زندگینامه سردار شهید قدرت اله رستم پور، مدیر جهادی و انقلابی قضایی تیپ ۴۸ فتح در دوران دفاع مقدس.
صدای جنوب شهرستان لنده
سردار شهید قدرت اله رستم پور مهر ماه ۱۳۴۱ در روستای کوچک آتشگاه از توابع شهرستان لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد در خانواده ای ساده زیست و سنتی، به دنیا آمد. کار مردم روستا کشاورزی و دامداری بود و نقش پسرها برای کمک به خانوادهها پر رنگتر. قدرت پسر دوم و فرزند پنجم خانواده بود و برای همه عزیز.
اتاق کوچکی در روستا محل سواد آموزی یا همان مدرسه بود. با فرارسیدن مهر ماه ۱۳۵۰ قدرت پا به عرصه علم و تفکر گذاشت و تا پایه چهارم ابتدایی در زادگاهش الفبای خواندن و نوشتن را در کنار خانواده خود آموخت.
پنجم ابتدایی را در مدرسه دوم اردیبهشت لنده گذراند و مسیر روستا تا شهر را هر روز با هم سن و سالان خود طی میکردند و سختیهای این راه آنان را مقاوم و صبور بار میآورد. در این مقطع از زندگی، برادر بزرگترش را از دست داد. با مرگ ناگوار برادر بزرگتر هنگام ساخت و ساز در منزل پدری، حالا دیگر قدرت تنها پسر خانواده بود و وظایفش سنگینتر میشد. با پایان کلاس پنجم، بسیاری از دانش آموزان به دلیل فقر و دوری راه مدارس شهر و اولویت کار دامداری و کشاورزی خانواده خود، ترک تحصیل کرده و مسیر زندگیشان عوض میشد. قدرت اما سختی دوری مسیر روستا تا شهر را به جان خرید و برای کلاس اول راهنمایی به مدرسه فارابی لنده رفت. دوران راهنمایی را در این مدرسه گذراند.
مدرسه دبیرستان در لنده وجود نداشت و تنها عده ای از دانشآموزان مشتاق و توانا در درس خواندن، به شهرهایی مانند بهبهان و گچساران میرفتند. برای تحصیل پایه اول دبیرستان به منزل یکی از اقوام در شهر گچساران رفت و زندگی در یک محیط بزرگتر و ارتباط با فعالین انقلابی، او را با اندیشه امام خمینی(ره) و تحرکات آن روزهای انقلاب اسلامی ایران آشنا کرد. مهر ماه ۵۷ شروع دوران تحصیل او در گچساران همزمان بود با فعالیتهای شکلگیری انقلاب اسلامی. در دبیرستان، مساجد و اجتماعات گچساران حضور فعالی داشت و هنگام بازگشت به روستا، آنها را برای فامیل و دوستان شرح داده و اذهان را برای انقلاب اسلامی و خیانت های دربار پهلوی روشن میکرد. دو سال در گچساران ماند و در این مدت سفیر روشنگری انقلاب بود و ندای عاشورایی امام خمینی(ره) را در روستاها گسترش میداد. روستاها هیچگونه امکانات ارتباطی نداشتند و از فعالیتهای انقلابی سایر شهرها بیخبر بودند. مردم روستا نیز که در محرومیت به سر میبردند و گویا فرمواش شده بودند، سوادی برای مطالعه و تحلیل نداشتند. بدون ترس از خفقان سال ۵۷ و ژاندارمری منطقه، مشکلات، نواقصات و حقوق مردم را برای آنان بیان و آرمانهای امام را تشریح میکرد. مأمورین ژاندارمری همواره پیگیر رفت و آمد و فعالیتهای او در منطقه بودند تا دستگیرش نمایند. در تمام این مراحل، خودسازی و مطالعه قدرت بیشتر و زندگیاش با قرآن و مداحی اهل بیت عجین میشد. در میان فامیل و دوستان شاخص و مورد اعتماد و افتخار جمع شد.
خواهران قدرت همگی ازدواج کرده و او نیز در شهر گچساران مشغول به تحصیل؛ و این کار را برای پدر و مادر پیرش سخت میکرد. پس از دو سال مجبور به انتقالی و ادامه تحصیل سوم دبیرستان در مدارس دهدشت شد. با دختری از فامیل ازدواج و در اتاقی از منزل پدری، زندگی خود را آغاز مینمایند. مهر ماه ۱۳۵۹ و شروع درس او در پایه سوم دبیرستان مصادف بود با آغاز جنگ عراق و ایران؛ فعالیتهای خود را در بسیج این شهر شروع مینماید و در این مدت مدام در رفت و آمد بین دهدشت و لنده بودند.
خرداد ماه ۱۳۶۰ دیپلم خود را با موفقیت به پایان می رساند و پس از آن وقت بیشتری را در بسیج و دورههای آن می گذراند. پس از گذراندن دوره های مختلف بسیج و با اعلام تشکیل سپاه دهدشت به خیل سبز پوشان سپاه میپیوندد.
اخلاص، تعهد، مسئولیتپذیری و پای کار بودن او باعث شد تا به عنوان مسئول تدارکات سپاه دهدشت مشغول و به عضویت شورای فرماندهی سپاه درآید. پس از مدتی با توجه به تحصیلات و روح قانون مداری و انضباط اداریاش، مسئولیت دفتر قضایی سپاه شهرستان را عهدهدار شد و آنچنان خوش درخشید و تعهد از خود نشان داد که با تشکیل تیپ ۴۸ فتح پس از عملیات والفجر ۸ در سال ۱۳۶۴، به عنوان مسئول معاونت قضایی این تیپ منصوب گردیدند. قدرتاله رستمپور در لباس پاسداری در عملیات های بدر و کربلای ۱، ۴ و۵ شرکت کردند.
دو سال اول از زندگی مشترکشان در روستای آتشگاه، سپس در دهدشت و سال آخر به دلیل مأموریتهای مداوم تیپ و تنهایی خانوادهاش در شهر دهدشت، به روستای ایدنک در شهر لنده مهاجرت کردند. او که در میان دوستان و همکاران، خانواده و فامیل به خوش اخلاقی و مهربانی، نظم و اخلاص معروف بود، سه روز پیش از تولد فرزند سومش، در تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ به فیض شهادت نائل و خلعت سرخ سعادت را پوشیدند. مزار این شهید هُمام، در گلزار شهدای روستای ایدنک میباشد.
علی قائمی طیبی، برداشتی از کتاب زندگینامه شهید قدرت اله رستم پور