پایگاه خبری تحلیلی صدای جنوب-صدای مردم جنوب ایران

پایگاه خبری تحلیلی صدای جنوب | Sedayejonoob.ir

منتشر شده در تاریخ: 01 دی 1403 ساعت 15:10:: شناسه خبر: 153412

شبی به رنگ خدا در دهدشت/یلدا در خانه کوچک فردای روشن/پیوند عاطفی میان معلولان، مردم و مسئولان

صدای جنوب: خبرگزاری فارس، مریم افشون_ در دل شب یلدا، در خانه کوچک فردای روشن،در شهر دهدشت، همه چیز به نوعی متفاوت بود، خانه ای که مختص معلولان ذهنی است، جایی که در آن نه تنها مراقبت‌های پزشکی و توانبخشی ارائه می‌شود، بلکه فضایی پر از محبت و پذیرش برای کسانی بود که به دلایل […]

صدای جنوب:

خبرگزاری فارس، مریم افشون_ در دل شب یلدا، در خانه کوچک فردای روشن،در شهر دهدشت، همه چیز به نوعی متفاوت بود، خانه ای که مختص معلولان ذهنی است، جایی که در آن نه تنها مراقبت‌های پزشکی و توانبخشی ارائه می‌شود، بلکه فضایی پر از محبت و پذیرش برای کسانی بود که به دلایل مختلف زندگی متفاوتی را تجربه می‌کنند، شب یلدا در این مکان، به جای اینکه صرفاً یک مناسبت فصلی باشد، تبدیل به نمادی از همبستگی، امید و نور در دل تاریکی شد.

هوا سرد بود، اما در دل این شب سرد، حیاط خانه پر از نور و دلگرمی بود، معلولان ذهنی، که اغلب در روزهای عادی ممکن است از اجتماع دور بمانند، در این شب به جمع مردم و مسئولان شهر پیوسته بودند.

 

در کنار یکدیگر می‌نشستند و با شادی، بازی و خوراکی‌های مخصوص شب یلدا لحظات خوشی را سپری می‌کردند، میان این جمع، برخی از مردم و مسئولان شهر نیز حضور داشتند، کسانی که همیشه در کنار این افراد نبوده‌اند، اما امشب آمده بودند تا این شب را با آن‌ها جشن بگیرند.

 

در حیاط خانه کوچک فردای روشن، همه چیز به نوعی ساده و بی‌پیرایه بود، اما همان سادگی در کنار نشاط و انرژی بود که باعث می‌شد جشن یلدا این شب را به یک تجربه بی‌بدیل تبدیل کند.

حس و حال جمعیت

 

در این خانه، زندگی هر روز با مقوله های خودش همراه بود، اما در شب یلدا، همه آن‌ها فرصت داشتند تا از دشواری‌های روزمره فاصله بگیرند و در لحظه‌های شاد زندگی سهیم شوند، معلولان ذهنی، که بسیاری از آن‌ها ممکن است توانایی درک پیچیدگی‌های شب یلدا را به صورت عادی نداشته باشند، اما در این شب خاص، با نگاه‌هایی از محبت و لبخندهایی از دل، درک می‌کردند که نه تنها برایشان جشن گرفته می‌شود، بلکه در کنار دیگران به‌عنوان بخشی از یک خانواده بزرگ، احساس تعلق دارند.

 

برخی از افراد با ناتوانی ذهنی که در ابتدا به سختی درک می‌کردند که چرا این شب مهم است، در نهایت با دیدن دیگران که شادی می‌کردند و با شرکت در بازی‌های ساده و همراهی در صرف خوراکی های شب یلدا، به تدریج خود را در جریان جشن می‌یافتند، این حس تعلق به جمع، برای آن‌ها ارزش زیادی داشت.

 

پیوند عاطفی میان معلولان، مردم و مسئولان

 

این شب، نه تنها برای معلولان ذهنی، بلکه برای تمام حاضران فرصتی برای بازنگری در نحوه تعامل با افراد با نیازهای خاص بود، شب یلدا در خانه کوچک فردای روشن، بیشتر از یک جشن بود؛ این شب، شب همبستگی و پیوند انسانی بود، هر کسی، از مسئولان گرفته تا مردم محلی، توانسته بودند به شکلی ملموس و انسان‌دوستانه، اهمیت احترام به کرامت انسانی و احساس تعلق در افراد با معلولیت‌های ذهنی را درک کنند.

 

حضور مردم و مسئولان در این جشن، به‌ویژه برای معلولان ذهنی، معنای عمیقی داشت، مسئولان شهر با حضور خود، نشان داده بودند که این افراد، نه تنها جزئی از جامعه هستند بلکه حق دارند در تمامی جنبه‌های زندگی اجتماعی مشارکت داشته باشند، به نظر می‌رسید که این شب یلدا، تنها جشن یک مناسبت نبود، بلکه نوعی اعتراض به نگاه‌های سطحی به معلولان ذهنی و در عین حال، فرصتی برای نشان دادن اهمیت زندگی مشترک و همبستگی انسانی بود.

 

مسئولان حاضر در مراسم، با سخنانی ساده و دلنشین از اهمیت اینگونه جشن‌ها برای جامعه معلولان ذهنی سخن گفتند و تأکید کردند که به‌جای نگاه‌های صرفاً شفقت‌آمیز، باید به حقوق و توانمندی‌های این افراد توجه بیشتری شود، آنان همچنین از تلاش‌های خانه کوچک فردای روشن در توانبخشی این افراد و ایجاد فرصت‌های اجتماعی برای آنان قدردانی کردند و وعده افتتاح سومین خانه کوچک فردای روشن در شهرستان داده شد.

 

یک شب از نور و امید

 

با نزدیک شدن به نیمه‌شب، وقتی که همه به تماشای آسمان پرستاره می‌پرداختند، به نظر می‌رسید که این شب یلدا نه تنها طولانی‌ترین شب سال، بلکه شب امید و روشنایی در دل تاریکی بود، از آنجا که این مراسم در فضای باز برگزار شده بود، سرمای شب همچنان به وضوح حس می‌شد، اما این سرمای هوا هیچ‌گاه نتواست از گرمای قلب‌های حاضر بکاهد، دستان کسانی که در کنار یکدیگر بودند، حتی در هوای سرد، احساس همبستگی و عشق را به قلب‌ها منتقل می‌کرد.

رابطه با فرهنگ و سنت‌های شب یلدا

با اینکه بسیاری از معلولان ذهنی ممکن است مفاهیم پیچیده فرهنگی را به راحتی درک نکنند، اما در این شب، هر کسی به زبان خود جشن یلدا را تجربه می‌کرد، یکی از اعضای مرکز، که به دلیل اختلالات شناختی نمی‌توانست به خوبی داستان‌های یلدا را درک کند، در حالی که با لبخند به دیگران نگاه می‌کرد، به آرامی به تماشای مراسم‌های سنتی نشسته بود، در ذهن او، شب یلدا به شکلی ساده‌تر از همه چیزهایی که در دنیا درک می‌کرد، تبدیل به شبی پر از میوه‌های رنگارنگ، نور و محبت شده بود.

 

در کنار هم بودن، برای هر یک از افراد حاضر در خانه کوچک فردای روشن، خود به‌ تنهایی یک جشن واقعی بود، برای بسیاری از معلولان ذهنی که در روزهای دیگر با حس طرد شدگی یا جدایی از جامعه مواجه بودند، این شب فرصتی برای احساس هویت و وجود خود در جمع بود، آن‌ها در کنار یکدیگر به تماشای بازی‌های شبانه، روایت‌های شیرین و آوازهای ساده‌ای که توسط کارکنان و خودشان خوانده می‌شد، نشسته بودند.

 

چالش‌ها و لحظات خاص

 

با اینکه شب یلدا شب شادی و سرور بود، نباید فراموش کرد که برای بسیاری از معلولان ذهنی، ارتباطات اجتماعی و تجربیات احساسی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما شب یلدا در خانه کوچک فردای روشن به نوعی لحظات جادویی را خلق می‌کرد که در آن‌ها، نیازهای خاص افراد در نظر گرفته می‌شد و به هر یک از آن‌ها فضایی امن برای ابراز احساساتشان داده می‌شد، اگرچه شاید برخی نتواسته بودند مانند دیگران به درستی کلمات را بیان کنند، اما نگاه‌های پر از محبت و اشتیاق به جشن، بیانگر همه چیز بود.

شب یلدا در خانه کوچک فردای روشن، نه فقط یک جشن ساده، بلکه یادآوری بود از توانایی انسان‌ها در کنار هم بودن و به اشتراک گذاشتن لحظات شادی، علیرغم تمام محدودیت‌ها و چالش‌ها، این شب، معلولان ذهنی و دیگر افراد جامعه به شکلی عمیق‌تر از همیشه با یکدیگر پیوند خوردند و نشان دادند که یلدا، هرچند که ممکن است شب تاریکی باشد، در واقع فرصتی است برای روشن کردن دل‌ها و آغاز روزهایی روشن‌تر.

 

همزمان با نزدیکی صبح، وقتی اولین نشانه‌های روشنایی از افق نمایان شد، شب یلدا به آرامی به پایان رسید. اما این پایان، نه برای جشن بلکه برای لحظه‌ای از خاطراتی بود که در دل همه باقی می‌ماند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر جدید

*

نظرسنجی

    • آخرین اخبار
    • پربازدیدترین اخبار

    ویدیو ها

    همراه اول

    بالای صفحه
    طراحی سایت