صدای جنوب یاداشت ارسالی به قلم: هادی رضوی در پایگاه خبری و تحلیلی خبر آوران در مورخ ۲۶ مردادماه ، تیتر خبری با عنوان ، اظهارات عجیب معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویر احمد ، انتقاد جناب جمالی معاون سیاسی استان نسبت به مراسم تشییع و خاکسپاری در دیشموک همراه با فیلم کوتاهی از صحبت های ایشان […]
صدای جنوب یاداشت ارسالی به قلم: هادی رضوی
در پایگاه خبری و تحلیلی خبر آوران در مورخ ۲۶ مردادماه ، تیتر خبری با عنوان ، اظهارات عجیب معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویر احمد ، انتقاد جناب جمالی معاون سیاسی استان نسبت به مراسم تشییع و خاکسپاری در دیشموک همراه با فیلم کوتاهی از صحبت های ایشان را به معرض و منظر عموم گذارده است که حسب بررسی ، موضع گیری و عکس العمل جناب جمالی در قبال فیلم تشییع جنازه نسبتاً با شکوه اهالی دیشموک برای یکی از متوفیان منطقه بوده است . وی در مثالی به نقل از چرچیل سخت ترین کار ممکن را قانع کردن آدم های احمق قلمداد کرده اند . در این رابطه البتّه افراد دیگری از جمله حجت السلام حسین زاده با عنوان مدیر مرکز تخصصی حقوق و قضای اسلامی تهران ، هجونامه و هتک نامه آقای داریوش ارجمند در فصل جنوب (فصلی نو ) و برخی از فعالان سیاسی – اجتماعی منطقه و استان نیز ضمن تقبیح اقدام اهالی ، نسبت به موضع گیری آقای جمالی انتقاد و خواهان عذرخواهی ایشان شده اند . در همین رابطه مطالب و نکاتی را معروض بدآن امید که مطمح نظر قرار گیرد
۱- احد جمالی را سالهاست که می شناسم از معدود سیاستمداران بی تکلّفی است که نمودش با بودش برابر است ، اهل مبالغه و گزاف گویی نیست ، صریح و بی پرده سخن گفته و تحفّظ و تملق و لفاظی نمی کند ، ادعای فضل و علم ندارد ، در فرضیه و تئوری غرق نمی شود و در وادی تفکر ، اصلاح طلبی است که بیشتر پراگماتیست می نماید بر همین اساس هم با بسیاری از اصلاح طلبان زاویه دارد و اصلاح طلبی را تفکر ، مرام و منشی مبتنی بر معیارها و ارزش های اخلاقی جامعه از جمله تعهد ، تلاش ، پاکدستی ، ایستادگی بر اصول ، ساده زیستی و البتّه مردم داری می داند . با کلمات بازی نمی کند با ایهام و کنایات و اشارات سخن نگفته و نمی گوید . هرچند که چنین ویژگیهایی خصوصاً ویژگی آخر در دنیای واقعی و عرف سیاست محًلی از اعراب ندارد و بیگانه می نماید چرا که غالباً کارگزاران و سیاستمداران بیشتر ترجیح می دهند مطابق میل مردم و در جهت خوشایند ایشان سخن گفته و پرده پوشی نمایند و اگر کسی پای از این وادی برون نهاده و خرق عادت کند باید سخت عقوبت تا مایه عبرت دیگران شود . غافل از اینکه اگر همه بر این راه و نمط سخن گفته و باور دارند پس عامل مشکلات و عقب ماندگی ها چیست ؟! و که باید اصلاح کند ؟
آیینه چون نقش تو بنمود راست ، خود شکن آیینه شکستن خطاست
مگر نص صریح قرآن تفویض اختیار مردم به خودشان نیست ؟! مگر نبی مکرم اسلام نفرمودند ” کَما تَکُونوا یُوَلّى علَیکُم ” آنگونه که هستید بر شما حکومت می کنند و یا در عرف و ادبیّات معمول نداریم که خلایق هرچه لایق ، آیا توجیه و تفسیر این حرکت نابخردانه یعنی انجام مراسم گسترده آن هم در تشییع متوفای در قالب عبارات مردم پسند منبعث از عواطف ، احساسات ، نوعدوستی و … چیزی از قبح اقدام و بار سنگین مسئولیت می کاهد ؟ یا واقعاً دعوای لفظی است .
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند ، جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
چنانچه همه شنیده ایم که امیر کبیر در طول دوران صدرات تنها دفعه ای که زار گریست زمانی بود که مردم روستاها برای مقاومت در برابر واکسن وبا از روستا فرار را بر قرار ترجیح دادند .مگر همین اصلاحگر بزرگ و شخصیت وارسته ملی نگفته اند که ابتدا فکر می کردم مملکت نیاز به شاه توسعه یافته برای تعالی و ترقّی دارد ، سپس فکر کردم نیاز به وزیر توسعه یافته و در آخر یقین یافتم که مملکت برای توسعه نیاز به مردمان توسعه یافته دارد ( نقل به مضمون )
۲- علاوه بر احادیث و روایات به اذان اکثر سیاحان و مورخین و فرهنگ شناسان از جمله موانع عمده توسعه در جوامع در حال توسعه از جمله جامعه ما خلق و خو و باورهای غلط فرهنگی است و بر همین اساس نیاز به شجاعت و صراحتی است که این دردها و موانع را گفته و در پی رفعش بکوشد
درون ها تیره شد باشد که از غیب ، چراغی برکند خلوت نشینی
محمد علی جمالزاده در کتاب خلقیّات ما ایرانیان آرای ایرانشناسان ایرانی و خارجی را در قالب سلسله مقالات مورد توجه قرار میدهد.در کتاب صفات پسندیدهای از جمله با هوش، خونگرم، با عاطفه و خوش صحبت ذکر شدهاست. همچنین صفات بدی در حق ایرانیان از جمله دروغ، خودپسندی، متقلب، حریص، متملق، منافق و دورو، لاف زنی و خودخواهی ذکر شدهاست که البته در توصیف ایرانیان صفت دروغ گویی و دورویی در بیشتر مقالات کتاب وجود دارد. و نقل می کند که در بحث خلقیات ما ایرانیان، صفات بد بر صفات خوب میچربد.
یکی دیگر از کتابهای مرتبط با این حوزه کتاب «حاجی بابای اصفهانی» است که در آن به خلقیات و شخصیت ایرانیها اشاره شده و یکی از انتقادی ترین کتابها راجعبه ایرانیان است. کتاب «سیاحتنامه ابراهیم بیگ» هم ادامه کتاب حاجی بابای اصفهانی است که در آن نیز به خلق و خوی ایرانیان پرداخته شده، منتها در سیاحت نامه علت اصلی مشکلات، حاکمان هستند نه مردم. از دیگر کتابهایی که درحوزه خلق و خوی ایرانیان نوشته شده است کتاب «سازگاری ایرانی» مرحوم بازرگان است. که درست در زمان نخست وزیری به نقد اخلاق اجتماعی مردم پرداخته است . همچنین میرزا آقاخان کرمانی در حق هموطنانش گفته است: «کمتر کسی از اهالی ایران است که میر غضبی نداند یا ستم و تعدی نداند. از طبقه حکام و وزرا گرفته تا حمال و بقال همه ستمگر و بی مروت و همه خونخوار و بی مرحمت و همه فریاد، دارند که چرا ما میرغضب باشی نیستیم و همه میخواهند ظالم منفرد و حاکم مستبد و جلاد باشی باشند». شاید بتوان «زینالعابدین مراغهای» را در «سیاحتنامه ابراهیم بیگ» از پیشروترین منتقدان معاصر ایرانی درباره رفتارشناسی و فرهنگ این جامعه تلقی کرد. صادق هدایت نویسنده معاصر از دیگر افرادی است که به نقد فرهنگ و خلق و خوی ایرانی پرداخته البته هستند کسان دیگری که نیز به مدح این خلقیات و فرهنگ ایرانی و شرقی پرداخته اند بعنوان مثال هردوت در حق ایرانیان چنین گفته است: «ایرانی مجاز نیست از چیزی که عملش قبیح و غیرمجاز باشد سخن براند و در نظر آنها هیچ چیز شرم انگیز تر از دروغ گفتن نیست. از دروغ گذشته قرض کردن هم در نزد آنها بغایت زشت و مکروه است و برای این زشتی علتی که بیان میکنند. این است که میگویند آدم مقروض گاهی مجبور میشود دروغ بگوید».
ادوارد سعیددر کتاب شرق شناسی می گوید شرق شناسان کل واقعیتی بنام شرق را یکپارچه و یکنواخت میبینند.از نظر ادوارد سعید شرق برساختهٔ ذهن غربی است تا از این طریق خود را بشناسد و بتواند توجیهی برای هژمونی خود بر شرق ارائه کندوهرگونه فعالیت مستشرقان اعم از پژوهشهای تاریخی، هنری و حتی موسیقایی ابزاری در دست استعمار و در خدمت امپریالیسم است، هدف اساسی شرق شناسان غیریتسازی است و هدف امپریالیستی دارند. غرب با انگیزههای سیاسی سعی دارد چهرهای زشت از شرق ارائه نماید تا بتواند به اهدافش برسد. به همین دلیل مقصود فراستخواه جامعه شناس معاصر پس از بررسی مدلهای پیشنهادی دیگر صاحبنظران و آگاهی از ضعف های آنها، مدل خود را پیشنهاد میدهد.
او مینویسد: تأمل در مدلهای اشارهشده نشان میدهد که بررسی نیمرخ رفتار ایرانی به تفکر سیستمی و رویکرد کلگرا شامل درون و بیرون با هم، (جامعه و محیط آن) و با در نظر گرفتن تلفیقی از «ساختارهاونهادها» از یک سو و «عاملیتانسانی» از سوی دیگر و سرانجام نگاهی پویا و تاریخی به «رخدادها» نیاز دارد. از این طریق بهتر میتوانیم روحیات ایرانیان را توضیح دهیم. این الگو از چهار سطح «نهادها و ساختارها»، «عاملیت انسانی»، «محیط منطقهای و جهانی» و «وقایع و رویدادها » تشکیل میشود. که تقریباً پیشنهادی منصفانه و همه جانبه است اگرچه فراستخواه نیز ضعف ها و نقایص وارده را منکر نگردیده منتهی برای تبیین و تدقیق موضوع به عوامل و زمینه های موجده می پردازد
۳- در ادبیات و محاورات روزانه همیشه تکیه کلام این بوده که در مَثَل مناقشه نیست ، چه بسا مثالهایی که صرفاً برای تبیین و توصیف مطلبی بکار رفته ولی منطبق با انگیزه و باور و نیّت گوینده یا نویسنده نیست چرا که در غیر اینصورت جناب جمالی اگر باور و اعتقادش حماقت اهالی بود لازم نبود از چرچیل نقل قول کند بلکه خود می توانستند به صراحت اعلام و یا همانند نظر برخی از نقادان ، سیاسی کاری نموده و در قالب عبارت یا اصطلاحات ظاهراً محترمانه ولی با همان مفهوم و محتوی و حتی غلیظ تر و تندتر بیان ارائه نظر نماید.
۴- مع الوصف ضمن احترام به نقدهای منصفانه و تاکید بر ضرورت نقد و نقادی بمنظور ایجاد نشاط و تحرک و پویایی هرچه بیشتر بالاخص در فضای سیاسی ، باورم این است این هجمه و هجمه های قبلی بیشتر وسیله و مستمسکی است برای تخریب و تضعیف جمالی و هزینه ای است که ایشان بدلیل ورود به حریم ممنوعه یعنی انتقاد و حذف نیروهای وفادار به برخی از آقایان و… که نشانی از ازادگی ایشان و دلیلی متقن بر صدق ادعای حقیر مبنی بر اخلاق مداری و پای بندی جناب جمالی به مبانی ، اصول و ارزشهای اصیل انقلابی بدون توجه به جناح بندی ها و مدعیات رایج سیاسی است . اقدامات و مواضعی که خرق عادت کرد و باعث شد جناب تاجگردون حق سالها میزبانی خطًه فارس را نادیده و با قدر ناشناسی از میهمان نوازیهای فارسی ها و تنعّمات و تمتّعات و برکات وافره در استان ، آداب میزبانی و حرمت میهمانی را نادیده و با الفاظی زننده وی را بنوازد و تهدید به اخراج کند چرا که
خلاف رأی سلطان رأی جستن ، ز خون خویش باید دست شستن
اگر خود روز را گوید شب است این ، بباید گفت آنکه ماه و پروین