با توجه به فضای که بعد از ۸۸ بر کشور حاکم شد و عملا حذف نیروهای دلسوز انقلاب به یک رویه تبدیل شده بود همه رهبران اصلاح طلب از حصر گرفته تا حبس و آقای خاتمی و آیت الله هاشمی و سید حسن خمینی همه با یک نگاه مشترک که نتیجه آن حضور فعال در انتخابات بود تاکید داشتند.
خداوند را گواه میگیرم آنچه را که می نویسم نگاه شخصی و سیاسی خودم در حد توان و شناخت نسبی که از روند سیاست داخلی کشور و سیاست های دولت تدبیر دارم بیان میکنم.
همگان اطلاع داریم اصلاح طلبان در چه شرایطی از کاندیدای جریان اعتدال حمایت کردند. با توجه به فضای که بعد از ۸۸ بر کشور حاکم شد و عملا حذف نیروهای دلسوز انقلاب به یک رویه تبدیل شده بود همه رهبران اصلاح طلب از حصر گرفته تا حبس و آقای خاتمی و آیت الله هاشمی و سید حسن خمینی همه با یک نگاه مشترک که نتیجه آن حضور فعال در انتخابات بود تاکید داشتند.
طبیعی بود بعد آن همه محدودیت که برای جریان اصلاحات بوجود آمده بود اجازه حضور به نیروهای اصلی داده نمیشد تا جاییکه حضور چهره معتدل و یکی از بانیان اصلی انقلاب حضرت آیت الله هاشمی را هم تحمل نکردند.
واقعیت فضای سیاسی آن روزهای کشور همان بود که در سال ۹۲ اتفاق افتاد. اجماع روی کاندیدای معتدل دکتر روحانی بود که شعارش اعتدال و خود را معتدل معرفی کرد.
استفاده از همه ظرفیت های سیاسی معتدل در کشور تکیه کلام اصلی روحانی بود. اصلاح طلبان خوب میدانستند که از چه کسی با چه پیشینه ای حمایت میکنند ولی چون منافع ملی کشور را ترجیح میدادند در حمایت از روحانی مصمم بودند.
بعد از روی کارآمدن دولت چندبار ریس دولت اصلاحات تاکید کردند که اصلاح طلبان قصد سهم خواهی از دولت ندارند ولی از هیچ کمکی هم دریغ نمیکنند.
دولت اعتدال شروع بکار کرد و باید وزرایش را از فیلتر مجلس نهم عبور میداد. مجلسی که همه تلاشش را برای مقابله با منتخب اراده ملت بکار گرفت. روحانی معتدل، رحمانی فضلی اصولگرا را در راس مهمترین وزارتخانه قرار داد. حال باید خود منصفانه قضاوت کنیم رئیس جمهور معتدل وزیر کشور اصولگرا نمایندگان مجلس پایداری …استاندارها چکاره باشند ما را راضی میکنند؟؟؟؟
در این بین استاندار استان کهگیلویه و بویراحمد به گواه بیشتر اصلاح طلبان استان از جنس اصلاح طلبی و مشی جریان اصلاحات انتخاب شد جدا از اینکه انتقادهایی بود از نحوه انتخاب شدن ایشان. بعد از چهار سال اگر بخواهیم عملکرد صرفا سیاسی دکتر خادمی را تحلیل کنیم باید همه شرایط را لحاظ کرد.
نمیشود نگاه سیاسی خادمی را با استاندار جریان فکری اصولگرا از جمله حسینی و صابری مقایسه کرد. چرا که نه روحانی، خاتمی هست نه رحمانی فضلی، عبدالله نوری یا موسوی لاری هست. پس باید واقع بین باشیم و عملکرد حسینی و صابری ها باید با استانداران دولت اصلاحات از جمله شورانگیز و دوستی مقایسه کرد.
مگر خود روحانی چقدر از نیروهایی اصلاح طلب اصیل در کابینه استفاده کرد؟ پس باید با همان نگاهی که به رئیس جمهور داریم و محدودیت های آن و فاصله اش را با اصلاح طلبان درک میکنیم انتظار میرود همین نگاه را هم به مدیرت استان داشته باشیم و محدویت هایش را هم ببینیم.
البته این منکر نقدهای که وجود دارد نمیشود. خیلی از دوستان اصلاح طلب اصیل استان در حاشیه هستند همانطور که در کل کشور هستند. آری عملکرد سیاسی دکتر خادمی را باید نسبت به بقیه استاندارهای کشور سنجید تا قضاوت منصفانه باشد.
با نگاهی به استانهای همجوار و کل کشور متوجه خواهیم شد که استان ما در زمینه عزل نصب ها چند گام جلوتر هست (به عنوان مثال فرماندار مرکزی شهرستان اصفهان که یادگار دوران احمدینژاد بود هفته قبل عوض شد اگه در استان ما بود قطعا صدای همه را بلند میکرد. درست بلافاصله به عنوان مشاور استاندار هم برگزیده شد.) اکثر مدیران کل تغییر کردند و بیشتر آنها در دایره اصلاح طلبی تعریف میشوند .این عملکرد قابل تحسین هست.
من صرفا نگاه شخصی وسیاسی خود را نوشتم و اعتقاد دارم در شرایط فعلی باید همه با هم متحد شویم و اجازه ندهیم در آستانه انتخابات رقیب ما که همه تریبون ها در اختیارش هست از این وضعیت نهایت استفاده سیاسی خودش را ببرد.
در پایان از استاندار هم تقاضا داریم در این شرایط حساس برای جلوگیری از حاشیه ها صدای حامیان دولت را بیشتر بشنود. انشاءالله
__________________
حمزه بنام- فعال سیاسی