در اسلام دو عید است که به عنوان عید اسلامی به رسمیت شناخته شده است: عید شریف فطر عید است برای ضیافه اللَّه، و عید شریف قربان عید است برای لقاء اللَّه؛ و آن عید که ضیافه اللَّه است، مقدمه است برای لقاء اللَّه!
پایگاه خبری صدای جنوب:
به مناسبت فرا رسیدن عید قربان نگاهی خواهیم داشت به سخنرانی امام خمینی (س) در جمع مقامات لشکری و کشوری «۱» و اقشار مختلف مردم، که در ۲۷ شهریور ۱۳۶۲ به مناسبت عید قربان انجام شد.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
ضیافه اللَّه مقدمه لقاء اللَّه
متقابلًا این عید مبارک را به همه آقایان و همه ملت مسلمان ایران و به همه محرومان جهان تبریک عرض میکنم. در اسلام دو عید است که به عنوان عید اسلامی به رسمیت شناخته شده است: عید شریف فطر عید است برای ضیافه اللَّه، و عید شریف قربان عید است برای لقاء اللَّه؛ و آن عید که ضیافه اللَّه است، مقدمه است برای لقاء اللَّه، و اینکه امر شده است به حضرت ابراهیم که فریاد بزن تا بیایند پیش تو، برای اینکه راه راهی است که از طریق، ولی اللَّه باید طی بشود، از طریق اولیاء اللَّه باید طی بشود، و حضرت ابراهیم- سلام اللَّه علیه- ولیّ وقت بود و ولیّ است برای همه نسلها، و رسول اکرم ولیّ اعظم است و ولیّ است برای همه عالم، و از راه اینها باید رسید به آنجایی که باید رسید. ابراهیم- علیه السلام- بعد از اینکه مراحلی را طی فرمود، آخرش فرمود، عرض کرد: وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ «۱» او وَجَّهْتُ وَجْهی میگوید و برای رسول اکرم ثُمَّ دَنی فَتَدلیَّ فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ اوْ ادْنی «۲» است و بین این دوتا فرق است، با اینکه هر دو در غایت کمال است.
برکات ادعیه وارده از ائمه
و از برکاتی که ما داریم، برای ما هست، برکات ادعیهای است که از ائمه اطهار وارد شده است. ادعیه ائمه اطهار- همان طوری که خود قرآن شریف هم آن طور است- که یک سفرهای است که پهن شده است برای اینکه همه قشرها از آن استفاده کنند. قرآن را چنانچه ملاحظه میفرمایید، در آن اکثراً آیات شریفهای است که اکثر مردم از آن استفاده میکنند؛ و در قرآن شریف آیاتی است که فقهای عظام از آن استفاده میکنند. آیاتی است که فلاسفه از آن استفاده میکنند. آیاتی است که عرفا از آن استفاده میکنند. آیاتی است که خاصه اولیا از آن استفاده میکنند؛ و آیاتی است که رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- به او رسیده است، و به وسیله او به کسانی که لایق هستند رسیده است. قرآن، آیاتی که در این زمینه است که اهل معرفت از آن استفاده میکنند زیاد است، مثل اللَّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ، «۳» هُوَ الْاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ، «۴» هُوَ مَعَکُمْ ایْنَما کُنْتُمْ «۵» و امثال اینها که در لفظ و در بیان ممکن است که انسان برای آنها بیاناتی بکند، ولی به حسب واقع و حظّ واقعی مشکل است که کسی غیر از آنکه خوطب به، «۶» به این طور مسائل برسد. هُوَ الظَّاهِرُ، هُوَ الْباطِنُ خوب، وقتی دست ماها دادند گفتیم به اینکه هُوَ الْمُظْهِرُ «۱» لکن مسأله این نیست. اللَّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ وقتی دست بشر عادی رسیده «منور السماوات و الارض» معنا کرده، لکن مسأله این نیست. در روایات هم همین طور است. ادعیهای که از ائمه اطهار وارد شده است این هم یک سفرهای است، پهن شده است برای اینکه همه از آن استفاده کنند، هر کس به مقدار فهمش؛ و اکثراً چیزهایی است که عامه مردم از آن استفاده میکنند و فقراتی در ادعیه هست که فلاسفه از آن استفاده میکنند. فقراتی هست که عرفا از آن استفاده میکنند. فقراتی هست که خاصه اولیا باید از آن استفاده کنند. همین در دعای عرفهای که حضرت سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- در روز عید خوانده، در روز عرفه خوانده اند، این دعا اکثراً چیزهایی است که اکثر بینندگان از آن استفاده میکنند، لکن در بین آن یک چیزهای دیگری هست که استفاده از او مشکل است، حتی برای عرفای بزرگ أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهُورْ حتی اینکه ما لَیسَ لَکَ این تعبیر غیر از این است که هُوَ الْمُظْهِرُ، أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ الظُّهور ما لَیْسَ لَکَ «۲» یعنی ظهور همه از توست، ظهور توست مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجُ الی دَلیل «۳» چه وقت غائب بودی؟ هیچ وقت غائب نبودی، از تو باید استدلال به دیگران بشود، نه از دیگران استدلال به تو، و هکذا. این از نعمتهای بزرگی است که برای بندگان خدا آمده است، و هر کس به اندازه خودش از او استفاده میکند؛ و بسیاری هم هستند که گمان میکنند استفاده کردند، لکن واقع مطلب بسیار مشکل است. یعنی بعضی امور است که تصدیقش آسان است لکن تصورش مشکل. بعضی از مسائل هست که تصور، انسان نمیتواند بکند، لکن تصدیقش میکند، و مسائل که مال اهل معرفت است از این جور مسائل هستند، تصدیق میشود کرد به اینکه هو الظاهر، لکن تصور هو الظاهر یک تصوری است که بسیار مشکل است، مگر برای آنهایی که خاصه اولیا هستند و عید شریف قربان و اینکه همه را خواستند، فی الناس، فریاد بزن بین ناس که بیایند و بیایند به سوی توای ابراهیم، و به سوی رسول خدا در وقتی که رسول خدا هست، و به سوی ولیّ در وقتی که ولیّ هست، به سوی او بیایند و به سوی او آمدن، به سوی خدا رفتن است، نه اینکه به سوی او بیایند در مقابل به سوی خدا رفتن، به سوی او رفتن عین به سوی خدا رفتن است. از این جهت دعوت به این است که به سوی خدا بروند، لکن راه این است، طریق این است؛ و ابراهیم- سلام اللَّه علیه-، عید برای او برای ذبیح اللَّه است، که ثمره وجود خودش «۱» را حاضر شد که فدا کند، و برای رسول اللَّه هم، برای ذبیح اللَّه در این امت است، که ذبیح اللَّه هم، «فِدیه» «۲» هم تفسیر شده است در بعض روایات به حضرت سید الشهدا. ابراهیم تا آن حدی که حد فداکاری هست رفت، منتها خدای تبارک و تعالی برای او فِدیه فرستاد، و پیغمبر اکرم هم تا آن حدی که هست و و اصل هم به آن حدّ شد، برای اینکه ذبح واقع شد؛ و نمونههایی از این مسائل در بین بشر هست، لکن با تفاوتهای بسیار زیاد که آن تفاوتها مربوط به مراتب معرفت است.
فداکاری جوانان و جنایات ابرقدرتها
الآن شما در این عصر که ملاحظه میکنید جوانهایی هستند که واقعاً فداکاری میکنند، واقعاً رو به شهادت میروند. کسانی هستند که واقعاً جوانهایشان را به شهادت میفرستند و خوشحال هم هستند. این همان سنخ هست، لکن تفاوت این است که آنجا معرفت یک معرفت عالی مقامی است و اینجا به آن مرتبه نرسیده است، اینجا نمونهای از اوست. فداکاریهای جوانهای عزیز ما و پدرهای آنها و مادرهای آنها همان نحو است که آنها کردند. اینها ذبح میشوند به همان طوری که اسماعیل ذبح شد و به همان طوری که فدیه اسماعیل به حسب روایات ذبح شد؛ و ما باید بگوییم که عاجزیم از اینکه همین فداکاری که اینها دارند هم، ما عاجزیم که تصور کنیم؛ و بحمد اللَّه این فداکارها برای اسلام آن چنان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند، آن طور برای کشور خودشان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند؛ و ما آرزو داریم که این سرافرازی برای همه ملتها حاصل بشود و انقلاب به همین معنا برای همه ملتها حاصل بشود، برای همه مستضعفین حاصل بشود. از آن طرف هم در مقابل این طور فداکاری و این طور تفدیه برای اسلام، آن طور جنایات در دنیا واقع میشود. جنایات عظیمی که از دولتهای بزرگ بر همه بشر واقع میشود و امروز دنیا گرفتار این دو قطب است و بشر گرفتار این دو قطب است که خدای تبارک و تعالی ان شاء اللَّه نجات بدهد بشر را از این دو قطب فاسد…. صحیفه امام، ج۱۸، ص: ۱۲۸- ۱۱۸
منبع: جماران