اصل ماجرا این بوده است فردی که گویا گره در کارش افتاده و جانش به لب رسیده بود…
پایگاه خبری صدای جنوب:
اعظم کاظمی فعال اجتماعی کهگیلویه در زمینه حادثه تلخ اداره تعاون کارورفاه اجتماعی تحلیلی متفاوت دارد.
اعظم کاظمی چنین به موضوع پرداخته است.
خبر ابتدا شوک آور بود.مردی با کلاشینکف در اداره کل کار حاضر و با کارکنان درگیر شد.بعدها خبر اصلاح شد و مشخص شد اصل ماجرا این بوده است که: فردی گویا گره در کارش افتاده و جانش به لب رسیده بود،باخود اسلحه ای به اداره برده تا درصورت عدم انجام کار،کار خود را یکسره کند.و حین بیرون آوردن اسلحه،یکی از کارکنان با او درگیر شده و با برخورد قنداق تفنگ مجروح شده است.بحمدالله تلفات حادثه جانی نداشت. اما پیام تلخی دست کم همراه داشت.اینکه فردی صبح از جای برخیزد.در کمال آرامش،و البته با توفانی در درون،با خود اسلحه حمل کند تا اگر با در بسته سیستم اداری برخورد کرد،خود را خلاص کند،بهیچ وجه خبر خوبی نیست.از کار اداری که این فرد داشت،اطلاعی در دست نیست.اما هرچه هست، بیکاری را می توان بزرگترین چالش کشور،و بعد استان ما دانست. چند روز پیش مرتضی حیدری مجری معروف،در برنامه نگاه یک،پیام شهروندی را خواند که بیننده مانده بود بخندد یا بگرید. فردی سالها فعالیت اقتصادی را در خانه انجام می داده.بعد که برای رسمیت بخشیدن به فعالیت خود به اداره مربوطه مراجعه کرد. درکمال ناباوری،نه تنها با وی همکاری نشد،بلکه به او اعلام شد تا اخذ مجوز لازم حق ادامه فعالیت ندارد. حیدری مجری برنامه ازین وضع بسیار متاسف بود،قطعا بقیه هم برایشان خوشایند نیست. همین قدر بدانیم که برای شروع یک کسب و کار در کشوری مثل«سنگاپور»چهل و هشت ساعت وقت لازم است.این کسب و کار می تواند یک شرکت باشد یا یک رستوران و…. اما اینجا چطور؟چند استعلام می خواهند؟هر کدام چند روز یا ماه زمان می برد؟ اگر همه شرایط را داشته باشی،تازه باید خوش شانس باشی که از جایی«سفارش»بشوی.که گویی این یکی نه تنها شرط لازم ،بلکه شرط اصلی است. آقایان مدیران ادارات استان! همه ما،خصوصا بانوان ،با هرنوع ناامنی مخالفیم.چرا که هیچ زن کارمندی دوست ندارد در همه عمرش ارباب رجوعی مسلح را زیارت کند. اما با این وضع هم اصلا موافق نیستیم که لنگی ادارات به معنای واقعی«جان مردم را به لب را برساند». اگر باری از دوش مردم بر نمی دارید،لطفا سربار نباشید.
