اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۵ آن اندازه نیرو نداشت تا ۵۰۰ هزار جوان ایرانی جویای کار را به کارخانهها، به مزرعهها، به ادارههای دولتی، به فروشگاهها، به کانونهای خدماتی و… بفرسدو آنها را شاغل کند.
سرمقاله روزنامه ابتکار – محمدصادق جنان صفت
سال افسوس ملی
کاش در این روزهای پایانی سال ۱۳۹۵ اقتصاد کلان و کسب و کار ایران و ایرانیان اینقدر اندوه نداشت. کاش شهروندان ایرانی با دلهایی سرمست از شادی و شادابی و لبهایی باز شده از خنده و چشمهایی درخشان به بهار زیبا که تا چند روز دیگر از راه میرسد خوشامد میگفتند.
اما با دنیایی از اندوه باید نوشت، اینچنین نیست. اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۵ آن اندازه نیرو نداشت تا ۵۰۰ هزار جوان ایرانی جویای کار را به کارخانهها، به مزرعهها، به ادارههای دولتی، به فروشگاهها، به کانونهای خدماتی و… بفرسدو آنها را شاغل کند.
آنگونه که مشاور ارشد رییس دولت میگوید در سال ۱۳۹۵ تنها کمی بیشتر از ۶۰ درصد جستجوکنندگان کار توانستند شغلی به دست آورند. اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۵ آن اندازه نیرو آماده نکرد تا قدرت خرید شهروندان را به سال ۱۳۹۰ برساند و آن اندازه توانایی نداشت که رشد شتابان برای سرمایهگذاری فراهم کند. در سال ۱۳۹۵ شوربختانه باید گفت بانکها که ستون و پایه تامین نقدینگی برای کار و تولیدند از رمق افتادند و داراییهاشان همچنان قفل ماند و دولت یازدهم هرچه نیرو داشت به کار گرفت بدهیاش را بدهد که کامیاب نشد.
در سال ۱۳۹۵ بدبختانه سرمایهگذاران خارجی برخلاف انتظار باز هم که همواره پشت مرزهای ایران میماندند این بار حتی با وجودی که به درون مرزهای ایران آمدند اما رفتند و دیگر برنگشتند. شرکت صفشکن توتال فرانسه در شروع دهه ۱۳۷۰ که توانست در برابر تهدید امریکاییها ایستادگی کند اما در سال ۱۳۹۵ با شتاب پیمانشکنیاش را شروع کرده است. در سال ۱۳۹۵ با کمال تاسف باید گفت که سیاست به مثابه یک عنصر منفی و بازدارنده اقتصاد ایران را در چنگ گرفت و به ویژه در برخی مقاطع چنان میدان را تنگ کرده که سرمایهگذاران فرار را بر قرار ترجیح دادند. یورش سهمگین به کارنامه و برنامه اقتصادی دولت از پاییز امسال هر روز سنگینتر و عریانتر شده است و شوربختانه باید گفت همانهایی که ۸ سال تمام منابع این سرزمین بدشانس را هدر دادند اکنون در مقام طلبکار ظاهر شده و از دولت یازدهم توضیح میخواهند.
سال ۱۳۹۵ بدون تردید برای ایرانیان سال افسوس و حسرت ملی است و در یاد تاریخی شهروندان این مرز بوم میماند. در حالی که سال ۱۳۹۵ با شادکامی از امضای برجام و دور شدن غبار اندوه و سر رسیدن سالی شاد و سرزنده در حوزه کسب و کار شروع شده بود و ایرانیان خرسند بودند که میتوانند با دنیا سازگار شده و از گوشهنشینی بیرون بیایند، اما با اندوه بیپایان باید گفت چنین آرزویی ممکن نشد. مجموعه رفتار و گفتار منتقدان دولت یازدهم که هر رخداد کوچک و بزرگی در هر حوزه را به یک تیر زهرآگین تبدیل و به سوی دولت پرتاب کردند چنان گرد و غباری ایجاد کرد که متقاضیان سرمایهگذاری در ایران چشمشان جایی را ندید و ناامید از پیدا کردن روزنههای امید، برگشت را در دستور کار قرار دادند.
بدبختی این است که سیاهکنندگان دنیای کسب و کار و کسانی که برای ورود سرمایههای داخلی و خارجی سد درست کردند، حالا نیز دست از ادامه لجبازی برنمیدارند و خود را به کوچه دیگری میزنند که پس چرا سرمایههای خارجی نیامدند. سال ۱۳۹۵ بدون چون و چرا سال افسوس ملی در پویش تاریخی ایران خواهد بود و روزی که از آن یاد کنیم کسانی را لعنت خواهیم کرد که اجازه ندادند سال خوش استقبال ۹۵ به همان خوبی و خوشی پایان یابد.