من مخالف اصل تحقیق و تفحص از شهرداری تهران نیستم بلکه مخالف روندی هستم که این مسئله تحقیق و تفحص طی کرده است،دوستان باید اجازه میدادند که ابتدا این طرح تحقیق و تفحص در فراکسیون یا حداقل در شورای مرکزی فراکسیون مطرح شود و پس از کسب موافقت آنان اقدام به اینکار میکردند.
ساعت حدود ۱۲ بود که در مقابل درب شماره۴ خانه ملت در انتظار هماهنگی های لازم بودیم که خبرآمد به مقابل درب شماره یک بیایید،ابتدا از عدم حضور نام ها در لیست ارائه شده به حراست خبر دادند و سپس گفتند که نمیتوانید دوربین ها را به داخل ببرید،بیش از یک ساعت به طول انجامید تا هماهنگی های لازمه به عمل آید اما بالاخره وارد ساختمان بهارستان شدیم تا با دبیر روزنامه دار و روزنامه نگار هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی دیدار کنیم.
محمد علی وکیلی،نامی آشنا برای اهالی رسانه و فرهنگ در کشور است،نامی که پس از هفتم اسفند سال گذشته در لیست تازه وکیل المله شدگان جای گرفت و در روزهای پر فراز و نشیب امیدی ها در خانه ملت روندی ثابت و رو به رشد را پشت سرگذاشت،ورودش به هیئت نظارت بر مطبوعات لبخندی از سر رضایت بر لب مردمی نشاند که به واسطه برخی عوامل پیدا و پنهان،امیدشان به امیدی ها ناامید شده بود.
مدیر مسئول روزنامه اصلاح طلب ابتکار از آن جنس نمایندگانی است که نمیتوان به سادگی سوال پیچش کرد،تک تک واژگانی که به لب جاری میسازد حساب شده و سنجیده است،همانطور که همیشه گفته ” بهارستان نشین باید دیپلمات باشد ” ، امروز خود به راستی در قامت یک دیپلمات به سوالات پاسخ میدهد،تا جایی که مجبورمان میکند که از او بخواهیم سوالات را روزنامه نگاری پاسخ ندهد!
گفتگوی اصلاحات نیوز با یکی از راه یافتگان امیدی ها به هیئت رئیسه پارلمان دهم،بیش از ۶۰ دقیقه به طول انجامید که در زیر مشروحی از آن به اطلاع میرسد؛
خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید به عنوان سوال نخست میخوایم بدونیم تفاوت های محمدعلی وکیلی پیش از ورود به بهارستان با محمدعلی وکیلی بعد از ورود به بهارستان در چیست؟
به لحاظ شخصی معتقدم تفاوت های بسیاری کرده ام،پیش از ورود به پارلمان،مجلس را در همان درجه از کارآمدی میدانستم که در فضای رسانه ای رصد میکردیم اما امروز اینطور نیست.
به لحاظ روحی نیز تفاوت هایی کرده ام،پیش از مجلس به عنوان یک روزنامه نگار آن سوی میز مینشستم و نقد میکردم،به نوعی منتقد یک سویه بودم اما امروز به این سمت میز آمده ام و در معرض مطالبات هستم و زمانی که با دیوار بلند ناکارآمدی ها مواجه میشوم،به هم میریزم که همین به هم ریختن سبب میشود که مراجعات پزشکی من در همین مدت ۹۰ روز به اندازه ۲۰ سال قبل شود و اموز احساس بدهکاری کنم.
احساس بدهکاری به کی؟
احساس بدهکاری به مردمی که به ما اعتماد کرده اند، زمانی که برون داد این ۴ سال را در قیاس با انتظارات میگذارم احساس بدهکاری و دین سنگینی میکنم،این احساس دین بسیار آزاردهنده است.
وارد مسائل انتخاباتی شویم،امروز و با توجه به نهی احمدی نژاد توسط رهبری برای حضور در انتخابات،به نظر وکیلی روزنامه نگار،ژنرال اصولگرایان که توانایی رقابت با حسن روحانی را داشته باشد کیست؟
خروج احمدی نژاد از رقابت های انتخاباتی یعنی رفع یکی از موانع مهم که قدرت گریز از مرکز از چهارچوب گفتمان اصولگرایی داشت و امکان انسجام جریان اصولگرا و حمایت از یک چهره سفید بارفع این مانع بیشتر شده،در زمان حضور احمدی نژاد امکان حمایت بخشی از جریان اصولگرا از روحانی آن هم به حکم اضطرار وجود داشت که با خروج احمدی نژاد این حکم رفع شده و با توجه به ظرفیت های موجود دراصولگرایان،امکان اجماع آنها بر یکی از افراد این جریان هست اما شاید برای یک ژنرال ظرفیت کافی نداشته باشند اما میتوانند بر روی یک سرتیپ اجماع کنند.
این سرتیپ به زعم شما چه کسی است؟از بین کاندیداهای سنتی این جریان است یا از بین افرادی چون ضرغامی،الهام و… است که نامشان از گوشه و کنار به گوش میرسد؟
این ظرفیت برای سرتیپی و نه ژنرالی در آقای فتاح و چهره هایی هم تیپ آقای فتاح وجود دارد و احتمال اجماع اصولگرایان بر روی این افراد در حال حاضر بیشتر از گذشته است اما عقلای اصولگرا با توجه به تجربه ای که از احمدی نژاد دارند،محتاط تر شده اند و نمیخواهندریسک کنند و هزینه سنگینی برای گزینه های “صفر” بپردازند چرا که ظرفیت ایجاد احمدی نژاد دوم در جریان اصولگرا وجود دارد.
خاطرم هست شما روحانی را کاندیدا قطعی این جناح معرفی کردید در حالی که شورای عالی هرگز چنین مسئله ای را تایید و اعلام نکرد و صحبت از ندادن چک سفید امضا به روحانی و تعیین نوعی آلترناتیو است،سوال اینجاست که این اظهارنظرشما نشات گرفته از اطلاعاتی خاص است یا برگرفته از تجربیات شماست؟
بله من ،معتقدم جریان اصلاحطلب همانطور که در سال۹۲ با چشم باز به سراغ روحانی رفت در انتخابات۹۶ نیز با تمام قوا و به رغم برخی انتقادهایی که دارد مهر تایید بر کارنامه روحانی و کابینه وی خواهد زد و از وی حمایت خواهد کرد.
اما این نظر منافاتی با این سخن درست که نباید به روحانی چک سفید امضا داد،ندارد!اساسا هیچ فرد عاقلی در مناسبات سیاسی چک سفید امضا نمیدهد چراکه انسان جایزالخطاست و چک ها لحظه ای است،برای جریان اصلاحات که نیروهای اولش از سد شورای نگهبان عبور نمیکنند،پیش بینی نوعی آلترناتیو عمری طبیعی است همانطور که اگر ما در سال ۹۲پیش بینی آلترناتیو را نمیکردیم هرگز به روحانی نمیرسیدیم.
شما از جمله افرادی هستید که در کمیسیون تخصصی تخصصی خویش یعنی فرهنگ فعالید،امروز انتقادات بسیاری در مسائل مختلف فرهنگی مثلا کنسرت ها متوجه دولت است در حالی که چندین و چند دستگاه غیرپاسخگو فرهنگی خود را تصمیم گیر در زمینه فرهنگ میدانند و مجلس سکوت میکند،آیابهترنیست مجلس به عنوان قوه در راس امور وارد شود و یکبار برای همیشه تصمیم گیر نهایی در عرصه فرهنگ را مشخص کند تا این حجم از دخالت و اخلال در تصمیم های فرهنگی را شاهد نباشیم؟
گفتن این حرف ساده است اما پاسخ به آن ساده نیست،بنده هم قبول دارم در صف دستگاه های غیرپاسخگوی فرهنگی ارتزاق کننده از بودجه عمومی،وزارت ارشاد در انتها صف ایستاده اما به حکم قانون تنها نهاد پاسخگو به مجلس و مردم است که این مسئله تحت هیچ شرایطی متوازن نیست بنابراین توقعاتی که وجود دارد نیز متوازن نخواهد بود.
امروز باید اعتراف کنیم که به رغم اینکه ۳۸ سال از انقلاب میگذرد،ما در کف و سقف های مفاهیم و مبانی فرهنگی اجماع نظر نداریم در حالی که باتوجه به تعاریف و مبانی که امام و رهبری از مفاهیم کلیدی حوزه فرهنگ مثل فیلم،موسیقی و… دارند انتظار میرفت ما به لحاظ قانونی دارای قوانینی روشن و به لحاظ ساختاری در مبانی دچار تعریف های متضاد و چندگانه نباشیم.
باید بدانیم اگر به قانون پایبندی کامل داشتیم حتی اگر مخالف و مغایر سلیقه من باشد،میتوانیم بگوییم به ولایت مطلقه فقیه التزام داریم ولی اگر در مورد هرمسئله کوچک یا بزرگی قانون را زیر پا گذاشتیم و وِتو کردیم در واقع حریم و دامنه ولایت را کوتاه و کوچک کرده ایم.
حال این قانون که مبنای التزام به ولایت فقیه است اجازه برگزاری کنسرت داده،پس قانون اجازه داده، ما میتوانیم با دستگاه جر و بحث کنیم که حساسیت لازم را به خرج دهد اما زمانی که مجوز قانونی صادر شد باید به آن احترام بگذاریم.
پیشنهاد من به کمیسیون فرهنگی که در حال حاضر نیز مشغول پیگیری آن هستم این است که ما برویم به سمت تجمیع دستگاه های فرهنگی در حوزه سیاستگذاری و تکثر در حوزه اجرا ، پیگیر هستیم تا این مسئله تحت عنوان طرح و البته بهتر است که تحت عنوان لایحه از سوی دولت ارائه شود البته پیش از این مسئله باید برویم به سمت توافق بین دستگاهی تا مشخص شود که اتاق فرمان فرهنگ کجاست.
چون توزیع ها متوازن نیست بنابراین آوردگاه مناسبی نیز به همراه ندارد پس ما مجبور به ساماندهی این فرایند هستیم،با این حجم از دستگاه های فرهنگی که در اغلب موارد هم پوشانی مضر دارند و باعث هدر رفتن منابع نیز میشوند نمیتوان ادامه داد و ما چاره ای جز ساماندهی نداریم.
با تمام این موارد،شما به عنوان عضو کمیسیون فرهنگی قوه در راس امور به عملکرد فرهنگی ۳۷ ساله نظام جمهوری اسلامی نمره قبولی میدهید؟
باید بگویم که ” خیر! “
چه نمره ای میدهید؟
ببینید ما پتانسیل هایی در حوزه فرهنگ عمومی داریم که متاسفانه اینرا به حساب دستگاه های فرهنگی میگذاریم که معدل را افزایش میدهد که اگر این ظرفیت ها را از حوزه فرهنگ کسر کنیم،نمره دستگاه های فرهنگی ما مردودی است اما اگر فعالیت های فرهنگی مردم نهاد را به حساب دستگاه ها بگذاریم،نمره دستگاه های رسمی فرهنگی قبولی است.
به فراکسیون امید بپردازیم،به نظر شما که یکی از افراد موفق این فراکسیون هستید چرا انتظاراتی که وجود داشت آن چنان که باید و شاید برطرف نشد؟
اگر منظور شما مسئله کمیسیون هاست باید گفت که ما امیدی ها تجربه لازم و آشنایی کافی با دیپلماسی درون مجلسی را نداشتیم و عامل اصلی شکست ما در کمیسیون ها به شکست ما در شعب است،متاسفانه ما راهنمایی درستی برای نحوه آرایش در شعب نشدیم و شعب را به هزینه پایینی از دست دادیم و دلیل دیگری که میتوان ذکر کرد صرف وقت و انرژی بسیار برای کرسی ریاست مجلس است.
شما گفتید صرف انرژی برای کسب کرسی ریاست مجلس، اما به نوعی از ابتدا مشخص بود که نظر دولت یا حزب مطبوع دولت ریاست لاریجانی بر مجلس حداقل برای سال نخست است،بدین ترتیب بهتر نبود که این انرژی زیاد که شما گفتید صرف کرسی ریاست نشود؟
در این خصوص دیدگاه های متفاوتی حاکم بود،برخی به موضوع تکلیفی نگاه میکردند و میگفتند حتی شده با یک رای،ما باید در انتخابات رئیس مجلس شرکت کنیم و برخی دیگر مثل خودِ من،معتقد بودیم ما نباید با چشم باز به استقبال شکست برویم و حضور ما در انتخابات رئیس مجلس مشروط به کسب پیروزی است.
من در شب آخری که جلسه فراکسیون امید بود،همان شبی که فردای آن انتخابات هیئت رئیسه موقت برگزار شد وقتی تعداد حاضران را متوجه شدم،به این نتیجه رسیدم که رای ما فردا بالای ۱۰۵ رای نخواهد بود و خواستم که عارف کاندیدا نشود و به جای وی علی مطهری کاندیدا کسب این کرسی شوند ولی خوب این نظر بنده با مخالفت روبرو شد و موفق نشدم حرفم را به کرسی بنشانم و همین مسئله انرژی زیادی از ما گرفت.
به مسئله عدم راهنمایی درست بچه های امید هم اشاره کردید،چه کسی یا چه کسانی باید اینکار را انجام میدادند؟
در حقیقت تعصب زیادی برای جانمایی بچه های امیدی توسط افرادی که در ادوار گذشته مجلس حضور داشتند و باتجربه بودند،صورت نگرفت به طوریکه برخی از امیدی ها که تخصص ورود به یک کمیسیون را داشتند و از ورود به کمیسیون تخصصی خویش بازماندند اکنون تبدیل به ” ضرب المثل مجلس ” شده اند.
اما فراموش نکنید ما در هیئت رئیسه سهم بسیار خوبی را داریم،در مجامع کلیدی تاثیر خوبی گذاشتیم و امروز منسجم ترین فراکسیون مجلس دهم را شکل داده ایم که برخی لوایح دولت بدون کمک فراکسیون امید هرگز از سد این مجلس عبور نمیکرد بنابراین معدل فراکسیون امید معدل قابل قبولی است اما خوب ایستگاه کمیسیون ها و شعب ایستگاه استراتژیکی بود که ناموفق بودیم و بالاخره ” کلاهی بود که بر سر فراکسیون امید ” رفت!
منظورتان به طور دقیق کدام طرح ها و لوایح دولت است که بدون کمک امیدی ها از سد مجلس نمیگذشت؟
میتوان به لایحه بودجه اشاره کرد که دولت نیازداشت برای پرداخت دیون و بدهکاری های خود از مجلس اجازه بگیرد که در ۲ مقطع ۲ اصلاحیه مهم ارائه شد که با اتکا به اصلاحیه های ارائه شده دست دولت برای این اقدام بازشد.
اخیرا هم میتوان به مسئله سوال از دکتر ظریف اشاره کرد که رسما فضای مجلس به ۲ قطبی کامل تبدیل شد،یک سو بچه های امیدی و از سوی دیگر سایر نمایندگان که شما دیدید با کمک بچه های امیدی پاسخ های دکترظریف قانع کننده تلقی شد.
از فراکسیون امید دور نشیم،بسیاری پیش از تشکیل مجلس دهم و و حتی در حال حاضر معتقد هستند که فراکسیون امید میتواند پارلمانی در سایه را تشکیل دهد،به نظر شما در حال حاضر میتوانیم فراکسیون امید را مجلسی در سایه بدانیم؟
شخصا معتقدم که جذابیت فراکسیون امید در این است که به مجلسی در سایه تبدیل شود و تمامی طرح ها و لوایح،استیضاح ها و تحقیق و تفحص ها پیش از طرح در صحن ابتدا در فراکسیون طرح شود و در صورت موافقت فراکسیون در صحن علنی مطرح شود،به همین دلیل است که بنده ” مخالف امضا زودهنگام طرح تحقیق و تفحص از شهرداری ” هستم.
من مخالف اصل تحقیق و تفحص از شهرداری تهران نیستم بلکه مخالف روندی هستم که این مسئله تحقیق و تفحص طی کرده است،دوستان باید اجازه میدادند که ابتدا این طرح تحقیق و تفحص در فراکسیون یا حداقل در شورای مرکزی فراکسیون مطرح شود و پس از کسب موافقت آنان اقدام به اینکار میکردند.
به طور کلی باید گفت که هرجا و هر زمانی که ابتدا همگرایی را در فراکسیون شکل دادیم و مطابق فرمول فراکسیونی پیش رفتیم،موفق بودیم و نتیجه گرفتیم،اگر ما به این روند پایبند بودیم و فراکسیون را به پارلمانی در سایه تبدیل کردیم ما مسئله ریاست مجلس را نیز خواهیم داشت یعنی اگر فراکسیونی عمل کنیم ما مسئله ریاست بر مجلس را قطعا خواهیم داشت ولی اگر منفعل و دچار اختلاف شدیم،دوباره شاهد بلای کمیسیون ها خواهیم بود.
شما از افرادی بودید که پیش از ورود به مجلس مسئله شفافیت قوانین را مطرح کردید،شما به خوبی میدونید که ما قوانینی داریم مثل جاسوسی که هیچ تعریف صریحی از آنان در قانون ارائه نشده که این مسئله خود خلاف اصل قانونی بودن جرائم و مجازات هاست،میخوام بدونم برای رفع این نقص چه برنامه هایی دارید؟
این همان مسئله کیفی بودن قوانین و تفسیرهاست و قانون مطبوعات نیز یکی از همین قوانین کیفی است که تفسیرها و تعاریف سلیقه ای را باعث میشود،ما برای رفع این نقص دولت را موظف کردیم که هرچه زودتر لایحه جامع انتشار را به مجلس که بخشی از آن اصلاح قانون مطبوعات است را ارائه دهد
خوب این لایحه جامع انتشار چه زمانی به مجلس ارائه خواهد شد؟
این لایحه در کمیسیون فرهنگی دولت مراحل نهایی خود را میگذراند و یک شورا هم متشکل از مدیران مطبوعات در معاونت مطبوعاتی شکل گرفته که هم عرض با دولت در حال بررسی این لایحه هستند و نظرات کارشناسان رشته های حقوق و حوزه ارتباطات نیز در حال گردآوری است که مجموع اینها تحت عنوان لایحه با ویرایشی قابل قبول ظرف مدت یک ۴۵ روز آینده به مجلس ارائه خواهد شد.
عملکرد اصلاح طلبان در این انتخابات را چگونه پیش بینی میکنید و به طور کلی ما میتونیم امیدوار به تغییر ترکیب شورای شهر به سمت اصلاح طلبان و امیدی ها باشیم و تصور کنیم که نتیجه ۳۰ بر صفر ۹۴ تکرار شود؟
حتما در ترکیب آینده شورا تغییراتی خواهیم داشت و این تغییر میتواند به سمت امیدی ها باشد مشروط به آنکه همان رفتار هفتم اسفند ماه را داشته باشیم یعنی سقف های اصلاح طلبی را ارتقا دهیم و اعتدالیون را نیز شامل شویم،ما با این اقدام از بازی برد-باخت وارد بازی برد-برد شدیم و ۲ قطبی سنتی اصلاح طلب و اصولگرا را به ۲ قطبی عقلا و تندروها تغییر دادیم،هرچند که نمادهای اصلاحطلبی در پیروزی این لیست نقش اساسی داشتند،بنابراین اگر در انتخابات شوراها مسیر سال۹۲ و ۹۴ را پیش بگیریم میتوانیم هم برنده انتخابات ریاست جمهوری و هم شوراها باشیم ولی اگر به قبل از ۹۲ بازگردیم،این اتفاق نخواهد افتاد.
اخیرا روزنامه آفتاب یزد در گزارشی آماری ارائه داده بود مبنی بر اینکه ۷ یا ۶ تن از ۳۰ نماینده امیدی شهرتهران در مجلس دهم حتی میکروفون خود را هم روشن نکرده اند،شما بین صحبت هاتون به شکل گیری مجلسی همراه با آرامش اشاره کردید،به نظرتون این آرامش که گفتید با توجه به گزارش روزنامه ذکر شده،بیشتر به انفعال شبیه نیست؟
ببینید برای قضاوت در مورد این مسئله بسیار زودهنگام است،این ۳ ماه برای بیان این مسائل زود هنگام است و ظلم به برخی هاست.
من عین جمله یکی از کارشناسان مطرح اصلاحطلب میگم که میگوید ” احساس میکنم در زمینه لیست امید کلاه سرم رفته “،این جمله به نظرتون نشات گرفته از همون انفعال نیست؟
ببینید برخی افراد کاراکتر فریاد گری دارند اما برخی دیگر به جای این کاراکتر،نقش انسجام بخشی بسیار موثری در فراکسیون امید دارند،به طور کلی اگر فراکسیون امید به معنای واقعی یک فراکسیون منسجم باشد ما برنده هستیم ولی اگر ما مدام حرف بزنیم که تاثیری ندارد،برخی تصور میکنند که فعالیت فقط و فقط به معنای فریاد زدن است همچون آقایان سروش و موسوی که جز همان کم کارها که شما گفتید محسوب میشوند اما در صحن بسیار فعال هستند و در آرایشات لحظه ای مجلس و انتقال زبان به زبان برخی پیامها نقش بسیار موثری دارند.
شاید در نگاه روزنامه ای و خبرنگاری حرف تیتر آور نزده اند اما اقدامات تیتر ساز بسیاری انجام داده اند،ما نباید این چنین رقابت های کاذب بین افراد امیدی و بزرگ کردن بادکنکی برخی دیگر دست بزنیم چرا که این اقدامات توازن یک جریان سیاسی را برهم میزند.
بسیار عالی،خوب به عنوان سوال پایانی و ضمن تشکر از وقتی که گذاشتید میخوایم بدونیم محمدعلی وکیلی چه برنامه ای در ذهن داره که حتی اگر تنها ساعتی به پایان عمر نمایندگی اش باقی مانده باشد آنرا عملی کند؟
اگر یک ساعت دیگر به پایان عمر نمایندگی ام باقی مانده باشد آنرا صرف اصلاح یک رویه و یک روند میکنم به جای یک مسئله خاص،مشکل ما در کشور رفتاری نیست بلکه مشکل ما روندی و نگرشی است،اگر نگرش و روند ها اصلاح شود ما در اتوبان حل مشکلات خواهیم افتاد.