در سالهای اخیر، با وجود اختلاف سلیقهها و نگاهها، یک وحدت عمومی در جهت توسعه استان را میتوان مشاهده کرد.
پایگاه خبری صدای جنوب:
در ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، دکتر سید موسی خادمی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد شد. آن روزها گزینههای دیگری نیز مطرح شد، اما تلاش دولت تدبیر و امید بر انتخاب استانداری بومی بوده که در این میان دکتر خادمی از شانس بالاتری نسبت به رقبای خود برخوردار و توانست این مسئولیت را بر عهده بگیرد. مسائل بسیاری از جمله دستاوردهای مهم دولت در استان تا کارگروهای مشورتی، نحوه انتصاب مدیران و حتی دیدارهای مردمی را از استاندار سوال و پاسخهای شفافی هم دریافت کردیم.
آقای استاندار، از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، تشکر میکنیم. در این چند سال مسئولیت حضرتعالی، ایدههایی مطرح شد که مورد انتقاد و یا تمجید برخی قرار گرفت، از آن جمله شوراهای مشورتی و یا همان اتاق فکر بود که شامل همه گروهها، تفکرات و سلایق میشد، بفرمایید چه خروجی خاصی از این کارگروههای مشورتی داشتیم و یرانجام آنچه شد؟
استاندار: به نام خدا. من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم. این کارگروهها را در اول کار در چند سطح تشکیل دادیم. یک سطح، در تهران بود که شاید کمتر خبرهای آن در استان منتشر میشد و بازخورد داشت. شورای تهران، مدیران هم استانی که در سطح ملی در حوزههای مختلف فعالیت داشته و همچنین افراد صاحب نظری که در مرکز کشور بودند را در بر میگرفت که در این راستا بیش از ۲۰ جلسه برگزار کردیم و هر جلسه نیز میزبانی را یکی از همین فرزندان عزیز استان، عهده دار میشدند.
خروجی موفق نشستهای تهران
در آنجا خیلی بحثهای خوبی انجام شد. میتوانم بگویم بخشی از کارهای خوبی که در مباحثی همانند «بودجه»، شکل گرفت خروجی و محصول همین مشورت و همکاریها بود. البته بعدها به دلیل مشغله کاری زیاد این عزیزان و درگیرشدن در فعالیتهای اجرایی، نتوانستیم به صورت مرتب ادامه دهیم؛ ولی هم اکنون نیز این همکاریها به صورت پاره وقت و غیر منظم در تهران ادامه دارد.
قبل از سفر رئیس جمهور محترم به استان نیز این نشستها را تشکیل دادیم. بنابراین «کارگروههای مشورتی» در سطح مرکز کشور همیشه وجود داشته و همانگونه که گفتم مدتی به صورت منظم و هم اکنون به صورت موردی تشکیل میشوند.
شورای مشورتی، نه اتاق فکر!
اما در استان، به آن معنی «اتاق فکر» که بعضی مطرح کردهاند، پیگیر راه اندازی و تشکیل آن نبودیم! یادمان باشد که اتاق فکر به لحاظ نظری جایگاه مشخص و تعریف شدهای دارد.
در داخل استان، بیشتر به دنبال «شورای مشورتی» بودیم نه «اتاق فکر». نظرمان این بود که گاهی اوقات جلساتی تشکیل و بحثهای عمومی استان را مورد مشورت و بررسی قرار داده تا انشاالله از این روش بتوانیم «معدل افکار عمومی» استان را بسنجیم.
عمدتا نیز از همه گروهها و سلایق برای این «نشستهای مشورتی» دعوت میکردیم. البته بعضی که ظرفیت این بحثهای مشورتی را کمتر داشتند؛ خیلی هم انتقاد کردند که چرا فلان کس، هست یا نیست! به هر حال این ایده و کار اجرایی و چند جلسهای که برگزار شد، خوشبختانه دیدید که خروجیهایی خوبی هم به همراه داشت.
حالا؛ چون اسم آن در میان رسانهها و مردم به اشتباه «اتاق فکر» نامگذاری شد! بحثهای جانبی نیز به دنبال خود داشت. ولی تقریبا در همان مدت زمان تشکیل این نشستها بود که از طرف نهاد ریاست جمهوری اعلام کردند که در «دانشگاهها» مجموعههایی تحت عنوان «اتاق فکر» تشکیل شود و مقرر شد این کار دیگر در استانداری نباشد و دانشگاهها متولی این موضوع شوند. بنابراین خیلی موضوع معروف شده به «اتاق فکر» را به صورت رسمی پیگیری نکرده و اصراری هم بر آن در این قالب نداشتیم.
در تکمیل این موضوع تاکید میکنم، هر چند به صورت رسمی و اعلام شده، «شورای مشورتیِ منظم استانی» را نداریم، اما من، مشورتهایم را همچنان با گروهها و افراد مختلف دارم و هر جا که موضوع مهمی هست، سعی میکنم با گروهها و سلایق مختلف مشورت کرده و از این عزیزان که به اینجانب افتخار داده و مشورت میدهند نیز، از همینجا تشکر میکنم.
ادامه مشورت با نخبگان استان
خلاصه اینکه، هدف اصلی این کار که مشورت با افراد فرهیخته استان بود، تا حدودی برقرار بوده و همچنان نیز پابرجاست – البته نه اینکه میگویم از همه فرهیختگان میتوانیم استفاده کنیم – ولی در حد توانم سعی میکنم در مورد مسائل مهم استان، با افرادی که در نشستهای مشورتی بودند و یا افراد مشابه دیگر، استفاده کرده و مشورت بگیرم.
چندی پیش، سفر هیات محترم دولت به استان انجام شد، آنگونه که عدهای نوشته و یا بیان کردهاند، شاید یکی از پرشورترین سفرهای دکتر روحانی، همین سفر به استان کهگیلویه وبویراحمد بود! چه کارهای برای این سفر انجام داده و دستاوردهای آن برای استان چه بود؟ دوم اینکه به نظر میرسد بعضی از نمایندگان استان از جمله آقای عدل هاشمیپور که در مجلس صحبت کردند از تحققدستاوردهای سفر راضی نیستند، نظر شما چیست؟
استاندار: بزرگترین دستاورد سفر این بود که استان نشان داد یک چهره کاملا «فرهنگی، با نشاط و مهمان نوازانه» دارد که در مواقع حساس با حضور خود در صحنه، از نظام و دولت منتخب مردم دفاع میکنند و این کار خیلی مهم در این سفر هم بسیار خوب انجام شد.
«استقبال پرشور و پرشکوه» از رئیس جمهور و هیات دولت طبیعی بود؛ منتها آن چیزی که موضوع را «غیر طبیعی» جلوه داد، گذشته استان بود! که متاسفانه برخی حرکتها در سفرهای گذشته صورت گرفت و کارهای بد و دور از انتظاری اتفاق افتاده بود که باعث شد بخش عمدهای از مردم استان، این سفر را با سفرهای قبلی مقایسه کنند.
بنابراین نسبت به سفرهای دولتهای قبلی، این دوره سفر دولت تدبیر و امید به خوبی انجام شد و از نظر من، این کیفیت «طبیعی» و بیانگر چهره واقعی استان ما بود که باید هم به همین گونه انجام میشد، مُنتها تاکید میکنم، چون گذشتهی ناراحت کنندهای متاسفانه وجود داشت و در چند سفر گذشته دولتهای قبلی، اختلالاتی صورت گرفته بود که بیانگر واقعیت مردم ما نبود؛ قاعدتا برخی فکر میکردند که در این سفر هم مشکلاتی پیش خواهد آمد و حالا که پیش نیامد!، این سفر از نظر آنها، خیلی جایگاه بالاتری پیدا کرده است.
مردم، سنگ تمام گذاشتند
البته بر این نکته هم تاکید میکنم که مردم استان در این سفر حقیقتا، «سنگِ تمام» گذاشتند و انصافا استقبال بسیار خوبی از دکتر روحانی صورت گرفت. البته همانگونه که قبل از این هم گفتم؛ روحیه مردم مهمان نواز و بزرگوار ما نیز همینگونه است و باید هم این استقبال گرم را انجام دهند، آنچه که نباید انجام میشد، کارهای برخی افراد، در گذشته بوده است!. یک نکته مهم به نظر من در این دوره این است که استان به یک بلوغی در فعالیتهای جمعی و برنامه ریزی رسیده است. شما آثار این نظم و هماهنگی را علاوه بر سفرریاست محترم جمهور، در گنگره ملی شهدای استان که کار بزرگی بود نیز، میتوانید مشاهده نمائید.
همه ارگانها، دستگاهها، نهادها، نماینده معزز ولی فقیه، نمایندگان محترم مجلس، ائمه جمعه، مدیران استان، افراد ذی نفوذ، همه و همه کمک کردند که این سفر به خوبی برگزار شود.
در رابطه با دستاوردهای سفر که سوال دیگر شما بود، ایشان (عدل هاشمیپور) نگفتند که سفر دستاورد نداشت! بحث بر سر اعلام رسمی مصوبات سفر بود که تقریبا وضعیت آن هم مشخص شده است.
منتظر ابلاغ مصوبات سفر
مصوبات سفر، باید به سازمان مدیریت رفته و سپس از طریق این کانال رسمی ابلاغ شود. هنوز این فرآیند نه برای استان ما، که برای دو استان دیگری که سفر هیات دولت قبل از کهگیلویه و بویراحمد انجام شده نیز، مراحل ابلاغ آن صورت نگرفته است. البته امیدواریم که انشاالله به زودی این مصوبه به استان ابلاغ شود. این عدم ابلاغ فقط در مورد چند پروژه فاقد ردیف اجرایی و جدید مطرح هست و برای سایر پروژهها، این تاخیر تاثیری ندارد ولی همانطور که گفتم، عمده پروژههایی که در این سفر برای آنها پول گذاشتهایم، پروژههای ردیف دار هستند، اعتبار دارند، نیازمند مصوبه جدید هم نیستند و الان در حال فعالیتند؛ آن چیزی که در سوال شما به آن اشاره شد و نماینده محترم در مجلس بیان کردند، موضوع تسریع در ابلاغ همین مصوبه است، نه اینکه دستاوردهای این سفر دارای ایراد و یا اشکالی باشد و یا پیگیری ضعیفی صورت گرفته است.
بعد از سفر رئیس جمهور شاهد تغییرات زیاد مدیریتی در استان بودیم و بخش عمدهای از مدیران تغییر کردند. به نظر میرسد عمده تغییرات مدیریتی در استان بعد از سفر هیات دولت اتفاق افتاد! قبل از سفر برنامهای برای این سطح از تغییرات داشتهاید یا خیر؟!
استاندار: این موضوعی که شما گفتید را به صورت آماری ندارم که آیا تغییرات مدیریتی بعد از سفر بیشتر بوده است یا قبل از آن! ولی تغییرات مدیریتی موضوعی «کاملا طبیعی» است.
وقتی دولتها تغییر میکنند، شدت این تغییرات مدیریتی هم، بیشتر میشود. در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز، از همان ابتدای ورودم به استان و در مدت کوتاهی، عمده تغییرات مدیریتی «ضروری و لازم» را انجام دادم.
حالا بعضی موارد خاص و تعداد محدودی هم بودند که به دلایلی خدمت آنها ادامه پیدا کرد. در کنار این، دلیلی ندارد که همه مدیران استانی را بخواهیم تغییر بدهیم. بعضیها از نظر مدیریتی و اجرایی خوب بودند، تعدادی هم جدید منصوب شده بودند و حداقل باید چندمدتی کار میکردند تا خروجی خدمات آنها مشخص شود. بنابراین، برنامه مشخصی برای تغییرات مدیریتی قبل و یا بعد از سفر نداشتیم و اگر از نظر شما اینگونه شد؛ کاملا اتفاقی بود؛ اما تلاش ما بر این است که از مدیرانی همسو و همراه با دولت یازدهم و دارای روحیه اعتدالی استفاده کنیم. این نوع نگاه در حال انجام هست و هر زمانی ضرورت پیدا کند نیز، تغییرات انجام میشود، بنابراین تغییر سیاستی در زمینه تغییرات مدیریتی در استان صورت نگرفته است.
یعنی احتمال اینکه تا پایان دولت یازدهم و در چند ماه باقی مانده، باز هم در استان شاهد تغییرات مدیریتی باشیم، وجود دارد؟.
استاندار: بله! عرض کردم تغییرمدیران هست! تغییر مدیران یک کار معمولی است که انجام میشود؛ البته تغییر لزوما کارخوبی نیست، اگرتبدیل به اَحسن بشود، کارخوبی است؛ به نظر من از یک زمانی به بعد تغییر هم لازم است؛ یعنی اگر مدیری یک مدت زیادی در سازمانی بماند؛ در ادبیات مدیریتی حداقل درسطح مدیریت عمومی (منظور مدیریتهای وابسته به دولتها) معمولا انتظار اینجابجاییها هست که درجایی دیگر از تجربیات آنها استفاده شود.
بنابراین، تغییرات همچنان وجود دارد، ولی از نظر ما در استان اصل بر این نیست که ما همواره بخواهیم دنبال تغییر باشیم، اما اینکه همه چیز ثابت باشد هم نیست. بالاخره اگر تغییر لازم باشد شکل میگیرد. باید، اقتضایی عمل کرد و چه بسا ممکن است تغییراتی درآینده هم انشاالله انجام شود.
شاید این سوال تکراری باشد، اما تمایل داریم نظر شما را هم بدانیم و آن اینکه نقش نمایندگان استان در مجلس درانتصاب مدیران چگونه است؟ واقعا اینکه میگویند فلان مدیر وابسته به فلان نماینده است و منصوب وی هست، صحت دارد؟!
استاندار: ما یک سیستم به اصطلاح تعریف شده برروی کاغذ داریم که به لحاظ قانونی، نباید هیچ نمایندهای در انتصاب مدیران- به جز مرحله رای به وزرا که خودش هم نوعی دخالت درانتصاب هست که در قانون اساسی آمده است- دخالت کنند و بعد از آن دیگر نباید هیچ دخالتی داشته باشند. این چیزیست که در قانون ما تعریف شده؛ ولی آنچه عملا اتفاق میافتد و تا حدودی عرف این نیست و عملا و عرفا را فارغ از درست یا غلط بودن هم نمیتوان نادیده گرفت و نمایندگان مجلس معمولا مورد مشورت قرار میگیرند.
قانون اساسی ما اصل تفکیک را پذیرفته، ولی به هر حال یک نوع تداخلهایی وجود دارد که بعضا هم لازمند مثل ابزار استیضاح، ابزار سوال، ابزار طرح و تغییر لایحهها و بحثهای تصویب بودجه کشور و دستگاهها که باید درمجلس تصویب شود، اینها باعث میشود تعاملاتی بین نمایندگان مجلس و دولتمردان شکل گیرد. قاعدتا، وقتی تعاملات شکل گرفت، یکی از مهمترین محورهای تعامل، انسانها و افراد میشوند و اثرگذاری خود را در تعامل نشان میدهند. درست است که در قانون تعریف نشده است، ولی در روابط و در تعاملها، خود به خود شکل میگیرد. نمیتوان در ایران این موضوع را نفی کرد، اما شدت و ضعف دارد. ممکن هست در بعضی استانها شدیدتر و در برخی دیگر، ضعیفتر باشد.
ارتباط نزدیک مردم استان و نمایندگان
اما در پاسخ به سوال شما و در استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل بافت و ترکیب خاص آن، ارتباطهای افراد و مردم با یکدیگر خیلی زیاد است و همانند شهرها و یا استانهای بزرگ نیست که نمایندهها خیلی وقت افراد را نمیشناسند؛ بر عکس در استان ما و شهرستانها تقریبا میتوان گفت تک به تک شناخت دارند و این ارتباطها به شکل محکم تری شکل گرفته و قاعدتا تاثیرگذار هم خواهد بود.
وزارتخانه، تصمیم گیری نهایی مدیران استانی
اما اینکه بگوئیم نقش نمایندگان «خیلی برجسته» است و یا «تعیین کننده نهایی» باشند، صراحتا میگویم که اینگونه نیست. وزارتخانه و وزیر هست که در رابطه با مدیران خارج از استانداری و با هماهنگی استاندار، تصمیم نهایی را میگیرند. در واقع مجموعه وزارتخانه با استاندار هماهنگ میکند و نهایتا وزیر، مسئول و تصمیم گیرنده برای انتصاب یک مدیرکل در استان هست. البته این موضوع شامل همه دستگاهها هم نمیشود؛ برخی دستگاهها هستند که مستقل از دولت عمل میکنند، همانند دستگاههای قضایی، انتظامی، نظامی و امنیتی و برخی دیگر دستگاهها هم هستند که خیلی تحت نظر دولت نیستند و به طور قانونی مستقل عمل میکنند.
اما در بقیه سازمان و نهادهای وابسته به دولت، بر اساس مصوبه شورای عالی اداری در انتصاب مدیران باید با استانداران هماهنگی شود، همچنانکه مدیران کل استانی نیز باید این هماهنگی را برای انتصاب مدیران در سطح شهرستانها با فرمانداران انجام دهند.
هماهنگی میکنیم، اختیار نهایی با وزارتخانه
اما دقت بفرمائید که نام این کار «هماهنگی» است! و اختیار نهایی در اختیار وزرا است. موضوعی که در انتصاب مدیران استانی وزارتخانه باید بیشتر به آن دقت کند، تایید «تجربه و توان تخصصی و مدیریتی» است و اینکه این فرد معرفی شده بتواند امور محوله را انجام دهد و یا «تخصص کافی، شایستگی فنی و کاری» در این زمینه داشته باشد.
اما در استان؛ شخص استاندار، بیشتر «مسائل اجتماعی، سیاسی، پذیرشهای محلی و هماهنگ بودن» را مد نظر دارد و کنترل میکند.
اعتقاد من بر این هست که با توجه به تخصصی بودن کار دستگاههای اجرایی، وزارتخانه مربوطه بهتر میتواند تشخیص دهد که چه فردی توانایی مدیریتی، تخصصی و اجرایی بیشتری برای اجرای برنامههای مورد نظر دولت دارد. به نظرم، استانداری باید اینها را کنترل و با وزارتخانه مربوطه هماهنگی کند تا بتوان فردی را در راس مدیریت دستگاه اجرایی در استان قرار دهند که هم از شایستگی تخصصی لازم برخوردار، هم صلاحیتهای پایه مدیریتی را داشته باشد و همچنین فضای استان، تعاملات بین مدیران استانی، پذیرش افکار عمومی و هماهنگی با سیاستهای دولت و غیره را نیز داشته باشد. حالا اینکه گاهی ممکن است وزارتخانهها و یا استانداریها کار خود را درست انجام ندهند و یا یکی به دنبال انجام وظیفه دیگری باشد، بحث دیگری است. این توضیح تقریبا مبسوط را ارائه کردم تا تعبیر من از «هماهنگی» برای شما و خوانندگان فهیم هفته نامه مشخص شود.
فرض بگیرید فرد معرفی شد و مورد نظر وزارت خانه با این رویکرد مورد نظر شما که ارائه نمودید، همخوانی نداشت! تکلیف این انتصاب چه میشود؟ مطمئنا در این مدت موارد اینچنینی داشتهاید، تبدیل به چالش نشد؟
در این مواقع، بیشتر گفتگو صورت میگیرد. بسیاری از موارد وجود داشته که وزارتخانه نظری داشته و ما مخالفت کردیم و آنها تعویض کردند؛ مواردی نیز بود که ما افرادی را معرفی کردیم و وزارتخانه از لحاظ تخصصی نپذیرفت. همچنین برخی انتصابات نیز وجود داشت که با صحبت و تعامل؛ همدیگر را قانع کردهایم. آنچه ما به عنوان «هماهنگی» از آن یاد میکنیم این است که میخواهیم فردی منصوب شود که با مجموعه «هماهنگ» باشد، معنای این واژه بسیار گسترده است و هماهنگی با مدیران، فضای عمومی استان و سیاستهای دولت که در سوال قبل تشریح کردم را شامل میشود. ذینفعان مانند نمایندگان نیز بخشی از این هماهنگیها هستند و ممکن است در داخل این حیطه هماهنگی تعریف شوند.
تاکید بر توازن منطقهای در انتصابها
البته با توجه به شرایط استان، ما دنبال «توازن منطقهای برای مدیران استانی» نیز هستیم، وزارتخانه همه استان را کهگیلویه و بویراحمد میبیند! البته این دیدگاه درستی است و همه مردم استان مانند هم هستند، اما ما باید همه «مناطق و شهرستانها» را در نظر بگیریم.
در واقع نگاه استانی داشتن به معنای بیتوجهی به مناطق نیست و در نظر گرفتن «توزیع منطقهای» تا حدی که به اصل کار و خدمت لطمه نزند، به این مفهوم نیست که بگوییم مدیران منطقهای فکر کنند! چون کار درستی نیست و بدترین خصلت برای یک مدیر این است که بخواهد تنها به شهرستان یا منطقه خود فکر کند که به هیچ عنوان قابل قبول نیست. اما اگر بتوانیم در استان از همه مناطق، سلایق و جغرافیا استفاده کنیم، به وحدت بیشتر در استان کمک میکند.
اجازه دهید کمی از موضوع انتصابهای مدیریتی فاصله بگیریم و از پرچالشترین مسائل شما به عنوان استاندار سوال کنیم که برای رفع آنها مجبور شدید وقت زیادی بگذارید و ضرورتی هم نداشت که برای حل آن، این همه وقت و انرژی صرف شود؟
استاندار: در ابتدا اجازه دهید، یکی از دغدغههای شخصی خودم را مطرح میکنم بعد به سوال شما هم پاسخ میدهم، بزرگترین دغدغه فکری ما در این مدت بحث اشتغال بود که به دلیل شرایط کشوری نتوانستیم به خوبی کار کنیم. اینکه میبینیم در خانوادهها، افراد بیکار زیادی وجود دارد و قاعدتا در کوتاه مدت کار جدی و بزرگی نمیتوانیم برای آنها انجام دهیم، همچنان دغدغه فکری من است و اینکه با وجود همه تلاشها هنوز جمعیت بیکار زیادی داریم، بسیار نگرانکننده است.
معضلی به نام برچسب زدن در انتصاب ها
اما چالشهایی که به قول شما ضمن اینکه انرژی میگیرد و باعث خستگی میشود، ضرورتی هم ندارند! یکی از مهمترین آنها، همین بحث اختلافاتی است که در استان گاهی اوقات شاهد آن هستیم. «برچسبهایی» که افراد به هم میزنند، به ویژه در بحث انتصابها.
وقتی مدیری میخواهد تغییر کند و یا معرفی شود، برخی به دنبال این هستند که گزینه رقیب را با «برچسبهایی» حذف کنند و رفتارهای اینگونه، اصلا کار درستی نیست.
این یکی از کارهایی است که فرسایشی بوده و باعث خستگی میشود به ویژه برای ما که دوست داریم حتی الامکان از مدیران بومی استفاده کنیم، هر چند که البته من معتقد نیستم که همه مدیران باید بومی باشند.
همانگونه که ما انتظار داریم فرزندانمان در دیگر استانها مدیریت کنند، هیچ فرقی ندارد که از سایر استانها نیز مدیرانی در کهگیلویه وبویراحمد داشته باشیم. اما تلاش میکنیم که عمده و بدنه دولت در استان مدیران بومی باشند که شناخت بهتری از استان دارند.
آقای دکتر خادمی، معمولا یکی از روزهای هفته به عنوان دیدار مردمی برای استاندار و همچنین مدیران کل استانی تعریف و با حضور مردم مسائل مورد نظر آنها بررسی میشد. ظاهرا مدتی است که از این مساله در استان خبری نیست! و این دیدارها اتفاق نمیافتد؟ دلیل خاصی برای حذف ملاقاتهای عمومی وجود داشت؟!
استاندار: دیدار با ارباب رجوع در جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید است و هر کسی که مسئولیت دارد باید ارتباط مستقیم با مردم برقرار کند. هدف نیز این هست که با عمق مشکلات مردم آشنا شوند. البته بنده تا حدود زیادی این آشنایی را با فضای استان و مردم دارم و از راهها و کانالهای متفاوت این آشنایی با مشکلات بیشتر هم میشود.
حضور مرتب افراد خاص در ملاقاتها!
مدتی دیدار عمومی داشتیم و نزدیک به دو سالی نیز برگـزار میشد؛ به مرور برداشت ما این شد که افراد خاصی از این ملاقاتهای عمومی استفاده میکنند و مردم عادی کمتر فرصت پیدا میکنند برای طرح مسائل و مشکلات خودشان مراجعهای داشته باشند.
این افراد خاص، مشکلات خاصی را مطرح میکردند که آنها را روزانه هم پیگیری میکردم. عمده مسائل و مشکلات طرح شده حول محور اشتغال و یا مسائل بانکی بود- که قبل از این هم عرض کردم از دغدغههای جدی و مورد نظر من در این سه سال بوده است-البته دستگاههای اجرایی همچنان حداقل یک روز در هفته این دیدارها را دارند و قطع نشده است.
کاروان همدلی و همزبانی در شهرستانها
مدل دیگر کار ما در زمینه ارتباط با مردم عزیز استان، از طریق «کاروانهای همدلی و همزبانی» بود که در این قالب به همراه مدیران استانی در مراکز بخشها، شهرستانها و تعدادی از شهرها، حضور پیدا کرده و از نزدیک با مسائل و مشکلات مردم آشنا و همانجا نیز دستورهای لازم برای رفع مشکلات و خواستههای مردمی صادر میشد. برنامه ریزی لازم هم صورت گرفته تا در سال جاری نیز این کاورانها هم چنان تداوم یابد.
اجازه دهید تاکیدی برای یادآوری داشته باشم؛ یکی از مشکلات موجود دیگر در استان ما این است که برا رفع هر گونه مشکل و مساله اداری، فکر میکنیم باید حتما به بالاترین مقام اجرایی استان مراجعه کنیم! در حالی که در مناطق فرمانداران و بخشداران و غیره هستند و این افراد هم میتوانند برای رفع مشکلات به مردم کمک کنند.
چالشی جدی در سفر مسئولان به استان
این نوع انتظارات و رفتارهای موجود و اصرار بر دیدار با مدیران ارشد استانی، به نظرم نوعی چالش هست که در استان با آن مواجه هستیم و دنبال فرصتی برای صحبت کردن درباره آن بودم. شما میبینید در هنگام ورود مهمانهای کشوری هم این مشکل را داریم. در این مواقع بعضی افراد که شناخته شده هم هستند و درخواستهای همیشگی و تکراری هم دارند! صحنههای دور از انتظاری را برای ارائه نامه و درخواست خود به مقامات کشوری در استان ایجاد میکنند. این نوع ارائه درخواست، اثر زیادی هم ندارد و اینکه اصرار شود که نامه حتما به وزیر و یا هر مقام کشوری دیگری تحویل داده شود، تفاوتی با تحویل دادن آن به محافظین و یا روابط عمومی وی ندارد. در مجموع با توجه به وجود شبکههای اجتماعی، سایتهای خبری، خبرنگاران فعال استان و همچنین ارتباطات موجود مدیران ارشد استانی و مدیران کل، فکر نکنم کسی باشد که نتواند حرف خود را به ما برسانند.
البته ممکن هست در این میان نتوانیم کاری برای بعضی از این عزیزان، انجام دهیم. خیلی موارد و مشکلاتی هست که منتقل میکنند و ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم، اما به این معنی نیست که ما مطلع نبودیم؛ خیلی از اینها به دلیل محدودیتهای منابع و امکانات هست.
آقای دکتر، اشاره کردید به سفر وزرا و معاونین وزرا به استان، این سفرها در سه سال مسئولیت شما نسبت به دولت قبل، رشد داشته و یا روند کاهشی داشته است؟
استاندار: واقعیت این است که در یک مقطع زمانی، این سفرها خیلی کم انجام میشد. درهمان اوایل کار که به استان آمدم؛ حدود ۶ ماهی هیچ وزیری به استان سفر نکرد. قبل از آن هم کسی نیامده بود.
نسبت به این روند، شدیدا اعتراض و حتی این موضوع را در دولت و جاهای دیگر هم مورد تاکید قرار داده و مطرح نمودم. این موضوع در مقطعی بود که پرواز در فرودگاه یاسوج نداشتیم. در چنین حالتی وزرای دولت، باید از طریق فرودگاه شیراز به استان سفر میکردند. همه ما هم محدودیتهای زمانی وزرا را میدانیم و این نبود پروازها گاهی اوقات به عنوان مشکلی جدی برای سفرهای مقامات هم عنوان میشد که البته از نظر ما، خیلی هم قابل پذیرش نبود.
تلاش کردیم که با همه این سختیها، وزرا و مسئولین از استان ما بازدید کنند و در کنار آن تلاش شد تا پروازهای فرودگاه یاسوج هم، برقرار شود.
بیشترین میزبانی از وزاری دولت
بعد از آن شاهد هستید که تقریبا یکی از استانهایی که بیش از دیگران از نعمت میزبانی مسئولین کشوری برخوردار شد، همین استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
وزرا و مسولین اکثرا تشریف آوردند و سفرها هم مطلوب بوده و آثار خوبی داشت؛ امیدواریم با بهتر شدن راهها وفرودگاه، این سفرها هم تسریع شود.
از این زاویه مشکلی نیست این قولها ومصوبات باید پیگیری شود، ولی قرار نیست هر مسولی درهر سفری قولی داد همان روز هم انجام شود! این از آن فرهنگهای غلط رایج هست که به استان سفر کنند و ما فردای آن روز بگوییم چه شد؟!
همینکه یک وزیری میآید و شناخت و ذهنیتی نسبت به استان ما پیدا میکند، فردا و فرداهای بعد در تصمیم گیریهای او موثر است. این بخشی از فلسفه بازدید هاست و اینگونه نیست که یک پولی باشد؛ بیایند تقسیم کنند و بروند! همین که مشکلات را میبینند، حتما در تصمیم گیریهای بعدی آنها درباره استانمان تاثیر دارد و این موارد را میتوان از مهمترین دستاوردهای سفر به استانمان دانست.
و در نهایت برسیم به خدمات دولت؛ به نظر شما مهمترین دستاوردهای سه ساله دولت تدبیر و امید در استان چه بوده است؟
استاندار: دستاوردهای دولت در استان به طور طبیعی متاثر از دستاوردهای دولت در سطح ملی است و این طور نیست که هر استانی مستقل عمل کند، البته ممکن است موارد خاصی هم وجود داشته باشد، اما در مجموع استان خانهای از پازل کلی کشور است.
با این توضیح مردم استان ما نیز از همه دستاوردهای دولت تدبیر و امید اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منتفع شدهاند و آنچه هم تحت عنوان دستاوردهای دولت تدبیر و امید مطرح میشود، حاصل زحمات همه عناصر دستگاههای اجرایی اعم از مدیران استانی و ملی بوده که دست به دست هم داده و این شرایط را ایجاد کردهاند.
کاهش نرخ تورم
دستاوردهایی مانند کاهش نرخ تورم که از ۴۰ درصد به کمتر از ۱۰ درصد رسید، همه مردم ایران را خوشحال کرد؛ اما از آنجایی که مردم استان ما طبق آمارها و اطلاعات موجود از فقر بیشتر و دارایی و سرمایه کمتری برخوردارند و از طرف دیگر میدانیم که تورم ضمن متضرر نمودن تمام مردم به اقشار با درآمد کمتر و فقرا آسیب بیشتری وارد میکند و در ادبیات اقتصادی نیز میگویند: «ضرر بیشتر تورم برای کسانی است که در دهکهای پایین قرار دارند»، بنابراین شاید از این زاویه استان ما از دستاورد کاهش نرخ تورم منتفعتر بود، زیرا درصد اقشار آسیبپذیر در این استان بالاتر است. پس میتوان یکی از دستاوردهای مهم دولت برای مردم استان را کاهش نرخ تورم عنوان کرد.
تاکید بر آرامش و انسجام در استان و دولت
از دیگر دستاوردهای دولت تدبیر و امید، میتوان به آرامش و انسجامی که در جامعه حاکم شده و در حال حاضر وجود دارد، همچنین ارتباط با کشورهای خارجی و سیاستهای خارجی درستی که در پیش گرفته شده، اشاره کرد؛ همه این دستاوردها، منفعتهایی برای کشور دارد و قاعدتا مردم استان ما نیز از آنها برخوردار میشوند.
البته در کنار این موارد، معمولا آنچه مردم بیشتر به عنوان دستاورد تلقی میکنند، عمدتا در حوزههای عمرانی و اقتصادی است و نهایتا اینکه چه تغییر مهمی در زندگی آنها حاصل شده است. ما باید با یک پیش فرض این موضوع را مطرح کنیم که آیا هنگامی که در خصوص رضایت از دستاوردها صحبت میکنیم، در مقایسه با «مطلوب» است یا در مقایسه با آنچه «امکانپذیر» بوده است؟! این مطلب هم در ارزیابی سطح ملی و هم استانی مهم است.
در مقایسه با «مطلوب»، آنچه ما در ابتدای کار از لحاظ وضع منابع و بهبودهای مالی در کشور- در مقایسه با سالهایی که کشور وضع مالی خوبی داشت و از لحاظ بودجه در وضعیت مطلوبی به سر میبرد- تصور میکردیم؛ متاسفانه در سالهای اخیر رخ نداد و بنابراین به طور طبیعی نتوانستیم به «مطلوبهای» خود برسیم.
مشکلات دولت در ابتدای راه
دولت از یک سو با کاهش درآمدها از جمله کاهش شدید قیمت نفت و.. روبرو بود و از سویی بالارفتن هزینههای جاری به دلیل برخی سوءتدبیرهای گذشته و چسبندگی این نوع هزینهها مواجه شد.
افزایش سالانه این بودجه جاری، دولت را با افزایش هزینهها مواجه کرد و آن گونه که آمارها میگویند دولت از حدودا ۲۲۰ هزار میلیارد تومان درآمدی که دارد، حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان آن را باید صرف حقوق و بودجه جاری کند، بنابراین برای سرمایهگذاری در طرحهای عمرانی و اقتصادی با مشکلات زیادی مواجه بوده و قاعدتا نتوانست منابع مالی مورد نیاز را برای اجرای مطلوب برنامههای عمرانی خود دریافت کند.
بهره برداری از پروژههای عمرانی
اما با وجود این شرایط کارهای خوبی نیز انجام شد و به عنوان نمونه در استان ما بسیاری از پروژههایی که از دهه ۸۰شروع و بعد متوقف شده بودند، در سالهای اخیر به بهرهبرداری رسیدند که از آن جمله میتوان به بحث پمپاژهای کشاورزی مانند آبلش لنده، شمس آباد چرام، امامزاده جعفر و امامزاده مختار، چهاربانده کردن جادهها و رفع برخی نقاط حادثهخیز استان اشاره کرد که سالها وجود داشت و بخش عمدهای از آنها هم اکنون حل شده است.
افزایش اعتبارات استان
علاوه بر این، در تسهیلات بانکی نیز اقدامات خوبی در استان صورت گرفت که از جمله این اقدامات میتوان افزایش اعتبارات استان از صندوق توسعه ملی از حدود ۵ میلیارد تومان در سال ۹۲ به حدود ۱۰۰ میلیارد تومان در سال ۹۳ و افزایش منابع برای کسب و کارهای کوچک حتی تا حدود ۱۰ برابر سال ۹۲ اشاره نمود.
تعیین تکلیف منابع پتروشیمی دهدشت و گچساران
پتروشیمیهای دهدشت و گچساران نیز از نظر تامین منابع تعیین تکلیف شدند و مقرر شد تا سال ۹۸ هر دو به بهره برداری برسند. البته چون خوراک پتروشیمی دهدشت از گجساران است ابتدا باید گچساران تمام شود حتی با توجه به اینکه خوراک پتروشیمی از پالایشگاه بید بلند بهبهان بود با تلاشهای انجام شده در این دولت پتروشیمی بید بلند نیز فعال شده است.
کارخانه سیمان مارگون و آجر دهدشت و تعدادی از طرحهای بزرگ صنعتی به بهره برداری رسیده و یا در آستانه بهره برداری است؛ در تولید گندم ضریب خودکفایی استان کمتر از ۵۰ درصد بود، اما الان مازاد تولید در استان داریم و مثالهای زیادی از این قبیل موارد که عرض کردم.
تحولات بزرگ در طرح تحول سلامت
همچنین در طرح تحول نظام سلامت، تحولات بزرگی را در حوزه بهداشت و درمان استان شاهد هستیم که یکی از این دستاوردها کاهش قابل توجه پرداخت از جیب مردم بوده است. به عنوان نمونه در ابتدای طرح تحول در کهگیلویه و بویراحمد برنامهای تعریف کرده بودیم که ارجاع بیماران بستری ما به سایر استانها به حداقل برسد، از این لحاظ نیز روزی که دولت شروع به کار کرد میزان ارجاع بیماران بستری در بیمارستانهای استان به خارج از استان حدود ۳۰ در هزار بود و الان خوشبختانه به کمتر از ۹ در هزار رسیده که این موضوع را میتوان یکی از دستاوردهای بسیار بزرگ دولت در استان قلمداد کرد.
افزایش گازرسانی و برق رسانی به روستاها
در این دولت، بیش از ۵ هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان به سیستم آبیاری تحت فشار مجهز شدند. در حوزه بهسازی مسکن روستایی و آسفالت معابر نیز اقدامات خوبی انجام شد. گازرسانی به بیش از ۱۵۰ روستای استان صورت گرفت و گازرسانی به شهرهای قلعه ریسی و دیشموک آغاز شد در کنارآن برق رسانی روستاهای استان هم به صورت خوبی اجرا شد، به طوری که در حال حاضر، تقریبا هیچ روستای بالای ۲۰ خانوار و حتی روستای بالای ۱۰ خانوار بدون برق در استان نداریم. همچنین، تعداد زیادی مجمتع آبرسانی در سالهای اخیر به بهرهبرداری رسید و یا در مرحله اتمام است. توسعه باند فرودگاه یاسوج، افزایش پروازهای فرودگاههای یاسوج و گچساران نیز از فعالیتهای مهم این دوره است.
جهش قابل توجه منابع عمرانی استان
بنابراین با وجود همه «محدودیتها»، با تلاشهایی که انجام شد؛ استان توانست از این منابع محدود سهم خود را بگیرد، بگذارید یادآوری کنم که سهم استان ما از منابع عمرانی کشور در سال ۹۲ کمتر از یک درصد بود و امروز این عدد به حدود ۲٫ ۵ درصد افزایش یافته است که اتفاق بزرگی بوده است. اگر بخواهم به طور کلی، عملکرد استان در بخشهای مختلف را با وجود محدودیتها بررسی کنیم، عملکرد قابل قبولی است.
از حوزههای فیزیکی و ساخت و سازها که بگذریم، دستاورد دیگری که حاصل شد، آرامش، انسجام و روحیه همکاری حاکم شده بر سطح جامعه بود. استان در این مدت، از التهابات کاذب تا حدود زیادی دور مانده و فضای سیاسی و اجتماعی استان دیگر ملتهب نیست.
دستاورد مهم دیگر دولت در استان
مردم، مسئولان، مدیران و کارکنان سرگرم کار و فعالیت هستند که میتوان این مورد را نیز دستاورد بزرگی تلقی کرد، زیرا یکی از ضررهایی که استان میبیند، همین فضاهای التهابی و اختلافات است و معمولا افرادی که اهل کار نبوده و دنبال توسعه استان نیستند، در این محیطها رشد کرده و به این محیطهای ملتهب علاقه وتمایل دارند. در سالهای اخیر، با وجود اختلاف سلیقهها و نگاهها، یک وحدت عمومی در جهت توسعه استان را میتوان مشاهده کرد.
———————————-
گفتوگو: مالک مجیدی