عیسی فرهی طبیب و تیمارگر حیات وحش دنا سال‌های سال است که به حیات وحش آلپ ایران صادقانه و بی‌منت خدمت می‌کند.
به گزارش خبرنگار صدای جنوب تعداد ۴ بهله عقاب و سارگپه پابلند پس از دوسال نگهداری و تیمار توسط دوستدار، تیمارگر و طبیب حیات وحش دنا در دامان طبیعت آزادسازی شد.
به همت عیسی فرهی‌نسب، تیمارگر و طبیب حیات وحش دنا ۲ بهله عقاب و ۲ بهله سارگپه پابلند پس از دو سال نگهداری و مراقبت با حضور رئیس محیط زیست دنا، منابع طبیعی، شورای شهر و جمعی از دوست داران حیات وحش در دامان طبیعت رها سازی شد.
شهر سی‌سخت مرکز شهرستان دنا در ۳۵ کیلومتری یاسوج واقع شده و به دلیل وجود کوهستان و قلل مرتفع دنا به یکی از مناطق توریستی ایران تبدیل شده است، این منطقه محل زندگی گونه های مختلف پرندگان و همچنین حیوانات است.
عیسی فرهی‌نسب در باره نام سی‌سخت چنین می گوید: فردوسی در شاهنامه علت نامگذاری این منطقه را حضور سی پهلوان همراه با کیخسرو عنوان کرده است و این سی پهلوان که بسیار سخت و محکم بودند در این منطقه حضور داشتند و همراه با کیخسرو از آنجا عبور کردند ولی این پهلوانان در برف و سرمای گردنه کوهستانی گرفتار شده و جان باختند و به همین دلیل نام سی سخت را بر این منطقه قرار دادند، این منطقه به دلیل طبیعت بکر خود زیستگاه حیوانات و پرندگان بسیاری است.
تاریخ علاقمندی عیسی به حیات وحش
عیسی می‌گوید: از دوران کودکی علاقه بسیاری به حیوانات داشتم، فرزند سوم خانواده بودم و کودکی ام در روستا سپری شد و همیشه با حیوانات دوست و مونس بودم، از آنها ترسی نداشتم و به همین دلیل زمانی که با حیوانات وحشی روبه رو می شدم فرار نمی کردم و سعی می کردم با نزدیک شدن به آنها این حس را به آنها منتقل کنم که من دوست آنها هستم، از همان کودکی علاقه زیادی برای کمک کردن به حیوانات زخمی داشتم.
بارها در کوه با روباه یا عقاب زخمی روبه رو می شدم و از خانه برای آنها مخفیانه غذا می بردم، در گذشته محیط زیست این منطقه چنان بکر و دست نخورده بود که کل و بزهای وحشی و سایر جانوران و پرندگانی همچون کبک تا پشت در خانه‌ها می‌آمدند اما امروز دیگر حتی خبری از کبک‌ها نیست، از بین رفتن محیط زیست توسط انسان ها و شکار این حیوانات توسط شکارچیان باعث شده نسل این حیوانات منقرض شده و تا چند سال دیگر تنها باید به فرزندانمان عکس این حیوانات را نشان دهیم.
این طبیب حیات وحش اظهار داشت: پدرم آشپز دانشسرای تربیت معلم بود و همیشه به من تاکید می کرد که با حیوانات با مهربانی رفتار کنیم چرا که آنها محبت انسان را بخوبی می فهمند و هیچگاه آن را فراموش نمی کنند.
خاطرات کودکی و پرندگان حیات وحش
در راه بازگشت از مدرسه به خانه اگر پرنده زخمی پیدا می کردم آن را دور از چشم بقیه در پشت تخته سنگی مخفی می کردم و هر روز برایش غذا می بردم بعداز پایان تحصیلات دبیرستان در مغازه قاب سازی مشغول به کار شدم و پس از مدتی در مغازه کار شیشه بری راه انداختم، بعد از ازدواج تصمیم گرفتم حیوانات زخمی را در خانه ام درمان کنم تا دست شکارچیان غیر مجاز به آنها نرسد، سال ۸۸ یک بهله عقاب طلایی را که گلوله به پایش اصابت کرده و یکی از بالهایش نیز شکسته بود در روستای کریک شهرستان دنا پیدا کردم و به خانه بردم، از آنجایی که حیاط خانه ما بزرگ است چند قفس بزرگ ساختم تا پرنده ها و حیوانات زخمی را در آنجا نگهداری و مراقبت کنم.
طریقه درمان حیوانات
عیسی توضیح می‌دهد: با استفاده از داروهای گیاهی پای زخمی عقاب را درمان کردم و هر روز به پرنده زبان بسته گوشت می دادم، از آنجایی که نمی خواستم با بوی دست من آشنایی پیدا کرده و خوی شکار را فراموش کند سعی می کردم با دستکش غذا بدهم، همچنین پرنده را ذبح می کردم و در قفس این عقاب می انداختم تا از گوشت شکار تغذیه کند و بعد از مدتی زخم های عقاب درمان شد او را به کوهستان بردم تا دوباره به طبیعت بازگردد لحظه پرواز این پرنده شکاری که بالهای بسیار بزرگی دارد بسیار زیبا بود، پرندگان شکاری حیوانات بسیار باهوشی هستند و بوی انسان را بخوبی تشخیص می دهند و اگر گوشت شکار بوی انسان بدهد آن را نمی خورند.
محبتم به حیوانات باعث شدمحیط زیست به من اعتماد کند
بعد از نگهداری و مراقبت از حیوانات مختلف حیات وحش، محیط زیست شهرستان دنا به من ایمان آورد وبا اعتماد پرندگان و حیوانات زخمی یا بیمار را برای درمان به من می سپردند و من از آنها در خانه نگهداری می کردم، یک بار پرنده «دال زرد» را که زخمی شده بود بعد از درمان در طبیعت رها کردم و این پرنده در نزدیکی من چهار دور زد که به نوعی بیان تشکر بود و این صحنه برایم تا آخر عمر لذتبخش است، این پرنده با وجود وحشی بودن محبت را حس می کرد و با این کار از من تشکر کرد.
همراهی و دلگرمی خانواده ام علاقه ام به حیات وحش را دو چندان کرد
خوشبختانه همسر و ۵ دخترم نیز مرا در این کار همراهی می کنند، گاهی اوقات برای تغذیه این پرنده های شکاری باید روزانه ۵ کیلو گوشت تهیه کنم و همسرم با مدیریت زندگی مان هیچگاه اجازه نداده است که این پرنده ها و حیوانات وحشی گرسنه بمانند، همه دخترانم عاشق این حیوانات هستند و به من در نگهداری از آنها کمک می کنند.
نگهداری از حیوانات زخمی یا بیمار همیشه لذت بخش است، بارها وقتی مشغول درمان آنها بودم مرا چنگ زده یا گاز گرفته اند اما همه اینها به خاطر طبیعت آنها است و به همین دلیل سعی می کردم آنها از خوی وحشی بودنشان فاصله نگیرند، در مراحل مختلف درمانی آنها دکتر عمادی دامپزشک منطقه کمک زیادی به من کرده است و خوشبختانه تاکنون ۳۵۰ گونه پرنده شکاری و وحشی و ۲۰۰ گونه جانور زخمی و وحشی را درمان کرده و به طبیعت بازگردانده ام.
درمان توله خرس ها
دو قلاده بچه خرس را که مادر آنها توسط شکارچیان غیر مجاز کشته شده بود مدتی نگه داشتم هر روز به آنها شیر و عسل می دادم, یکی از این خرس ها که به نام دنا مشهور است به تهران منتقل شده و در پارک پردیسان نگهداری می شود حیوانات وحشی زیادی از جمله دو گورکن را که در تصادف زخمی شده بودند، درمان کرده و به جنگل بازگردانده ام.
معلومات خود را برای خدمت به حیوانات حیات وحش بالا بردم
طبیب حیات وحش دنا گفت: در کلاس های مختلف دامپزشکی و نحوه درمان پرندگان و حیوانات شرکت کرده ام و با وجود آنکه درآمد زیادی ندارم اما سعی کرده ام غذای این حیوانات را تامین کنم به دلیل اینکه در زمستان نگهداری از این حیوانات در حیاط خانه بسیار سخت است و آنها نیاز به جای گرمی دارند کارگاهی را اجازه کرده و تعدادی از این پرنده ها و حیوانات را به آنجا انتقال داده ام تا از سرما در امان باشند، البته این حیوانات نیاز به یک محیط مناسب دارند و امیدوارم سازمان محیط زیست مکان مناسبی را در اختیار من قرار دهد تا بتوانم از آنها بخوبی نگهداری کنم.
او می‌گوید: بسیاری از شکارچیان منطقه را می شناسم و گاهی اوقات با آنها تماس می گیرم تا برای دیدن پرنده های زخمی که در مغازه از آنها نگهداری می کنم بیایند، پرنده سار گپه را که بر اثر شلیک شکارچیان یکی از بالهایش را از دست داده و مدتها است که از او نگهداری می کنم به شکارچیان نشان می دهم و درخواست می کنم تا با کنار گذاشتن شکار حیوانات زندگی را به آنها بازگردانند که خوشبختانه این کار تاثیر زیادی داشته و بسیاری از آنها شکار را کنار می گذارند.
زندگی دوباره ام را مدیون محبت به حیوانات می‌دانم
من زندگی دوباره ام را مدیون محبت به این حیوانات می دانم به طوری که مدتی قبل به بیماری سختی مبتلاشدم که زمینگیر شده بودم اما به خواست خداوند به طور معجزه آسایی درمان شدم و تا زمانی که توان داشته باشم به حیوانات محبت خواهم کرد.
عیسی فرهی مردی که امروز حیوانات وحش دنا با او رفیق هستند و او را دوست دارند، حیوانات وحشی دنا هراسی از عیسی ندارند زیرا عیسی به دنبال شکار نیست بلکه دنبال طبابت آنهاست.
عیسی امروز همه چیز را رها کرده حتی دَرِ مغازه شیشه‌بری‌اش که محل درآمد و امرار معاش خود و خانواده‌اش بوده را برای همیشه قفل زده و برای کمک به یاری حیات وحش دنا خودش و خانواده‌اش را وقف کرده است ولی متاسفانه مسئولین نسبت به عیسی بی مهری نشان داده اند و تا کنون وعده هایی که به عیسی داده بودند را محقق نکرده اند.
عیسی باز هم از این کار راضی است و می گوید روزی من دست خداست و من توقعی ندارم و فقط به وظیفه‌ام عمل می‌کنم و مطمنم خداوند محیط زیست را برای حفاظت از آفریده‌هایش یاری می نماید.
باید گفت:عیسی با دستان معجزه‌گرش جز برای درمان حیات‌وحش دیگر کاری نکرده است و همه چیز را مدیون خانواده است که دلسوزانه با او همراه بوده اند،اگر چه آنها هم نیز با نداری عیسی ساخته اند.
به راستی عیسی فرهی نسب تا کی می تواند از درآمد خانواده اش برای حیات وحش هزینه کند،تا کی می تواند گوشت و مرغ های یخچال خانه اش را برای حیوانات حیات وحش ببرد، تا کی می تواند اتاق خواب بچه هایش را در اختیار حیوانات حیات وحش بگذارد.
اگر روزی برسد که عیسی نه هزینه ای برای حیات وحش داشته باشد ونه انگیزه ای برای خدمت به آنها، تکلیف این میراث گرانبها که در حال انقراض هستند چیست و چه کسانی باید پاسخ گوی نسل های آینده باشد.
