در حالی که قریب به ده سال از صدارت قالیباف بر شهرداری تهران، با لطایف الحیل و انواع بازی ها و لابی های سیاسی می گذرد ، به نظر می رسد رفتار نسنجیده و درجا زدن مدام او، همچنان مهمترین علت پسرفت او در فضای سیاسی – اجرایی کشور باشد.
به گزارش خبرنگار «انتخاب»؛ قالیباف که در آخرین ماههای فرماندهی اش بر ناجا، با تزریق «اعتماد به نفسِ» نزدیکانش تصور کرد می تواند یکشبه ره صدساله رود و ردای ریاست جمهوری بر تن کند، از سال ۸۴ صندلی شهرداری را تصاحب کرد و ظاهراً بنایی برای رها کردنش نیز ندارد و البته به نظر می آید، تا زمانی که پستی دلچسب تر از «شهرداری» را در اختیار نگیرد، از این «سوپر صندلی» نخواهد گذشت!
قالیباف به القاءِ نادرستِ نزدیکانش و اعتماد به نفس مثال زدنی ذاتی اش، خود را یک رجل سیاسی و مدیر احرایی تمام عیار می داند، اما به دلیل عدم حضور در مناظرات و گفت و گوهای شفاف و اصرار بر مصاحبه ها و سخنرانی های یکطرفه، همواره پس از حملاتی که خود اتفاقاً آغاز می کند، جواب هایی دریافت کرده که خود و استدلال هایش، در این جواب ها حل می شود!
وی که اخیراً توانست مشاور عالی رئیس دانشگاه تهران را تصاحب کند تا در سوابقش، رزومه دانشگاهی خالی نباشد ، در تازه ترین تکه پرانیِ خود که بیشتر شبیه به خود زنی بود، سعی کرد مسائل شهری را وسط بکشد و به جای پاسخگویی در مورد انواع مشکلات آزاردهنده در شهر ، رشد روز افزون حلقه ی دلالان شهری و ثروت های نجومی یکشبه ایجاد شده، زیرساختهای منطقه ۱۲ را به رخ بکشاند!
آنطور که خبرانلاین گزارش داده، قالیباف صبح امروز در مراسم افتتاح خط مترو فرودگاه مهرآباد خطاب به جهانگیری معاون اول رئیس جمهور گفت: آقای جهانگیری، اگر ایام عید در تهران تشریف داشتید سری به منطقه ۱۲ بزنید تا از نزدیک حجم عظیم کارهای زیرساختی را ببینید.
جهانگیری اما در پاسخ ، سخنانی گفت که بار دیگر باعث شد نه تنها حمله ی قالیباف بی اثر شود، بلکه مضرات مدیریتی او بیش از پیش عیان شود. معاون اول رییس جمهور خطاب به قالیباف گفت: جناب قالیباف، از جنابعالی هم تقاضا میشود چنانچه در ایام عید در تهران تشریف دارید گشتی در مناطق ۱و ۲ و ۳ و ۵ و … تهران بزنید تا با حجم عظیم تخلفات گوناگون در حوزه عمران شهری، از تخریب باغات گرفته تا گودبرداریهای غیرمجاز، بیشتر آشنا شوید.
درسی که قالیباف نگرفت!
با این حال به نظر می رسد، قالیباف از ماجرای حمله لفظی به روحانی در ایام انتخابات درسِ عبرت نگرفته است. ماجرای از پیش برنامه ریزی شده ی او که پاس گلی استثنایی به روحانی تقدیم کرد تا شهردار تهران ، شهردار تهران بماند!
قالیباف وقتی که در مناظرات مشهور انتخاباتی، حمله لفظی شدیداللحنی از جنس «بگم بگم» های مشهور نثار روحانی کرد، نمی دانست رئیس جمهور فعلی ایران خود ید طولایی در تکه پرانی و پاسخ دادن سر بزنگاه دارد. وقنی که قالیباف (که تا چند روز قبل از مناظره مشهور، خود را نفر اول ریاست جمهوری می دانست ، اما یکباره ورق برگشته بود و روحانی حائثر اکثریت آرائ در نظرسنجی ها بود، بنابراین نیاز داشت به او حمله کند تا رای او ریزش کند) به روحانی گفت:
در سال ۸۲ که فرمانده نیروی انتظامی بودم و شما دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم، در سالگرد حمله به کوی دانشگاه، هر سال برنامه میگرفتند یک جلسه من گفتم اجازه بدهید دفتر تحکیم وحدت مراسم را بگیرد. شما اشاره به این میکردید که بابا دنبال دردسر هستی ول کن چه مجوزی. این اصرار من بود که اجازه بدهیم دانشجو حرفش را بدهد ولی در چارچوب قانون. در شورای امنیت کشور هم در سال ۸۲ جلسه ای برگزار شد، من معتقد بودم پشت حوادث سال ۸۲ حوادثی که در کوی دانشگاه یا خوابگاه طرشت علامه اتفاق افتاد نیروی انتظامی تمام قد جلوی لباس شخصی ها افتاد و اجازه ندادیم حوادث ۷۸ رخ بیاید. میگفتم پشت حوادث دانشجویان نیستند. در جلسه اصرار کردم اگر دانشگاه اشکال دارد، به نیروی انتظامی اجازه ورود بدهید. من با اصرار این مجوز را گرفتم. به خاطر اینکه معتقد بودم سیاسیون پشت این ماجرا هستند نه دانشجویان.
روحانی اما پاسخ داد:
از آقای قالیباف خیلی تعجب میکنم. درست است باید رقابت کنیم ولی نه اینجوری. آقای قالیباف دلم نمیخواست بگم. آنجا بحث این بود شما میگفتید دانشجویان بیایند ما برنامه گازانبری داریم. ما میگفتیم راه این است که مجوز بدهیم و دستگیر کنیم. من راجع چند کلانتری به شما گزارش دادم. شما چی گفتید؟ نمیخواهم بازگوکنم. گفتید کل آدمهای سالم من این تعداد است. برنگردید به بحث های آن زمان، این سینه من پر است از مسائل فراوان. حرف برای گفتن زیاد داریم. بگذارید رقابتمان سالم و درست باشد. شورای عالی امنیت ملی هم مدافع اقوام بوده به این شورا اتهام نزنید. از ابتدای زندگی سیاسی مسیرم روشن است هیچوقت پادگانی فکر و عمل نکردم.جزو افرادی هستم که حقوق خواندم، من سرهنگ نیستم. حقوقدان هستم. حواسمان باشد چگونه حرف میزنیم. هرچه اطلاعات لازم باشد در ذهنم دارم که بگویم. همیشه روبروی افراطیون ایستادم و طرفدار آزادی بیان و مخالف افراط و تفریط بودهام.چرا اینطوری بحث میکنید؟ اگر بنا به این باشد که حرف زیاد داریم برای گفتن.