حدود دو هفته اخیر همه محافل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و رسانهای این استان درگیر بحثی شد که اصلا اولویت این استان نبود و اتفاقا انرژیها و قدرت نامحدود افکار عمومی را به جای تمرکز روی مسائل کلیدیتر استان به این بحث حاشیهای و سرگرمکننده معطوف کرد.
سید موسی خادمی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد شاید در کمتر موضوع خبری و رسانهای با این شور و شوق روبروی دوربین صدا و سیما قرار گرفت و به تغییر نام این استان چراغ سبز نشان داد.
به گزارش صدای جنوب ،او بدون شک تحت تأثیر مشاورههای غلط قرار گرفت و مثل سایر استانداران در پایان دوره ۴ ساله مسئولیتشان، یکبار دیگر موضوع تغییر نام کهگیلویه و بویراحمد را بدون مقدمه کلید زد تا استانی که آرامشش در این دوره بیپولی و مشکلات اقتصادی کشور، تنها سرمایه آن بود با این اشتباه استراتژیک بر باد برود.
او بدون شک هرگز چنین عواقبی را برای اینگونه طرح کردن تغییر نام کهگیلویه و بویراحمد پیشبینی نمیکرد؛ موضوعی که شاید اصل آن قابل طرح و تمرینی برای مراجعه به آرای افکار عمومی باشد ولی شیوه طرح آن ظرافتهایی به ویژه در حوزه رسانه نیاز داشت که به آن توجه نشد.
با طرح این موضوع از سوی بالاترین مقام اجرایی این استان آن هم از صدا و سیما، کهگیلویه و بویراحمد به محلی برای تاختن معقول و نامعقول مخالفان و موافقان شد و دو قطبی بسیار ناامیدکنندهای به وجود آورد و هیجانات بر عقل و استدلال و ادب در گفتار غالب شد.
شورای فرهنگ عمومی را بدون حضور خبرنگاران برگزار کردند ولی از صدا و سیما دعوت کردند تا بدون آنکه همه محتوای آن نشست از سوی خبرنگاران سایتها، خبرگزاریها و جراید مکتوب منتشر شود، تنها به جریان افتادن موضوع تغییر نام اشاره شود تا هر کسی بدون آنکه بداند اصل موضوع چیست یا هدف واقعی استاندار از پذیرش طرح این موضوع در شورای فرهنگ عمومی چیست، از ظن خود بنویسد و بتازد.
ورود نماینده مردم باشت و گچساران به موضوع تغییر نام کهگیلویه و بویراحمد و تغییر ۱۸۰ درجهای مواضعش نسبت به قبل و البته حرفهای بودارش در تشبیه برخی مخالفان به “فاسق و متعصب” نیز آتش بیار این معرکه شد.
خادمی با ورود به این بازی که شاید هدفی جز سرگرم کردن مردم و شاید هم محک مقاومت مردم نداشت، فضا را برای ناامن کردن این استان فراهم کرد تا آرامشی که با مدیریت او تقریبا در این مدت حکمفرما بود با این اشتباه محرز به همین راحتی از بین برود.
دلخوریها و توهینها و دوقطبیهای زیادی به وجود آمد و در نهایت هم با مقاومت سرسختانه مردم و قلم به دستان اهل و نااهل، و تقریبا” تغییر نام کهگیلویه و بویراحمد از دستور کار خارج شده است.
حدود دو هفته اخیر همه محافل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و رسانهای این استان درگیر بحثی شد که اصلا اولویت این استان نبود و اتفاقا انرژیها و قدرت نامحدود افکار عمومی را به جای تمرکز روی مسائل کلیدیتر استان به این بحث حاشیهای و سرگرمکننده معطوف کرد.
اگر شورای فرهنگ عمومی جای طرح چنین بحثهایی است، بدون شک مسائل مهمتر زیادی در حوزه فرهنگ وجود دارد و اگر هدف از طرح این موضوع تنها بررسی آن در یک فضای معقول و علمی بود چرا از رسانه ملی آن هم بدون ظرافت و بیان جزئیات آن طرح شد؟
با جایگاه بیبدیلی که رسانهها در بین مردم دارند، چگونه انتظار داشتند که موضوعی در سطح عمومی طرح شود ولی کسی به آن نپردازد؟
اکنون استاندار کهگیلویه و بویراحمد دو راه بیشتر ندارد؛ یا باید روی حرف خود و مقابل افکار عمومی بایستد، مقاومت کند و برای راضی کردن موافقان خاص این تغییر نام، حتی لجبازی هم بکند یا هم به اشتباه خود در چراغ سبز نشان دادن به طرح این موضوع و تبدیل آن به موضوع اصلی استان اعتراف کند.
اگر چه در هر صورت آرامش این استان که تاب طرح این موضوع را نداشت، زخمی شده است ولی او یک راه سومی هم دارد و آن این است که در عمل همه چیز را به دست مردم بسپارد و رفراندم و نظرسنجی از آنان را عملی کند؛ او میتواند از مردم بپرسد که آیا تغییر نام کهگیلویه و بویراحمد دغدغه شما هست یا نه و آیا موافق تغییر نام هستید یا نه؟
منبع:ریواس جنوب