نمونههای بسیاری در ذهن اصحاب رسانه وجود دارد که خبرنگاری به دلیل اخبار و گزارشهای خود یا رسانهای که در آن کار میکند و یک فرد یا سازمان را هدف انتقاد قرار داده، از جلسات و برنامههای مرتبط حذف شده است.
پایگاه خبری صدای جنب:
سرمقاله روزنامه ابتکار – رضا دهکی
خود شکن، آینه شکستن خطاست!
ضربالمثل معروفی است که در میان اهالی رسانه به این شکل گفته میشود: «خبرنگار، مرغ عزا و عروسی است»! بنا بر این تعبیر، اهالی رسانه در هر شرایطی میتوانند طرف اتهام عدهای قرار گیرند.
مردم درباره خبرنگاران گاه اتهامهایی همچون خودسانسوری، ترسو بودن، اتصال به حاکمیت، قلمفروشی و جنجالدوستی را مطرح میکنند و مسئولان نیز گاه آنها را به چشم جاسوس، مزاحم، هوچیگر، جنجالآفرین، شیطان (به معنی شیطنتکننده!) و در اظهارنظری تکراری که اخیرا نیز از سوی یکی از نمایندگان مجلس مطرح شده، فضول میبینند. هر چند نمیتوان احترام بسیاری به شغل خبرنگاری و تقدیر و تشکرهای مناسبتی مسئولان از اصحاب رسانه – همچون روز خبرنگار که تنها دو هفته از آن میگذرد – کتمان کرد، اما حاصل این طرز نگاه در نهایت از یک سو بدبینی برخی به رسانههای رسمی است و از سوی دیگر باعث میشود که در بسیاری موارد راهحل بسیاری از مشکلات، دیده نشدن آنها و بر همین اساس، حذف خبرنگاران تلقی شود.
هر چند در آخرین نمونه این ماجراها، اداره اخبار مجلس شورای اسلامی ایجاد هر گونه محدودیت برای خبرنگاران و عکاسان را بعد از پیشنهاد برخی نمایندگان درباره محدودیت حضور عکاسان به ابتدای جلسات صحن علنی و کاهش تعداد خبرنگاران پارلمانی رد کرده است، اما اصل طرح این موضوع نشان میدهد که نگاه مسئولان به خبرنگاران حتی در جایی که لقب «خانه ملت» را بر خود دارد و نمایندگانش، وکلای ملت هستند، به چه گونه است. به نظر میرسد طرح این موضوع از سوی برخی از نمایندگان به دلیل حاشیههای اخبار و تصاویری است که در هفتههای اخیر درباره سلفی گرفتنهای نمایندگان با کاترین اشتون در روز تحلیف رئیسجمهوری دولت دوازدهم، رفتارها، در آغوش کشیدنها و شوخیهای عجیب برخی نمایندگان با یکدیگر در جلسات صحن علنی و تاکید مکرر رئیس مجلس برای نظمدهی به جلسات صحن علنی و نشستن نمایندگان در جای خود و امثال آن باشد. با این حال در سوی دیگر ماجرا هم نمایندهای هست که در استدلالش برای آوردن گلابی به صحن علنی و خوردن آن در میان جلسه مجلس – که البته از اساس ایراد خاصی هم نداشت و نیاز به توجیه آن هم دیده نمیشد – درباره اطمینان از حضور «فضولها» و عکسبرداریشان از این صحنه میگوید و این که برای رساندن پیامش روی این موضوع حساب باز کرده است!
حذف خبرنگاران تنها به این موارد محدود نمیشود. نمونههای بسیاری در ذهن اصحاب رسانه وجود دارد که خبرنگاری به دلیل اخبار و گزارشهای خود یا رسانهای که در آن کار میکند و یک فرد یا سازمان را هدف انتقاد قرار داده، از جلسات و برنامههای مرتبط حذف شده است. این موضوع حتی در سطح کلانتر باعث شکایت از خبرنگار و رسانه نیز شده و در وانفسای دسترسی آزاد به اطلاعات – که قانونش ماهها پس از تصویب و هفتهها بعد از راهاندازی سامانه اینترنتی آن همچنان نصفه و نیمه اجرا میشود – ممکن است انتشار اخباری از یک تخلف و یا انتقاد از عملکرد یک نهاد، منجر به شکایت و شکایتکشی شود. در تمامی این موارد یک نکته مشترک است؛ مشکل اصلی از نگاه بسیاری مسئولان، وجود «مساله» نیست، بلکه مشکل اصلی این است که آن «مساله» از سوی رسانهها همچون آینهای به سطح جامعه بازتابانده شده و عملکرد فرد یا افرادی را زیر سوال برده است.
بسیاری «جهنم» دانته را به «برزخ» و «بهشت» ترجیح میدهند و معتقدند این دو نسبت به «جهنم» حوصلهسربر هستند! بازیگران نقشهای منفی را فرصت مناسبتری برای نمایش تواناییهای خود مییابند. شاید در همین روند است که که اخبار مثبت و تعریفی چندان بازخوردی ندارند و حتی از دید بسیاری رپرتاژهای تبلیغی دانسته میشوند و در سوی دیگر اخبار منفی و انتقادی هم بازخورد و اصطلاحا مشتری بیشتری به خود میبینند و البته دست خبرنگار را هم بیشتر باز میگذارند تا گزارش جذابتری بنویسد. هر چند لازم است که رسانه و خبرنگار چنان جذب جذابیت این اخبار نشود که از دایره انصاف خارج شود و نکات مثبت و خوبیها را فراموش کند، اما نمیتوان به دلایلی مثل ایجاد ناامیدی، سیاهنمایی، ندیدن نقاط قوت و مانند آن مانع از آن شد که خبرنگار نقاط و نکات منفی را نبیند و برجسته نکند. این که فسادی رخ دهد یا ایرادی در کار فرد یا سازمانی باشد، دلیل خوبی نیست تا به جای بررسی و حل مساله، افشاگر مساله را زیر ضرب و فشار ببریم. حتی فراتر از حذف خبرنگاران در محدوده یک نهاد و سازمان، این نکته را باید به خاطر داشت که هر چند به گفته مسئولان هیچ خبرنگاری به دلیل «خبرنگار بودن» دچار مشکل قضایی نمیشود، اما درگیر شدن خبرنگاران در چنین فرآیندهایی، از بازداشت تا محاکمه در دادگاه در اذهان عمومی در درجه اول بخشی از همین موضوع دانسته میشود…
هر چند ممکن است حذف خبرنگاران باعث شود از دسترسی لازم برای انتشار اخبار و گزارشهایی کاسته شود و دیگر خبرنگاران نیز در این زمینه محتاطتر شوند و در نتیجه مقصود طراحان چنین حرکتی حاصل شود، اما باید دانست که همین حذف و تحریم خبرنگاران نیز خود خبری خواهد بود که تاثیرش اگر از انتشار اخبار اولیه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست و کمترین نتیجه و حاصلش نیز افزون شدن حس بیاعتمادی در جامعه خواهد بود. اگر رسانهها و خبرنگاران به مثابه آینه تمامنمای جامعه تلقی شوند، شاید بهتر باشد که مسئولان این بیت را نصبالعین خود قرار دهند که «آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن آینه شکستن خطاست».