آخرتشان را هم فدای صندلی فلان مسئول می کنند!
یادتان باشد در ماه های ابتداییِ مدیریت صندلی خود، تمام نواقصات و معایب موجود را گردن نفر قبل بیندازید و دوره مدیریت او را کاملاً سیاه نشان دهید که گویا هیچ نقطه مثبتی نداشته است. به هر حال فرد قبل هم همان کسی بود که روز معارفه اش برای «انتصاب بجا و شایسته اش» بسیار تبریک ها گفته اند.

از همان ابتدا کمی با تأخیر به جلسات و برنامه های عمومی بیایید تا کلاسِ کار خود و سنگینی مسئولیتتان را به رخ بکشید. مواظب باشید که در دید عموم سر ساعت آمدن و منظم بودن، کار بی کلاسی است و می گویند عجب مسئول ندید بدیدی! با تأخیر هم که وارد شدید، حتماً در ردیف های ابتدایی برنامه بنشینید که در غیر اینصورت شأن و شخصیت جایگاهتان را پایین آورده اید.
به هنگام حضور در هر برنامه و نشستی، اگر مجری، سخنران یا میزبان از حضور شما تشکری نکرد، اَخم کرده، سریع برنامه را ترک کنید و دیگر در اینچنین برنامه هایی به نشانه اعتراض حضور نفرمایید.
راستی خوب حواستان باشد که همان هایی که وضعیت «انتصاب بجا و شایسته» برایتان گذاشتند و در گروه های مجازی طرفداری کردند، الآن وقت برداشت محصولشان است و آنچه را که کاشته اند باید درو کنند؛ لذا وقت تقسیم مسئولیت های پایین دستی، در صورت عدم تأمین منافعشان سریع به مخالفت با شما بر می خیزند و تنها راه بیمه شما برای عبور از این بحران، رضایت رابطین با فرد مافوقتان هست و بس!
در تمام برنامه ریزی های ریز و درشت کاری خود، با همان فرد مافوقی که صندلیتان را مدیون او هستی، حتماً هماهنگ باش و هیچ انتصاب، حضور در برنامه ها، مصاحبه ها و… خود را بدون رضایت او انجام ندهید چراکه دوام این صندلی ها بسته به رضایت آن هاست.
در دوره مدیریت خود از چند چیز فاصله بگیرید: برنامه های نو و خلاقانه، بالاتر از دستورالعمل ها فکر کردن، بومی کردن قوانین و اوامر، دنبال اثرگذاری و کیفیت بودن!! این ها همه اش حاشیه هستند و هیچ تأثیری در تداوم و یا ارتقاء صندلی بعدی شما ندارند و بیشتر از همه این ها فضای مجازی، رضایت همان جیغ زن ها و رابط های مافوق کافی است. اصولاً این چنین برنامه هایی که باعث تعالی اداره و جامعه هدف آن می شود، رشد شما را متوقف می کند و بیشتر باعث رشد سازمانتان می شود نه شما!! محافظه کار باشید و نکند خدای نکرده فلان رابط با مافوق، از شما ناراحت شود.
نزدیک انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بعدی نیز در میان طایفه و اطرافیانتان برای شاخه و مافوق خود تبلیغ بفرمایید که پیروزی مجدد آن ها یعنی پیروزی خودتان در مسیر کسب صندلی های بیشتر و بزرگ تر.
اساساً مدیریت کار ساده ای است! فقط همان ماه اول کمی سخت است و مابقی همان تکرار و روزمره گی ها و جلسات و برنامه های تکراری سالانه است. شما به شایستگی برای این صندلی انتخاب شدید و فرآیند به گونه ای است که پس از پَرِش بر اولین صندلی، دیگر از آن پایین نخواهید آمد و از از این صندلی به صندلی بعد ارتقاء می یابید.
بالأخره پس از دو یا سه سال دوره «مدیریت شایسته» شما به پایان می رسد و برای انتقال به صندلی بالاتر مهیا شوید. در مراسم تکریم و خداحافظی با شما و «انتصاب شایسته و بجای نفر جدید!!» همان نکاتی را که مدیر قبل از شما اجرا نمود انجام دهید و چند نفر را برای تعریف مُطلق از اقداماتتان بالای جایگاه بیاورید و نگذارید داخل مراسم خداحافظیتان جز خوبی چیزی گفته شود. در مراسم معارفه صندلی بعدیتان دیگر راحت خواهید بود و از تجربیات مراسم قبلی معارفه تان استفاده نمایید.

راستی، آیا بجز تعداد انگشت شماری از اطرافیان هر فرد، کسی به یاد دارد رئیس فلان اداره سال ۱۳۷۸ چه کسی بوده؟ یا سال ۸۳؟
باور کنیم که همه می آیند و می روند، و سال های بعد نامی از او باقی نمی ماند بجز تمام کارهای نیکی که در پرونده اعمالش برای آخرت ذخیره کرد و بس.

خبرنگار : Mohammad Riahy

دیدگاه ها بسته شده اند.

نظرسنجی

    • آخرین اخبار
    • پربازدیدترین اخبار

    ویدیو ها

    همراه اول

    بالای صفحه
    طراحی سایت