عنایت الله بازگیر در سال ۱۳۴۲ هجری شمسی در روستای امامزاده نورالدین (ع) کهگیلویه متولد د و در سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید.
به گزارش صدای جنوب شهید بازگیر از همان ابتدای تولد، در میان خانواده از محبوبیتی خاص برخوردار و در عین حال دارای استعداد و هوش سرشاری بود. زمانی که پای در راه مدرسه گذاشت، توانست این هوش و استعداد را بیشتر نشان دهد، ذهن قوی و حافظه خوب او باعث شده بود که در درسهایش نمرات بالایی داشته باشد.
سردار شهید عنایت اله بازگیر از همان کودکی با وجود کمی سن، با افراد مختلف بسیار پخته و حساب شده برخورد میکرد، به گونهای که رفتارش نشان میداد که یک سر و گردن از نظر عقلی بالاتر است.
از کودکی علاقه زیادی به مطالعه داشت، بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه کتاب، آن هم کتابهای مذهبی میکرد و به این وسیله به پرورش روح و فکر خود میپرداخت.
شهید بازگیر پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در زادگاهش روستای امام زاده نورالدین (ع)، برای ادامه تحصیلات به شهر دهدشت رفت.
تحصیلات دوره راهنمایی خود را بازحمت و پشتکار فراوان و دور از خانواده، در شهر دهدشت ادامه داده و در ایام تعطیلی مدارس نیز جهت کمک به امرار معاش خانواده در شرکت ترانس ترمینال واقع در بندر امام خمینی (ره) و در کنار پدر خویش مشغول به کار گشت. پس از اتمام دوره راهنمایی وارد هنرستان شهید باهنر شد و در رشته برق ساختمان، شروع به تحصیل نمود.
این دوران را میتوان به عنوان نقطه عطفی در زندگی عنایت اله به حساب آورد.
وی در این دوره توانست با وسعت بخشیدن به آگاهیهای خود و روی آوردن به مطالعات مذهبی، دنیای خود را گسترش دهد و توجه خود را به اجتماع و افراد جامعه معطوف نماید.
آن زمان که عمال رژیم شاه ملعون به جهت وابستگی به غرب و فرنگ سعی میکردند برنامه فرهنگی مملکت را طوری پی ریزی کنند که مغایر با فرهنگ اسلامی باشد، بدین جهت هر گونه طرز تفکری را که ریشه در فرهنگ و تمدن اسلامی داشت، در نطفه خفه میکردند و اگر کسی در مراکز آموزشی، بدین مهم همت میگماشت و برای ترویج فرهنگ اسلامی قدم بر میداشت، به انحاء مختلف با مانع تراشی و آزار روبرو میشد.
با این حال و با وجود حاکمیت چنین سیاستی بر کل کشور، عنایت اله سعی داشت تا هر چه بیشتر فرهنگ غنی اسلامی را در محیطی که زندگی میکرد گسترش دهد. از این رو پیشنهاد برگزاری نماز جماعت را در محیط هنرستان مطرح کرد که علیرغم مخالفت شدید مسئولین مدرسه وتهدید آنان، آن را عملی نمود. وی با شرکت در مجالس و محافل مذهبی، سعی در ترویج و رشد اینگونه نشستها را داشت.
در کنار فعالیتهایش، برای افزایش آگاهیهای مذهبی و علمی خود، از مطالعه کتب مختلف غافل نمیشد. هر وقت که فرصت مییافت به سراغ کتاب میرفت و با بهره گیری از این چشمه جوشان، روح تشنه خود را سیراب میکرد، به نحوی که شبها تا دیر وقت به مطالعه میپرداخت و آنچه را که از لابه لای کتابها میآموخت سعی میکرد در زندگی اش به تجلی در آورد.
سردار رشید اسلام شهید عنایت الله بازگیر پس از قبولی در سال سوم برق آن زمان با اینکه میتوانست با آن بلوغ فکری و تراوشات ذهنی خویش، در زمره تحصیل کنندگان عالیه و از کسانی باشد که مدارج علمی را ترقی بخشد و بعدها در صف آبادکنندگان دنیا و مافیها باشد، با شروع جنگ تحمیلی با شرکت در عملیات بیت المقدس پرواز به سوی معنویت خداوندی را آغاز نمود.
پس از ۶ ماه حضور داوطلبانه در خطوط مقدم جبهه در سال ۱۳۶۰ وارد سپاه شد و به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کهگیلویه دهدشت در آمد و با خویش عهد بست که تا آخرین قطره خون خود و تا پیروزی کامل اسلام و زوال و نابودی تمام عیار کفر و استکبار جهانی، از پای ننشیند، چنانکه ننشست.
همین عهد و وفا و اخلاص باعث شد تا پس از حدود یکسال حضور در جبهههای جنگ، با نظر مسئولان سپاه به تهران عزیمت کرد و دورههای آموزش فرماندهی گردان را فرا گیرد.
پس از گذراندن دورهی فرماندهی مجدداً وارد جبهههای جنگ میشود و در اکثر عملیاتها از جمله طریق المقدس- فتح المبین – رمضان- محرم – فتح خرمشهر- والفجر ۳ و ۴ و ۵ – خیبر – بدر – قدس ۳ حضور قاطعانه و خالصانه مییابد و از خود فداکاری و از خودگذشتگی نشان میدهد.
سردار شهید عنایت اله بازگیر سرانجام پس از رشادتهای فراوان در عملیات کربلای ۸ در سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید.