هاشمی پور تصمیمی را که بر روی کاغذها در بایگانی وزارت خانه و شرکت گاز و ادرات خاک میخورد انتخاب کرد تاخدمتی کند و سامانی ببخشد.
پایگاه خبری صدای جنوب:
دربحبوحه ی تبلیغات انتخابات دهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی در کهگیلویه ی بزرگ؛ صبح روز۲۷بهمن ۹۴ جهت سرکشی ودیدارمردمی همراه با سردارهاشمی پور راهی مناطقی از حومه ی قلعه رئیسی شدیم. صبح به غایت سردی بود و جاده در کمرکش کوهستان با پیچ وتاب های فراوان، به سانِ ماری درآغوش کوهستان پیچیده بود وبالا میرفت.گاهی به عمق دره ای و گاهی به اوج قله ای. مه غلیظی در برخی ازنقاط کوهستان مانندتکه ای ابر بازیگوش با روان آدم بازی میکرد. برخی جاها وضعیت جاده بسیارنامناسب مینمود. پیچ های تند و چاله های لبریزاز آب باران ،حرکت کاروان را کندمیکرد. درتلالو انوار درخشان خورشید ، تپه ها و دره ها باسبزه هایی نورسته، منظره ی جالبی را ترسیم میکرد. اکسیژن سرشار و آسمان آبی کوهستان حکایت از بکری و دست نخوردگی طبیعت بین راه داشت. هرچند به روستا نزدیکتر میشدیم جنگل های بلوط تُنک تر میشدند. وارد روستا شدیم.آنچه جلب توجه میکرد تَلی از هیزم هایی بود که روی هم انبار شده بودند و گاه به بلندی یک ساختمان میرسیدند. در روستای “قلعه بَنی” در منزل میزبان، بعداز گپ و گفت های مرسوم و معارفات وتعارفات، نماینده ی اهالی به تشریح مشکلات پرداختند. از کمبود شبکه های تلویزیونی و ضعف فرکانس تا مشکل انتن دهی تلفن های همراه و زیرساخت ها و طرح هادی و مشکل سوخت- نفت سفید- تا آسفالت مناسب.
در پایان دیدار؛ هاشمی پور رو به حضار و میزبان کرده و گفتند: به یاری خدا تا دو؛ سه سال آینده از دست این آهن قراضه ها و این بوی بد ودود اینها راحت خواهید شد و دستش را بربخاری نفت سوز وسط اتاق گذاشتند. میزبان بانگاهی سرشار از ناباوری و رگه هایی از امید انشاء الله گفت و ما به سمت روستای “چَم لَپو “برگشتیم. آنجاهم بامشکلات و اهالی آشنا شدیم و به امامزاده نورالدین عباس( ع) رفتیم. بعد از نماز ظهر و زیارت امامزاده به دهدشت برگشتیم.
سالهای طولانی ، یکی از مناظری که در منطقه ی چاروسا و دیشموک و حومه به کرات مشاهده میشد و میشود انبوهی از هیزم در کنار خانه ها و زنانی هست که پشته های هیمه بر دوش از کوه پائین می آیند. منظره ای دردناک که روح هر انسانی را می آزارد. مردانی که یک تنه ی بزرگ بلوط یا هر درخت دیگری بر دوش داشتند وزنانی که پشته های هیمه را طناب پیچ کرده و به خانه می آوردند. زمان و فصلش تفاوتی نداشت. کافی بودبه هیمه ای ، تنه ی بلوطی یا ” چِلکه ی” درختی برخورد کنند؛ فورا آن را به عنوان ذخیره ی سوخت به خانه می آوردند. جنگلها در اطراف روستاها به طرز ناخوشایندی تخریب شده اند. بلوط های تناور را بر زمین انداخته اند تاهم فضا برای کشاورزی فراهم شود و هم سوخت زمستانشان را تهیه کنند. هکتارها از جنگل نابود شده تا این مردمان از سوز سرمای پائیزوزمستان در امان باشند.
در دو شهر قلعه رئیسی و دیشموک قضیه اندکی متفاوت مینمود. بشکه های کوچک و بزرگ ذخیره ی نفت در سطح شهر خودنمایی میکردند. گاهی صف های طویلی از بشکه های ۲۰۰ لیتری در کنار پمپ بنزین یا شرکت تعاونی عامل فروش سوخت. سالها بود که این مردم با مشکل سوخت و جیره بندی و چراغ نفتی دست و پنجه نرم میکردند. در منازل و ادارات بوی ناقص سوختن بخاری ها مشام انسان را آزار میداد. شب های سرد و بارانی که تانکرحمل سوخت به جایگاه ها میرسید غوغایی بود وصف ناشدنی. از انواع وانت تا تراکتور و حتی کمپرسی ها که بشکه های نفت را آورده و صف های طولانی ؛ فقط جهت تامین نفت سفید.
تمام سلیقه ی زنان خانه دار درخانه داری با بوی بد نفت و co2 به فنا میرفت. دستان ترک خورده و شقه شقه ی کودکان دبستانی و صورت سوخته از سرمای زمستان شیرمردان طیبی و بهمئی و سادات گرانقدر..
چهل سال انقلاب، چهل سال فراموشی و تبعیض. هنگام رای گیری این مردم پرستش میکردند و در زمان خدمت به حسابشان نمی آوردند. تنفر شدیدی در وجودم شعله ور میشود از مسولانی که مردم را ابزار میدانند.
سالها بعد ؛ اما:
هاشمی پور تصمیمی را که بر روی کاغذها در بایگانی وزارت خانه و شرکت گاز و ادرات خاک میخورد انتخاب کرد تاخدمتی کند و سامانی ببخشد. درسایه ی خدمات نظام جمهوری اسلامی و رایزنی های سردار و فضل خداوند در ششم اسفند ۹۵ باحضور معاون وزیر نفت مهندس عراقی و مدیرعامل گاز کشور مهندس امامی و مدیرکل شرکت گازاستان و فرماندارپوزش و بخشدارامیریان و روحانیت معظم و مردم شریف دو شهر قلعه رئیسی و دیشموک و روستاهای حومه و جمع کثیری از مسولان شهرستانی و استانی در روستای انجیره کلنگ آغاز عملیات گاز رسانی به مناطق محروم چاروسا و دیشموک به زمین زده شد.
ربیعی جوان به عنوان پیمانکار عهده دار طرح شد و مردم و مسولان همدل و هم قول تلاش کردند تا جهت صیانت از جنگل ها و رفع مشکل گرمایش منازل در زمستانهای برفی و سرد از هیچ کوششی دریغ نورزند. هاشمی پور در روستای انجیره قول داد و قول گرفت. تجهیزکارگاه ها و صدای گوشخراش پیکورها در حاشیه ی جاده ی کوهستانی منطقه، به کارگیری برخی از جوانان در این پروژه، دلبستگی مسولان به مردم و همت برای رفع این محرومیت بزرگ.
اینک در کمتراز دوسال، گازرسانی به دیشموک به ایستگاه آخر رسید. خط انتقال گاز به دو شهر و یکصدو هشت روستا با ۷۷۰۰ خانوار و جمعیتی قریب به ۳۳ هزار نفر.
طرح درسه فاز اجرا شد که مجموعا ۳۸۰ هزارمتر خط تغذیه وخط انتقال وانشعاب گذاری را شامل میشود.
از روستاهای دشت کلاچو تا آبادی های دهستان دشمن زیاری و جاورده و شهر قلعه رئیسی و حومه، از روستاهای دالون و پس رش و فارتق تا شهر دیشموک، مردمانی محروم ولی انقلابی و شهید پرور، مردمانی نجیب و در صحنه؛ مردمانی زجرکشیده و مصیبت دیده که دست هایشان از فرط سرما کرخت و حتی زخمی میشد اینک به برکت نظام جمهوری اسلامی و تلاش های نماینده ی محترم و مسولان استانی و شهرستانی؛ قطعا زمستانی گرم و سرشار از آرامش را تجربه خواهند کرد.
سردار با توکل و تلاش در کمتر از ۲۸ ماه، رو سیاهی را برای کسانی به یادگار گذاشت که بیشتر از هزینه ی گاز رسانی به دیشموک، آرد و سیمان و تیراهن انتخاباتی به دیشموک گسیل داشتند.
درود بر شرافت اهالی کوهستانهای چندار و پاتل و سرگچ، سلام بر صبوری مردمان انجیره و پس رش و دالون.. درود بر صداقت اهالی آجم و سبزه و میدان و همه ی آنان که ۴۰ سال سرمای بی مهری و بی تدبیری مسولان استانی و ملی را تحمل کردند و درود بر سرداری که گرمای حیات بخش و انرژی پاک را به این مردمان صدیق و شریف تقدیم کردند.
یعقوب درویشیان