روزی در جلسه ای در استانداری بغض گلویم را گرفت و ناخواسته و دلسوزانه لحظه ای اشک در چشمانم جاری شد جون عاطفه داشته و دارم جون در فکر. راههای روستایی و مشکلاتشان هستم و….
صدای جنوب:
متن زیر یادداشت الله کرم جانی پور سرپرست اداره راهداری استان است که دراختیار صدای جنوب قرارگرفته و عینا منتشر می شود:
به نام خدا دستهایم را بسته اند
حدود ۲۶ سال است که کارمند راه و راه و شهرسازی و سازمان راهداری استان هستم از ناظر مقیمی شروع کردم تمام رده های کارشناسی و مدیریتی را گذراندم هزاران ساعت دوره های آموزشی تخصصی را گذراندم درس خواندم در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری و ۱۸سال مدرس دانشگاه در دروس تخصصی عمران و راهداری و راهسازی بودم و حدود ۹۰درصد دانشجویان استان که در دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج و آموزشکده فنی و حرفه ای از سال ۱۳۸۳تا سال ۱۳۹۹ دانشجو بودند جز دانشجویان من بودند و ۶ترم هم در دانشگاه پیام نور یاسوج در دروس. سازه های آبی و بناهای آبی مدرس دانشگاه بودم و دروس تخصصی راهسازی. روسازی. اصول مهندسی راه آهن و مهندسی فرودگاه مهندسی ترافیک و اصول مهندسی بندر و ماشین آلات راهسازی و مهندسی ترابری و اصول مهندسی پل و اصول مهندسی تونل متره و برآورد اصول مهندسی مترو و مکانیک خاک و پی و استاتیک و تحلیل سازه. مقاومت مصالح و جاده سازی ۱و۲مختص دانشجویان منابع طبیعی و،،،هم علم دارم و هم تجربه ۲۶ساله سابقه کار در راههای روستایی و راههای فرعی و راههای اصلی و محورهای مواصلاتی استان را دارم هم محاسب هستم و هم طراح اطلاع کامل از مشکلات جاده های استان دارم و راه حل شأن را بلدم چون استخوان خورد کردم در راه و راهسازی موهای سرم در راه سفید سفید شد همه از توان من و صداقت من و دلسوزی من خبر دارند اما نمی گذارند بعد از ۸سال در دولت روحانی به عنوان یک کارشناس کار کردم و در برابر وجدانم کارم را به نحو احسن انجام دادم در بیستم شهریور ما ه امسال به عنوان معاون فنی و راه روستایی معرفی شدم و در شروع کارم تلاش شبانه روزی کردم و خودم پروژه ها را دیدم و برآورد کردم گفتم تا پولی که بابت برآورد به مشاور دهیم آن پول را در پروژه ها خرج کنند و دلسوز بودم و هستم پروژه ها را در طی دو ماه فعال کردم و تمام پروژه ها را که خودم برآورد کرده بودم به مناقصه گذاشتم داشتم جهادی کار میکردم تا این که در اداره راهداری استان مشکلی پیش آمد و سه هفته اداره راه استان بدون مدیر و بلاتکلیف بود اداره ای که ۴۰درصد اعتبارات استان مختص این اداره بود به امان خدا رها شده بود در تاریخ. بیستم آبان امسال اینجانب به عنوان سرپرست راهداری استان انتخاب شدم و با تلاش مضاعف و شبانه روزی با آن همه مکاتبات جواب نداده و با کوهی از اسناد رو میز و درخواستهای مردمی مواجه شدم م شبانه روز بیخوابی کشیدم و تمام اسناد و صورت وضعیتها را بررسی و امضا نمودم بارها به تهران رفتم و پی گیر مشکلات آستانم بودم روز تعطیل و روز کاری نمیشناختم ساعت ۱۱ظهر در لیکک بهمعی بودم و ۱۱شب همان روز در زیلایی نان و نمک مردمان مهمان نواز زیلایی را میخوردم و ساعت ۷صبح در محل کارم حاظر بودم و تا این که مشکلی برای معاونت راهداری پیش آمد و من تنها شدم و تا الان حدود یک ماه است که معاون راهداری و معاون فنی ندارم و تنهای تنها ی تنها هستم خودم هم سرپرست هستم هم معاون فنی و هم معاون راهداری و جون انجام مناقصات و بازگشایی پاکت مناقصات سه نفر مدیر و ذیحساب و معاون مربوطه با سه توکن انجام میگیرد اما جون اینجانب معاون فنی بودم و با حفظ سمت به عنوان سرپرست بودم فقط حق استفاده از یک توکن را دارم و یک توکن هم ذیحساب و توکن سوم که معاون مربوطه است هنوز مدیر تعیین تکلیف نشده که بتوان معاون را مشخص کرد در شروع کار سرپرستی ام در حدود یک هفته ای که معاون راهداری در محل کار بودند به کمک معاون راهداری از توکن معاون راهداری استفاده کردم و خیلی پروژه که در زمان معاونتم به مناقصه رفته بود باز گشایی شدند و بعد از این که اداره معاون راهداری نداشت تا امروز که حدود سی و پنج روز است هیج پروژه ای به مناقصه نرفته و حتی پروژه های که به مناقصه رفته اند و باید ۱۵روز پیش پاکتها بازگشایی میشد و پیمانکار مشخص میشد اما به دلیل مشکل یک توکن نتوانستیم هیج پروژه ای را بازگشایی کنیم پروژه های متل چاهن و دره صحه و زیرنا پروژه تاکسیسه و مورزرد زیلایی و پروژه پل رود سمه در کهگیلویه و پروژه پیمانکار تعمیر ماشین آلات سازمان راهداری استان و ۱۰پروژه دیگر هنوز نتوانستیم پاکت مناقصه را باز کنیم چرا چرا و چرا گزینه ای از طرف نماینده محترم شهرستان بویر احمد و دنا و مارگون که ایشان دانشجوی من بود و متل فرزندم میباشد به مقام اول استان معرفی شد و ظاهراً و به قولی که شنیده ام تنها ایشان معرفی شدند و سازمان مخالفت کرده اما نماینده محترم اصرار دارند که حتما ایشان باشند و نماینده محترم باید این را قبول داشته باشند که شاید نظر خدا این باشد که این دانشجوی عزیز من در جایی دیگر و در مسعولیتی دیگر خدمت کند و شاید در مسعولیتی دیگر موفق تر باشند هدف پافشاری نیست هدف خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است در هر جایگاهی باشی مگر نماینده محترم من از حامیان شما نبودم مگر اولین و بزرگترین جلسه طایفه ای را من خودم تشکیل ندادم مگر جند جلسه برات گذاشتم من اگر شما را حمایت کردم در دیدگاه من شما را یک اصول گرا میشناختم و به خاطر اصول گرایی شما را حمایت کردم و در تمام دوران زندگی ام به هر نماینده مردم اصولگرا و یا رعیس جمهور اصول گراک رای دادم با تمام قاطعیت حمایت کردم و صداقت سر لوحه کارم بود و شما جناب آقای دکتر احمد زاده استاندار محترم استان شما که نماینده دولت رعیسی در استان هستید جرا در دولت روحانی از جنابعالی به عنوان استاندار استفاده نکردند و جرا از من به عنوان یک کارشناس استفاده کردندجون آن دولت سیاست خودش را داشت و نیروی خودش را حمایت میکرد استاندار محترم من در یاد واره ،,۷۲تن شهید والا مقام بخش زیلایی قول دادم که راههای روستایی تعریف شده زیلایی را تا پایان شهریور ۱۴۰۱, آسفالت کنم
و قول میدهم و قول دادم که تمام راههای روستایی تعریف شده و کد دار استان را به نحو احسن انجام بدهم اگر بگذارند. بعضی ها حرکت من را در زیلایی زیر نظر داشتندکه در آن جلسه با جه کسانی سلام و علیک میکنم ومن برای تمام انسانها حرمت و احترام داشته و دارم و برای انسانهای بزرگ حرمت و احترام فاعل هستم هر جند رای بهشان نداده باشم
روزی در جلسه ای در استانداری بغض گلویم را گرفت و ناخواسته و دلسوزانه لحظه ای اشک در چشمانم جاری شد جون عاطفه داشته و دارم جون در فکر. راههای روستایی و مشکلاتشان هستم و در فکر ۲۵,نفر نیروهای شرکتی که هنوز پیمانکار تعیین تکلیف نشده اند و نزدیک چهار ماه است حقوق دریافت نکرده اند من در جلسهای که با حضورر دکتر روشنفکر و حاج آقا موحد با جناب دکتر نادران داشتیم بعد از این که من اعلام کردم که تا الان ۵۵,درصد راههای روستایی استان آسفالته است و از لحاظ نعمت آسفالت راه روستایی در محرومیت کامل به سر میبریم و دکتر نادران باور نمیکرد و در همان جلسه به خون شهدا قسمش دادم که به استان کهگیلویه و بویر احمد کمک گند و در جلسه ای که هفته پیش مدیران و معاونین حمل و نقل جنوب کشور با معاون حمل و نقل وزارت خانه داشتیم در مشهد مقدس در بارگاه امام رضا
.وقتی من مشکلات استان را مطرح کردم دیدم در بحث حمل و نقل باز استان ما هنوز نتوانسته حقش را بگیرد معاون حمل و نقل وزارت را به امام رضا قسمش دادم که بیشترین توجه را به استان داشته باشد. استاندار محترم دو نفر رفتند سازمان مصاحبه اما سازمان موافقت نکرد استاندار محترم جطور کسی که یک روز راه نبوده و راهداری نکرده و صورت وضعیت پنج ریالی را کنترل نکرد که برسد به صورت وضعیت سی میلیارد تومانی و اعتبار جهازصد میلیارد تومانی اگر اینجور باشد تا یک مهندس برود مغز و اعصاب جراحی کند استاندار محترم کشتی تلاطم دیده و دجار امواج گشته سازمان راهداری استان ناخدا میخواهد نه مسافر بگذارید ناخدا کشتی را هدایت کند کاری نکنید این کشتی تا ابد در گل بنشیند و از شما خواهش میکنم هر جه سریعتر. این اداره را تعیین تکلیف کنید تا مردم ضرر نبینند