صدای جنوب:
در اقدامی قابل تحسین ،ماندگار و مهم ؛ جوان هنرمند و فعالان محیط زیست در ایران قصد دارند با راه انداختن«بنیاد الگن» در روستای زیبای الگن به یاری طبیعت زیبای زاگرس بشتابند و در مدت بیست سال دو میلیوئن اصله درخت بلوط و سایر درختان بومی زاگرس را کشت و مراقبت کنند.
باور داریم اکثر انسانها به طور ذاتی عاشق طبیعت هستند، از طبیعت لذت میبرند و آرامش می گیرند و این را هم می دانیم که به دلیل کم توجهی رسانه ها در ایران، تعداد زیادی از مردم کوچکترین اطلاعی از وضعیت جنگل ها، گونه های گیاهی و جانوری، تالاب ها، رودخانه ها و غیره ندارند و در جریان هستیم که کودکان ایرانی حتی یک سرفصل درسی پیرامون محیط زیست ندارند، به هر حال زوال جنگلهای ایران بر هیچکس پوشیده نیست و در این شلوغی کمتر گوش شنوایی ناله های کم رمق این جنگلها را می شنود .
کارشناسان معتقدند: پیشرفت بی رویه صنعت، همان گونه که صفا، یک دلی و پیوندهای استوار خانوادگی را از مردم صنعت زده گرفته و روانشان را رنجور و افسرده ساخته است، آخرین روزنه های امید را نیز که جنگل ها و دشت های خرم و مزرعه های سرسبز بود، تباه ساخت و انسان را در میان آهن های خشن، دیوارهای بتونی و دود و آلودگی های گوناگون صنعتی، تنها رها کرد.
جنگلهای زاگرس همانند جنگلهای ایران این روزها در خطر نابودی و زوال قرار دارند، زاگرس برای زاگرس نشینان فقط نام چند رشته کوه نیست، زاگرس واژه ای است به وسعت سرزندگی ونشاط تک تک درختان جنگل های زیبای خطه همیشه پرنشاط دیار زاگرس نشینان، جنگل هایی که در فهرست گسترده ترین رویشگاه های کشور قرار دارند، جنگل هایی که دومین اکوسیستم مهم جنگلی کشورند و نقش مهمی در استحصال آب دارند،جنگل هایی که نقششان در تعادل بیولوژیک منطقه انکار ناپذیر است. جنگل ها و مراتعی که محل و منبع تولید گیاهی دارویی هستند و درآمدسالانه تعداد زیادی از عشایر را تامین می کند و منبع خرج و دخلشان است در فراز و نشیب روزگار.
جنگل هایی که همچون ماسک های طبیعی و فیلتری بزرگ در برابر ریزگردها می ایستند به حفاظت از مردمان این دیار و زیستگاه امن حیوانات بومی این منطقه به حساب می آیند . آری جنگل هایی که ۶ میلیون هکتار وسعت دارند و حدود ۵۰ درصدشان را درخت بلوط تشکیل می دهد و از این میزان بیش از ۸۰۰ هزار هکتار آن در کهگیلویه و بویراحمد است .
حفاظت از جنگلها دغدغه ای است شریف و قابل احترام، اما فاصله ای است بسیار طولانی از حرف تا عمل و از دغدغه -هرچند پاک و شریف- تا وقف زندگی! ولی نکته اینجاست که کسانی زندگی خود را وقف این دغدغه می کنند که در قیاس با دیگران، یک در هزارند و در اقلیت محض. انسان هایی چون سعید انصاریان که همتی به بلندای قله دنا و باوری استوار به محکمی کوههای زاگرس دارند. او تحمل زوال درختان را ندارد و هر روز به شوق نجات درختان بیدار می شود به آنها سلام می کند .
سعید انصاریان متولد ۱۳۶۷ در روستای اَلگِن از توابع شهرستان کهگیلویه است و در بوشهر کارشناسی کارگردانی سینما خواند، او برای پیدا کردن شغل به تهران مهاجرت و حدود ۱۰ سال زندگی در پایتخت را تجربه کرد اما یک اتفاق( مشاهده یک مستند) او را به خودش میآورد تا تصمیم بگیرد زندگی در تهران را رها کند و به زادگاهش الگن برگردد.
ماجرا از این قرار است که چند سال پیش مستندی به نام «نمک زمین» درباره یک زوج برزیلی ـ فرانسوی تولید شد و در این مستند این زوج با کاشت درخت در مناطق آسیبدیده جنگلهای آمازون که روستای پدریشان بوده به مدت ۲۰ سال، حدود دو هزار هکتار از جنگلهای از دست رفته را احیا کردند. انصاریان در تهران این مستند را مشاهده کرد و این ماجرا شروعی برای نجات طبیعت روستای خود الگن در دل جنگلهای زاگرس شد. آری سعید انصاریان خطر نابودی جنگلها را حس کرد و نخواست منتظر بماند تا دیگران کاری کنند. خودش دست به کار شد تا طبیعت منطقه اش را از نابودی نجات دهد.
روستای الگن کجاست؟
روستای الگن بیش از ۱۵۰ خانوار جمعیت داشت و چون شغل اکثریت مردم این روستا کشاورزی و دامپروی بود
ولی به دلیل کاهش بارندگی و به تبع آن فقر و زوال مراتع و جنلگها ( به دلایلی چون آتش سوزی، آفات و …) کم کم محیط روستا برای دامپروری و کشاورزی تا حدودی ناممکن شد به همین دلیل مردم برای امرار و معاش روی به مهاجرت آوردند و جمعیت آن به کمتر از ۵۰ خانوار تقلیل یافت و اکثریت کسانی که در این روستا ماندند پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بودند.
الگن روستایی کوهستانی در دامنه های زاگرس ، با آب و هوایی خوش ، زمستان های نه چندان سرد و تابستان های نه چندان گرم و باغ های گسترده انار و طبیعت بکر و بی نظیر و با این توصیفات، روستای الگن یک منطقه مناسب برای گردشگری است .
جنگلکاری و رونق گردشگری
سعید انصاریان با طرح و برنامه به روستای خود باز می گردد و می گوید: ابتدا مردم را توجیه کردم تا من را در توسعه جنگلها و مراتع یاری کنند سپس برنامه این بود که جنگلهای از بین رفته را ترمیم و شروع به کاشت درختان جدید کنیم همچنین در کنار آن به دنبال ایجاد و رونق گردشگری در منطقه و ایجاد مشاغل مربوط هستیم، به عبارتی می خواهیم معیشت مردم را به سمت گردشگری و بومگردی ببرم و تغییر بدهیم.
او درباره همراهی اهالی و تاثیر این طرح بر زندگیشان میگوید: همان ابتدا که وارد روستا شدم همه اهالی را جمع کردم و از طریق ویدئو پروجکشن کاملا به آن ها توضیح دادم که این کار چه ضرورتی دارد و چگونه طبیعت روستا در خطر نابودی قرار داد. بومیها قبل از ورود من داشتند زندگیشان را میکردند و اطلاع نداشتند این نوع رفتار آنها طبیعت را به خطر میاندازد. فکر میکردند این چرخه طبیعی است که جوانه بلوط تولید میشود و آنها برای خوراک دام جمعآوری میکنند. من توضیح دادم که یک بلوط که با کلی مرارت تبدیل به یک نهال کوچک میشود در یک لحظه تبدیل به خوراک دام میشود و به کلی از بین میرود. وقتی چرخه زادآوری بلوط را که بسیار آهسته است شرح دادم آنها نگاهشان به طبیعت، جنگل، درختان و حیوانات به کلی تغییر کرد.
محمد فتحی از ساکنان این منطقه می گوید: میتوانیم بگوییم چرخه مهاجرت در روستای الگن معکوس شده است، بسیاری از کسانی که به شهرها مهاجرت کردند به روستا بازگشتند
دیگر روستایی این منطقه می گوید: حالا پیر و جوان و زن و بچه با همراهی و اتحاد در تلاش هستند تا طبیعت منطقه را ترمیم و آباد کنند.
۲۰ میلیون اصله درخت در زاگرس از بین رفته
انصاریان می گوید: شروع به تحقیق درباره اوضاع طبیعت منطقه کردم. باخبر شدم که در این سالها چیزی حدود ۲۰ میلیون اصله درخت در زاگرس به علت آتشسوزی، خشکسالیها، چرای بیرویه دام و قطع درختان برای کشاورزی از بین رفت، فراخوان زدم و درباره ایدهام با افراد مختلفی صحبت کردم. خوشبختانه افراد زیادی با تخصصهای مختلف به این طرح علاقه نشان دادند و من را راهنمایی کردند و کم کم به فکر راه اندازی یک بنیاد شدم.
در بنیاد الگن، طرح سرپرستی درخت راه انداختیم
سعید تصمیم گرفت ایدهاش را در قالب یک بنیاد غیردولتی اجرا کند و با همفکری و همیاری محمد درویش فعال محیط زیست با انتشار تصاویر و کلیپ های صوتی و تصویری آغاز به کار این بنیاد مهم را اعلان کردند و با استقبال بی نظیر مردم و فعالان محیط زیست در ایران مواجه شدند.
همین شد که بنیاد الگن متولد شد، این جوان طبیعتدوست درباره کارهایی که انجام داده، میگوید: من اردیبهشت امسال برگشتم و از همان ابتدا فرهنگسازی، آموزش دادن به ویژه برای کودکان و کارهای زیرساختی را شروع کردم. منطقهای به وسعت هزار هکتار را قرق کردیم، مسئله مهم این بود که اجازه خروج میوه ارزشمند بلوط را ندهیم. چون همیشه این میوه به وسیله دامداران جمعآوری و به خوراک دام تبدیل میشد، ما علاوه بر کاشت ۳۰ هزار بلوط با همین قرق کردن، میوه بلوط را روی زمین حفظ کردیم. اکنون میلیونها دانه بلوط پای درختان زیر برگها و خاک باران خورده مدفون شدهاند که میتوانند در آینده به درخت های تناور بلوط تبدیل شوند.
این جوان خوش ذوق اضافه کرد: بازسازی بافت های تاریخی روستا، ایجاد اقامت های بوم گردی نیز در برنامه ی این بنیاد است همچنین با همکاری اهالی، طرحهای دیگری توسط بنیاد انجام شده است که یکی از آنها طرح سرپرستی یک درخت است که در این طرح ۱۷۶ اصله درخت به یاد کشتهشدگان پرواز هواپیمای اوکراینی کاشته و هر درخت به نام یکی از قربانیان نامگذاری می شود. هر فردی میتواند با پرداخت هزینهای به بنیاد الگن، سرپرستی درختی را بر عهده بگیرد و شناسنامهای برای درخت توسط بنیاد الگن صادر میشود.
انصاریان در باره بنیاد الگن میگوید: «من تصور می کردم که در سال پنجم و ششم تازه کار ما دیده شود و مورد استقبال قرار گیرد اما جالب است از همان روزهای اول با حجم زیادی از بازخوردهای مثبت توسط مردم روبهرو شدیم.
سعید از زوجی یاد می کند که برای مهریه با کاشت مادامالعمر ده اصله درخت در هر سال توافق کردند و این زوج علی بیگی و بهار زهرهطلب زوج ساکن اراک هستند. علی ۳۱ ساله و بهار ۲۵ ساله است. علی کارشناسی مهندسی صنایع خوانده و در شرکت برق کار میکند و بهار هنر خوانده است.
علی درباره آشنایی با سعید انصاریان و موسسه الگن میگوید: با یکی از دوستان محیط زیستیام که مبتکر پویش کشوری سهشنبههای بدون خودروست با آقای درویش و سعید انصاریان آشنا شدیم. بنابراین فکر کردیم چه بهتر که برای سال اول کارمان را در همین منطقه الگن شروع کنیم. بهار در ادامه درباره بازخوردهای کاشت درختشان میگوید: اولین مرحله را که در الگن انجام دادیم بازتاب خیلی خوبی دیدیم و دوستانم وقتی فهمیدند من و علی چنین کاری کردهایم، ابراز تمایل کردند کار مشابه انجام دهند. علی درباره تصمیمشان برای سالهای آینده میگوید: برای ادامه کارمان تصمیم داریم در منطقه خودمان درخت بکاریم. با این که پوشش بلوط در استان مرکزی کمتر است اما من و بهار با افراد مختلفی مشورت کردهایم تا این کار را در اراک انجام دهیم .
سعید رویایی دیگری هم در سر دارد و رویایش این است که دستکم بخشی از زخمهایی را که بر تن زاگرس نشسته التیام دهد ، او قصددارد دو میلیون اصله درخت شامل بلوط و دیگر گونههای بومی منطقه را در طول ۲۰ سال بکارد.
سعید از عزم همراهان خود برای کاشت درخت کاملا مطمئن است و می گوید: چه من باشم چه نباشم این قدر این عزم همهگیر شده که حتما اتفاق خواهد افتاد. این درختهایی که ما میکاریم شاید بیش از ۵۰ سال طول بکشد که قد بکشند و محصول بدهند.
او ادامه می دهد: آن موقع ممکن است ما نباشیم اما ما امروز میبخشیم تا به ما هم ببخشند و از همه هموطنانم میخواهم در هر جای این سرزمین اسرارآمیز که هستند قدرش را بدانند چراکه ایران با ما مردمش است که جان میگیرد، نباید همهاش بنشینیم و منتظر دولتها بمانیم، هر فردی میتواند برای شهر و روستای خودش به سهم خودش کاری کند.
داشتن آینده ای با ثبات تنها در سایه منابع طبیعی و محیط زیستی سالم محقق شده و از این رو تمامی کشورها برای حفظ، احیا و توسعه این دارایی ارزشمند بیش از پیش تلاش می کنند چرا که نابودی جنگل ها و مراتع، تصویری تاریک توام با فقر، گرسنگی و مملو از آلودگی را از آینده نشان می دهد.
به اعتقاد ما نجات محیط زیست و حیات وحش ایران بیش از هر چیز به اطلاع رسانی و فرهنگ سازی نیازمند است. هر چه آگاهی و اطلاعات جامعه در این زمینه افزایش یابد، تخریب، آلودگی و نابودی محیط زیست کاهش می یابد.