پرسش اینجاست که مدیران ما قانع شده اند که لقمه ای ناچیز وکم اهمیت را از پشت در دهان مردم بگذارند یعنی دل خوش نموده اند که از سد کوثر یا سد مارون تخصیص چند متر مکعبی ان هم با پرداخت اب بها گرفته اند ولی از برکت سد مارون ۲ بی نصیب باید باشند.
باز هم فریاد!!!
به قلم سید کرامت الله کشاورز از مدیران سابق کهگیلویه/
چندی پیش وپس از فراغت کار اداری تصمیم بر این گرفتم تا از فرصت ایجاد شده به نحو مطلوب استفاده نمایم چون پس از سالها انجام وظیفه اداری اجرایی به خدمات انجام گرفته وعمق نیازمندیهای شهرستان بزرگ کهگیلویه واقف بوده بران شدم تا طی چند یاداشت به موضوعات اشاراتی داشته باشم هر چند که در ان تعداد یاداشت تنها به واقعتها اشاره گردیده بود از مدیر غیر مدیر خریداری نبود !!!احساس کردم که راه را اشتباهی رفته ام حتما” همه چیز بر وقف مراد است بنده غافل !ادرس می دهم شاید عزیزی بخواهد به ارشیو بر گردد یاداشتها ۱-دهدشت زبان گشود ۲-اب کهگیلویه به کجا می رود ۳-اگر مارون ۲ اجرایی گردد ۴-زخمهای کهگیلویه مرحم می خواهند وچندین مقوله دیگر که بامراجعه به ارشیوه سایتهای عصر دنا صبح دنا و،،،، می توان مطالعه نمود
پس از مدتی سکوت نتوانستم مشکلات را در درون خود انباشته نمایم بر ان شدم که هر چه باشد باید چنین بار سنگینی را با به رشته تحریر در اوردن مجدد برخی واقعیات شهرستان گهکیلویه سبک نمایم
۱-همه بزرگوارن باید قبول داشته باشند که تا کنون اقدام فراگیر وموثری در خصوص اشتغالزایی ایجاد نشده وتمام اعتبارات صرف جاده پاتاوه دهدشت به قولی کریدور شمال جنوب می گردد درست است که راه محور توسعه است ولی باید بدانیم که زمینه های دیگر باید ایجاد گردد تا راه محور توسعه یک منطقه باشد به نظر شما مخاطب محترم نباید عرضه وتقاضایی باشد تا راه مفید فایده قرار گیرد ایا ما کارخانجاتی ایجاد کرده ایم که تولیداتشان بدلیل نبود راه روی دستمان مانده باشد؟؟؟ یا کارخانجاتی داریم که باید مواد اولیه وخوراک انها از شمال جنوب تامین گردد ؟؟
۲-ایا توانستیم به صورت جدی وموثر از ابهای بالا دستی که دیگران بهره شان را می برند استفاده نماییم ودیگر شاهد ان نباشیم که زنان ودختران معصوم بر پشت وانتها سوار شوند صبح وعصر مسیر بهبهان لیشتر را طی نمایند ودر گرمای سوزان با بدترین شرایط برای مبلغ کم دست مزد عرق بریزند برای ما یک ننگ نباید باشد!!!درصحرای لیشتر که تا جند سال پیش یک برهوت بود وپرنده در ان از تشنگی فریاد می زد حال ببیند به دلیل اشباع شدن منطقه از اب، تاسیسات نفت به مخاطره افتاده اند وبه همین دلیل امور اب استان بدون فوت وقت وهیچگونه محدودیتی پروانه برداشت صادر می نماید ولی این در حالی است که در کهگیلویه یا پروانه نمی دهند ویا بدلیل محدودیت چهار پنج سالی طول می کشد!
۳-پرسش اینجاست که مدیران ما قانع شده اند که لقمه ای ناچیز وکم اهمیت را از پشت در دهان مردم بگذارند یعنی دل خوش نموده اند که از سد کوثر یا سد مارون تخصیص چند متر مکعبی ان هم با پرداخت اب بها گرفته اند ولی از برکت سد مارون ۲ بی نصیب باید باشند مارون ۲ که در صورت اجرا ناجی کهگیلویه می بود چرا که در این صورت اب به صورت ثقل بر همه مناطق کهگیلویه بزرگ مشرف می گردید وعلاوه بر تامین اب شرب کل منطقه تمام نقاط مستعد به زیر کشت مکانیزه می رفت انوقت بود که صنایع جانبی به منطقه گسیل داده می شد اشتغالزایی همه جانبه فراگیر حاصل می گردید انگاه می بود که کریدور شمال جنوب نقش افرین می بود
۴- هر چند که سیمان سپو پتروشیمی خواب خیال است ولی بر اساس نظریه کارشناسان از لحاظ الایندگی مضر ومانع بزرگ رونق کشاورزی در تنها دشت مستعد شهرستان می باشد
۵– همگان شاهد بودیم که از امام جمعه بخش گرفته تا مجمع نمایندگان خوزستان چه داد فریادی راه انداختن که نباید کهگیلویه از اب خودش برداشت نماید چرا که به رونق کشاورزی ما لطمه وارد میشود (منطقه سیدون ) مدیران ما چه کار کردن اگر اقدامی کرده اند به مردم وافکار عمومی گزارش فرمایند!
۶-مشکل وجای ناراحتی اینجاست که جایگاه بدستان شهرستان ما چندین هفته وقت وتوان خود را صرف جابجایی یک مدیر جز می نمایند ولی به دفاع از موضوعات مهم نمی پردازند
فعلا” به همین اندازه بسنده می گردد تا ببینیم برداشتها چیست ولی در هر حال مطالب ادامه می یابد خدا را شاهد میگیریم که بیان موارد از سر احسا س مسولیت ودلسوزی است وکوچکترین تلاش مدیران نمایندگان ادوار فعل مورد قدر دانی است ولی شهرستان ما دالان بزرگی از محرومیت است که هر چه در ان بریزیم معلوم نیست انتظار می رود که نسبت به موضوعات مطروحه به دیده اغماض نگریسته شود واگر کم وکاست وتندی باشد ما را ببخشید. والسلام
سید کرامت الله کشاورز