نقد کردن اتفاق خوبی است و نقدهای اخیر به روابط عمومی میتواند گره گشا باشد و امید است که این نقدها در راستای همان گیر دادنهای زنجیرهای نباشد که ما باید همیشه کسی را برای گیر دادن و خدا ناکرده تخریب دم دست داشته باشیم.
مهرداد بهمنی
نوشتن و کپی کردن از تعاریف روابط عمومی و شرح وظایف آن این روزها کار سختی نیست و به راحتی میتوان با یک سرچ ساده جملات پر طمطراق از نویسندگان مختلف در این حوزه ارایه کرد. اما اینکه در دنیای واقعی ماچقدر بتوانیم این تعاریف را عملیاتی کنیم مهم است و نیازمند ارایه راهکارهای عملی است. از روز شروع دولت یازدهم منتقدین و بعضا دلسوزین به تناوب نسبت به وجود اشکالات و ایرادات در حوزه رسانهای دولت تذکر دادهاند. بنده نیز منکر وجود برخی اشکالات و ایرادات در این حوزه نیستم اما باید بپذیریم همه اشکالات را نباید متوجه نهادهای رسمی متولی در این حوزه بدانیم.
اولا صدوسیما به عنوان گستردهترین رسانه مطلقا در اختیار و یا همسو با دولت نیست و بعضا در سطح ملی در نقطه مقابل دولت قرار دارد و گاهی باید ساعتها و روزها بنگاههای رسانهای دولت تلاش خود را صرف بیاثر کردن یک گزارش کوتاه از صداوسیما کنند. از طرف دیگر ظهور رسانهها و فن آوری جدید کاملا روشها و ابزارهای سنتی را به حاشیه برده است و امروز کارهای حمایتی و تبلیغی از دولتها و جریانها در خارج از نهادها و ارگانهای رسمی اتفاق میافتد.
با این اوصاف این دو مسئله توجیهی برای ضعف و یا کم کاری رسانههای رسمی و روابط عمومیهای دستگاههای دولتی نمیشود و هنوز هم بخشی از جامعه اطلاعات و نیازمندیهای خبری خود را از روابط عمومیها دریافت میکنند.
به گواه آمار و تعاملاتی که بوده است نسبت به نوع عملکرد روابط عمومی استانداری حداقل در این مقطع زمانی کمی بیانصافی میشود چرا که اقای تقوی مدت بسیار کوتاهی است که در اینجایگاه قرار گرفته است و اتفاقا تجربه موفق سفر ریاست جمهوری و تعامل میان رسانههای موافق و مخالف و جمع کردن همه اصحاب رسانه زیر سایه چتر اتحاد و همدلی و دوری از هرگونه تخریب و توطعه در جهت ضد توسعه استان که شاید بتوان ادعا کرد بیسابقه بوده است در دوران ایشان اتفاق افتاده و در آن برهه زمانی و حضور اعضای محترم هیات دولت خبری منفی یا زاویه دار بر روی خروجی رسانهها قرار نگرفت و این تدبیر محصول تشکیل جلسات مداوم و مستمر با مدیران مسئول سایتها و خبرگزاریها و اصحاب فهیم رسانه بود.
از سوی دیگر اقای دکتر خادمی بالشخصه یکی از متعاملترین استانداران با اصحاب رسانه است که این خود به شخصیت و نوع نگاه ایشان بر میگردد و همین مسئله سبب میشود روابط عمومی استانداری بیش از گذشته درگیر تعامل و همکاری با رسانهها باشد.
ممکن است منتقدان توقعات دیگری داشته باشند و خواهان مرزگذاری و تمایز میان رسانههای به ظن خود خودی و غیر خودی باشند و همین موضوع هم علت انتقادات آنها در روزهای اخیر از روابط عمومی استانداری باشد. واقعیت ان است اکثر فعالین رسانهای در استان با وجود اختلاف نگرشهای سیاسی در بحث و موضوع پیگیری مشکلات استان دارای دغدغه هستند و روابط عمومی هم موظف است در یک نگاه برابر و ضمن احترام به رسانههای همسو از حق رسانههای ناهمسو حمایت کند.
نکته دیگر آن است که باید متناسب با امکانات و ظرفیتهای موجود در روابط عمومیها از انها انتظار داشته باشیم. قوانین جدید و اعمال برخی محدودیتهای دست اقای استاندار و تیم روابط عمومی ایشان را در استفاده از همه ظرفیتهای مورد اعتماد بسته است. هر چند نیروهایی که هم اینک نیز در روابط عمومی استانداری حضور دارند نیروهای اهل کار و تعامل خوب هستند. در یک مقایسه سر انگشتی با نیروهای روابط عمومی استانداریهای استانهای همجوار روشن میشود که همین چند نیروی زحمت کش به جای چند نفر در استانهای دیگر همزمان چند کار را انجام میدهند.
نقد کردن اتفاق خوبی است و نقدهای اخیر به روابط عمومی میتواند گره گشا باشد و امید است که این نقدها در راستای همان گیر دادنهای زنجیرهای نباشد که ما باید همیشه کسی را برای گیر دادن و خدا ناکرده تخریب دم دست داشته باشیم..
در موضوع تغییر نام و عملکرد روابط عمومی هم باید گفت: متاسفانه برخیها از ابتدا بدون توجه به واقعیت مسئله و بعضا با نگاههای خارج از مسیر تعریف شده در پی نیتهای خود بودند که اطلاع رسانی روابط عمومی تاثیری براصلاح ان نگاهها نداشت چرا که انها خود عامدانه دوست داشتند مسائل را به نفع خود تعبیر کنند و حرف اقای استاندار و روابط عمومی را نشنیده بگیرند.
با همه این اوصاف روابط عمومی استانداری و در سطح وسیعتر معاونت مطبوعاتی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان وظیفه دارند نسبت به مطالبات بر حق اصحاب رسانه و توجه ویژه به این گروه فعال همچون گذشته فعال و پیگیر باشند.