شاخصها ومعیارهای مختلفی برای انتخاب وجود دارد که ممکن است از دید هر فرد و صاحب نظری دارای دلایل منطقی و موجهی باشد شاخص‌هایی که هر کدام آن برای یک انتخاب درست لازم و ضروری و ممکن است در هر کاندیدایی وجود داشته باشد.
یادداشت مخاطبین؛
توجه به نزدیکی به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری وپنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا مهم ترین ملاک های انتخاب شوراهای اسلامی شهر وروستا در سری مطالب ویادداشت های پیشین مورد بررسی قرار گرفت ومهم ترین هدف ازتشکیل شورای اسلامی وفلسفه شکل گیری آن ( مشارکت مردم در اداره امور )اشاره شد و موانع پیشرفت توسعه شهری وروستایی را انتخاب افرادی تنها با مولفه قومی گرایی معرفی کردیم.
شاخصها ومعیارهای مختلفی برای انتخاب وجود دارد که ممکن است از دید هر فرد و صاحب نظری دارای دلایل منطقی و موجهی باشد شاخص‌هایی که هر کدام آن برای یک انتخاب درست لازم و ضروری و ممکن است در هر کاندیدایی وجود داشته باشد. اما باید به این نکته توجه داشته باشیم هرشهر ودیاری که درآن زندگی میکنیم ممکن است نیازمند شاخصها و چالشهای متفاوتی باشد و هرچند کاندیدایی دارای جنبه های مثبت و گوناگونی باشد اما مرتبط با نیاز آن شهر ؛استان وجامعه نباشد و نتواند نیازهای مربوط به ان جامعه را برطرف سازد ممکن است یک کاندیدایی در حیطه شغلی و مدیریتی خود بسیار فعال و موفق باشد و نیاز آن اداره یا سازمان را بتواند به شکل قابل توجهی برآورده سازد اما نتواند در حوزه نمایندگی و مشکلات مربوط به آن حوزه انتخابیه تاثیر گذار باشد و موفقیتی حاصل نماید.پس به این نتیجه می رسیم که وظیفه دشوار و خطیری را بر دوش داریم که نسبت به آن باید مسئولانه و با توجه بیشتری بپردازیم و مرااقب استدلال‌های نادرست دیگران باشیم. در اینکه معیارهایی همچون تقوا و تعهد، توان مدیریت کلان، تحلیل صحیح از وضعیت جامعه و … لازم است، بحثی نیست، بلکه بحث بر سر اولویت و ماهیت اینها و از آن مهمتر بحث بر سر اموری است که واقعا اولویت ندارد یا اشتباه فهمیده می‌‌‌‌‌‌شود. باتوجه به نزدیک ترشدن وگفتمان اساسی انتخابات ریاست جمهوری وانتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا به صورت تخصصی تری به مقوله فوق ورود پیدا خواهیم کرد و هم چنین آسیب های انتخاب و انتخاب معقول بالاخص در شهرهای کوچک و روستاها را بررسی خواهیم کرد. درآغاز وقبل ازپرداختن به مواردمهم طرح چندسوال که ذهن همگان را به خود معطوف کرده ونیازبه پاسخ گویی منطقی بوده مطرح می گردد:
۱-شورای اسلامی شهر و روستا تاچه اندازه در تصمیم گیری ها موثر بوده؟
۲- اگر مولفه قومی گرایی درانتخاب افراد کنار رود آیا میل ورغبتی ازسوی قشر مردمی برای حضور در چنین انتخابات وعرصه مهمی وجود خواهد داشت یا خیر؟
۳- بعضی از منتخبان دوره های پیشین تا چه اندازه در توجیه مردم نسبت به امور مهم شهر موفق ظاهرشده اندوچرا با کارنامه ضعیف مجدد در چنین عرصه ای ورود پیدا می کنند؟
۴-چرا بعضا افراد شورا درخدمت قاطبه مردمی نیستند و سلیقه شخصی خود را درتصمیم گیری ها اعمال می کنند؟
پاسخ به سوالهای فوق ودیگر سوالهایی ازاین قبیل را افرادی باید پاسخ گو باشند که درچنین مسئولیتی بوده اند و دیگرافرادی که خود را مهیای حضور در این عرصه می کنند که درآینده نزدیک علت ورود خودرا درفضای حقیقی ونه صرف مجازی به صورت واقع بینانه بیان کنند. مقام معظم رهبری درباره ضرورت مسئولیت پذیری در انتخاب افراد اصلح میفرمایند: ملت باید تلاش خود را بکند، باید زحمت بکشد و دنبال اصلح بگردد. من مکرّر عرض کرده ام که مسئله، مسأله ى دین و خدا و اداى تکلیف است. همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهى است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهى است. قبلًا هم گفتیم که تفاضل و لو کم باشد، در این قضیه بسیار است. باید بگردید، بین خودتان و خدا حجّت پیدا کنید؛ یعنى بتوانید از راهى بروید که اگر خداى متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأى دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجّتى فراهم کنید و بعد با خیال راحت بروید رأى بدهید.
مردم باید این کار را بکنند و ما هم از خدا میخواهیم و دعا و آرزو میکنیم که خداى متعال دلهاى مردم را به سمت نامزد اصلح آنکه واقعاً صلاحیتش بیشتر است هدایت کند. ورود به عرصه مهم تصمیم گیری ها بالاخص شورای اسلامی باید فارغ ازمسائل حزبی ،سیاسی و مرز بندی های سیاسی باشدو عملا افراد باید قدرت نفوذ و ارتباط با مسئولان کشوری واستانی را داشته باشند . ورود همه سلایق در این عرصه آزادانه است چه بسا بسیار افرادی هستند که با مجموعه دولت و نماینده مردم در شورای اسلامی ارتباط تنگاتنگ دارند ولی ازقدرت تعامل وچانه زنی قوی برخوردارنیستند .
بعضی ها ملاک انتخاب را به تبعیت از افراد خانواده بزرگترها، گروه ها و صاحب منصبان و صاحب نظرانی که هیچ تجربه و تخصصی در این زمینه ندارند موکول می کنند و معیار انتخاب خود قرار می دهند (یعنی همان روش های سنتی) که ممکن است اطلاعات هر یک از این افراد در مورد کاندیدای مورد نظر اشتباه و غرض ورزانه و از روی تعصب و وابستگی باشد پس نمی توان گفت صرف اعتماد به افراد مورد اعتماد ما می تواند ما را به نتیجه ی صحیح برساند و در مسیر درست قرار دهد. افراد منتخب شورایی که قرار بر انتخاب آن داریم باید بازویی برای شهر و مهم تر شهرداربوده که خود شخصا برای جذب اعتبار پیشرو شهردارباشند نه اینکه مجموعه شورایی که ازفلان شهردار سوال کنند که آیا برای جذب اعتبار اقدامی صورت داده این یا خیر.افراد منتخب شورا باید در برابر مشکلات مردم مسئول باشند واگر مساله ومشکلی هم ازتوان شورا خارج بوده یک توجیه اساسی صورت گیرد تا مردم براساس شناخت وآگاهی کاملی قضاوت کنند.
ورود افراد با توجه به تحصیلات ومتعهد بودن بلامانع است ولی نکته مهم دیگری که مطرح می شود این است که افرادی که در بدنه شورا حضورداشته وکارنامه درخشانی در دوره های پیشین در حیطه مسئولیتی خود نداشته اندبا توجه به همسو بودن با دولت ها ونماینده مجلس چه انگیزه ای برای ورودبه چنین عرصه ای دارند؟امتحان مجدد افرادی که کارنامه درخشان داشته اند می تواند مجدد مورد امتحان قرار گرفته ولی قشر مردمی باید ازورود افرادی که امتحان خود را داده وازاین امتحان ناموفق بوده اند پرهیزکنند. در پایان مجدد اشاره می شود که بهترین شورا وآرمانی ترین شورابا ترکیبی از افراد متخصص با روابط عمومی قوی ومتنفذاجتماعی به دور ازمسائل قومی گرایی واحساسی می باشد که توانمندی افراد اولویت اساسی این مسئولیت خطیر باشد.
آبادانی ایران آرزوی هرایران
سجادحسینی سی‌سخت/دانش آموخته رشته مدیریت
